تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی
From Wikipedia, the free encyclopedia
به دنبال تسخیر ایران بهدست عربهای مسلمان که حدود دو قرن به طول انجامید به تدریج، زبان عربی جای زبان پهلوی(پارسی میانه) را گرفت. پس از آنکه کتابهای پهلوی را ایرانیان مسلمانشده به عربی ترجمه کردند، کمکم، زبان عربی به زبان اهل قلم، نویسندگان، شاعران و فیلسوفان تبدیل شد و کاتبان و میرزاها نیز زبان عربی را برای انجام کارهای خود برگزیدند. در این دوره به تدریج، وام واژههای عربی زیادی وارد زبان فارسی شد و برخی واژههای پارسی نیز به زبان عربی راه یافت. با وجود این، ورود واژههای عربی به فارسی سبب دگرگونی کامل ساختار دستوری زبان پارسی نشد. در سدههای اخیر کوششهای مقطعی برای پالودن زبان فارسی از واژههای عربی انجام شد؛ بهویژه در دوران پهلوی تلاشهای سازمانیافتهای در این زمینه صورت گرفت.
بسیاری از تأثیرات زبان عربی بر زبان فارسی از آنجایی حاصل میگردند که در الفبای زبان عربی چهار حرف «گ چ پ ژ» وجود ندارد؛ و عربزبانها، به جای این ۴ حرف، بیشتر حرفهای «ف ک ز ج، تش، ق» را استفاده میکنند؛ و همچنین حرف «ک» از زبان فارسی را نیز گاهی با حرف «گ» بهصورت یکسان معرب میسازند.
درمورد «و» فارسی نیز عموماً آن را به «ف» تبدیل میکنند؛ بهکار نبردن این حرفها بهخودیِ خود در یک زبان ایراد بهشمار نمیرود، اما پس از ورود اسلام به ایران، الفبای عربی برای نوشتن خط فارسی بهکار گرفته شد. هجوم زبان عربی باعث ایجاد تغییراتی در زبان فارسی شد و سبب فراموشی و گاهی نابودی برخی از واژههای ایرانی شدهاست.
این دگرگونی در زبان فارسی تا آن اندازه گسترش یافته که حتی نام زبان «پارسی» به «فارسی» تغییر یافتهاست.
برخی از لغات تغییر یافته در زبان پارسی، بهدلیل نبودِ گ چ پ ژ در زبان عربی:
- واژههای با واج «گ» (مانند گرگانی = جرجانی، زنگان = زنجان)
- واژههای با واج «چ» (مانند چمکران = جمکران، چاچرود = جاجرود)
- واژههای با واج «پ» (مانند پارس = فارس، پردیس = فردوس، پیل = فیل، سپید = سفید، اسپند = اسفند، اسپ = اسب، اِسپَنج = اِسفَنج)
- واژههای با واج «ژ» (کژ = کج، لاژورد= لاجورد، نماژ = نماز)
- همچنین بسیاری از لغات فارسی که دارای واجهای «گ چ پ ژ» بودهاند بهجای دگرگونی در یک واج، بهصورت یکپارچه با واژهٔ عربیِ دیگری جایگزین شدهاند. (مانند کژدم>> عقرب، ژرفا>> عُمق، آرامگاه>> مقبره، واژه>> کلمه)
خط پارسی کنونی، فارسیشدهٔ خط عربی /کوفی و بصری (حیره) است که چهار حرف «پ»، «ژ»، «گ» و «چ» بدان افزوده شدهاست.[1] خط حیره یا کوفی متأثر از خط پهلوی و اوستایی بودهاست.
در یک تجربهٔ آزمایشی دایرهٔ کلمات مصنوعات فرهنگی، در میان چهار نمونه از چهار زبان با کلمات عربی، ۵۲ درصد کلمات اسپانیایی از زبان عربی اقتباس شدهبود و این میزان در زبان پارسی تنها ۱۴ درصد بودهاست. اما بر اساس این تجربهٔ آزمایشی، میزان کلمات عربی در زبان فنیِ اسپانیایی در زندگی روزمره، ۸ درصد و در زبان پارسی ۲۴ درصد بود.
ژان پِری میافزاید: اغلب واژگان عربی که در فارسی کاربرد دارند، بهعنوان مترادف بهکار میروند؛ برای نمونه، واژه «مریضِ» عربی با «بیمارِ» پارسی که میتوانند یا در بسیاری از موارد به پارسی ترجمه شوند یا پیشتر ترجمه شدهاند؛ همچون «تعلیم» که به «آموزش» تبدیل شدهاست.