تنسر
From Wikipedia, the free encyclopedia
تَنسَر یا توسر روحانی زردشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بود. تنسر پس از قدرتگیری اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدانْ هیربد را — که بالاترین مقام در میان هیربدان بود — داشت. او نویسندهٔ نامهٔ تنسر به گشنسب است که اصل آن به زبان فارسی میانه بود.
تَنسَر | |
---|---|
زادهٔ | سدهٔ سوم میلادی |
شهروندی | شاهنشاهی ساسانی |
شناختهشده برای | نامهٔ تنسر به گشنسب |
عنوان | «راست دستور»، «پوریوتکیش پارسا»، و «سردار مینوی و پُرگفتار و راست گفتار پارسا» |
منصب | هیربدان هیربد |
نام تنسر در منابع دورهٔ اسلامی به صورت تَنْسَر آمده است، اما بنا به ویژگیهای الفبای خط پهلوی کتابی میتواند به صورتهایی همچون توْسَر و دوْسَر نیز خوانده شود زیرا در این خط، برای دو حرف «و» و «ن» تنها یک نشانه وجود دارد، اما با کشف و سپس خوانش سنگنوشتهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زردشت، آشکار شد که شکل صحیح این نام در دورهٔ ساسانیان و در زبان فارسی میانه، «توْسَر» بوده است. دربارهٔ ریشهٔ این نام اختلاف نظر وجود دارد.
چون از تنسر در نوشتههای ادبی و دینی زردشتی یاد شده، ولی در هیچکدام از سنگنوشتههای دورهٔ ساسانیان اثری از او دیده نمیشود، و از سوی دیگر، نام کرتیر تنها در سنگنوشتههای خود او و سنگنوشتهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زردشت و در گزارشهای مانویان آمده است و در هیچکدام از نوشتههای ادبی و دینی زردشتی به چشم نمیآید، برخی از پژوهشگران، تنسر و کرتیر را یکی انگاشتهاند. با وجود این، مری بویس، تنسر و کرتیر را دو چهرهٔ تاریخی جداگانه میداند و با اشاره به ناهمسانی نامشناختی این دو، نشان داد که کرتیر و تنسر، هر دو نامهایی خاصاند. همچنین بویس یادآور شد که دورهٔ زندگانی و فعالیتهای مذهبی تنسر و کرتیر با همدیگر یکی نیستند. همچنین همانندی در ریخت نامهای ابرسام و تنسر در پارهای منابع تاریخی این پنداشت را به وجود آورده است که شاید تنسر و ابرسام یکی باشند، اما کریستنسن با اشاره به اینکه ریخت نوشتاری این دو نام در خط پهلوی و همچنین در خط عربی و فارسی بسیار متفاوت است و از سوی دیگر طبری در یک گزارش خود ابرسام را وُزرگفرمذار اردشیر بابکان خوانده است و در گزارشی دیگر او را هَرْجَنْد میخواند، به خوبی نادرستی این دیدگاه را نشان داده است.
بهگزارش نامهٔ تنسر به گشنسب، این نامه را تنسر، هیربدان هیربد در دورهٔ اردشیر بابکان، در پاسخ به گشنسب، پادشاه طبرستان و پَذَشْخوارْگَرْ و گیلان و دیلمان و رویان و دماوند نوشته بود که با نگرانی به پارهای از فعالیتهای پادشاه تازهٔ ایران مینگریست و از فرمانبرداری او خودداری ورزیده بود و تنسر در صدد بود تا به پرسشها و نگرانیهای وی پاسخ گوید. کهنترین نوشتهٔ شناختهشدهای که در آن به تنسر و فعالیتهایش اشاره میشود، متن فارسی میانهٔ دینکرد است که در سدهٔ سوم هجری به کوشش آذرفَرْنْبَغْ فَرُّخْزادان و آذرباد ایمیدان گردآوری و تدوین شده است. دینکرد این روحانی زردشتی را، «هیربد» یا «هیربدان هیربد» دورهٔ اردشیر بابکان میداند و او را با ویژگیهایی همچون «راست دستور»، «پوریوتکیش پارسا»، و «سردار مینوی و پُرگفتار و راستگفتارِ پارسا» میستاید و گزارش میدهد که تنسر به اشارهٔ اردشیر بابکان متنهای پراکندهٔ مقدس اوستایی را گردآوردی کرده است.