تصنیف
From Wikipedia, the free encyclopedia
تصنیف رایجترین فرم در موسیقی سنتی ایرانی است که وزن متریک دارد. نام کامل این فرم احتمالاً «تصنیف صوت» بوده که به مرور زمان کوتاه شدهاست. اصطلاح تصنیف از حوالی سدهٔ ۸ تا ۹ قمری به کار رفته و در سدهٔ دهم قمری رواج یافتهاست. با این حال، برخی محققان موسیقی واژهٔ تصنیف را به معنایی عامتر که شامل هر موسیقیِ موزون آوازی باشد، تعبیر میکنند و برای آن ریشههای کهنتری مانند گاتاهای زرتشت میجویند.
قدیمیترین تصنیفهایی که امروز بهجا مانده مربوط به دورهٔ عبدالقادر مراغهای (که در دورهٔ تیموریان میزیست) است. تصنیفهای دورهٔ صفویه اغلب اوزان عروضی داشتند. در دورهٔ زندیه نوع خاصی از تصنیف با نام «کارِ عمل» (یا «کار و عمل») رایج بود که گاه مقصود از آن نمایش دادن مقام و گوشههای هر دستگاه بود. همچنین تصنیفهای عامیانهای نیز در واکنش به مسائل سیاسی و اجتماعی ساخته میشدند. اما رواج تصنیف به شکل امروزی، به اواخر دورهٔ قاجاریه و آغاز جنبش مشروطه ایران نسبت داده میشود. در این دوره، شاعران و آهنگسازان بسیاری به تصنیف روی آوردند و بسیاری از این تصنیفها وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعهٔ آن دوران را منعکس میکردند. این مفهوم، با آنچه در موسیقی قدیم ایران (پیش از قرن دوازدهم هجری) تصنیف نامیده میشد متفاوت است، چرا که برخلاف تصنیفهای قدیمی، نقش موسیقی از شعر در این تصانیف بیشتر بود.
در رواج تصنیف، نقش دو تن از آهنگسازان اواخر قاجار، علیاکبر شیدا و عارف قزوینی انکارناپذیر بود. شیدا تصنیف را از مقال گفتگوهای عامیانه به محفل هنرمندان برد، و عارف محتوا، مضامین و فرم تصنیف را تکامل بخشید و کاربردی نو برای آن به وجود آورد. تصنیفهای شیدا و برخی از تصنیفهای عارف عاشقانه بودند، اما عارف از تصنیف بیشتر برای بیان مفاهیم سیاسی و میهنی استفاده میکرد. پس از عارف و شیدا، محمدتقی بهار نیز بابت ورود تصنیف به ادبیات مکتوب ایران مؤثر بود. تصنیفهای بهار نیز مانند تصنیفهای عارف ماهیت ملی-میهنی داشتند، و بهار که شاعر توانمندی بود، توانست ارتباط بین شاعری و تصنیفسازی را مستحکمتر کند. از دهه ۱۳۴۰ خورشیدی تصنیفسازان این دوره که اغلب از شاگردان ابوالحسن صبا بودند از لفظ «ترانه» برای توصیف تصنیفها استفاده کردند؛ از همین رو، از دههٔ ۱۳۲۰ ه.خ به بعد تصنیفسرایی نیز کمکم جای خود را به ترانهسرایی داد. اما رشد این ترانههای دستگاهی، با وقوع انقلاب اسلامی ایران متوقف شد. این دوره که با حذف موسیقی پاپ نیز همراه بود، به ساختن تصنیفهایی با روش قدیم، و نیز احیای لفظ «تصنیف» برای توصیف این فرم موسیقی منجر شد. در این دوره، تصنیفسازان برای آنکه به «ترانه» و «ترانهسرایی» پشت کنند، به استفاده از اشعار شعرای قدیمی در تصنیفها روی آوردند و نقش ترانهسرا در تصنیفسازی حذف شد. تصنیفسازی بین موسیقیدانان معاصر نیز محدود است؛ از جمله تصنیفسازان معاصر میتوان از محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان یاد کرد.
محققان بسیاری در زمینهٔ تصنیفهای ایرانی کتاب و مقاله نوشتهاند. از جمله الکساندر خودزکو و والنتین الکسیویچ ژوکوفسکی در دورهٔ قاجاریه نمونههایی از تصانیف عامیانه را گردآوری و مکتوب کردند، و مرتضی احمدی نیز مجموعهای از تصنیفهای عامیانهٔ معاصر، بهویژه آنهایی که در روحوضی اجرا میشدهاند را مکتوب و منتشر کرد. نمونههای فراوانی از تصنیف، برای مردم شناخته شده و از دید متخصصان سرشناس هستند که از آن جمله میتوان تصنیف عاشقانهٔ امشب شب مهتابه از شیدا و تصنیف از خون جوانان وطن لاله دمیده از عارف را نام برد.