انقلاب نوسنگی
گذار از شکارچی-گردآورنده به مردمان ساکن در تاریخ بشر / From Wikipedia, the free encyclopedia
انقلاب نوسنگی (به انگلیسی: Agricultural Revolution) یا انقلاب کشاورزی اول (به انگلیسی: First Agricultural Revolution)، دورانی از عصر سنگ را میگویند که تغییراتی در بکارگیریِ ابزار و وسایل در میان دستههای بشر پدید آمد.
تقسیمبندی سهگانه اعصار | ||||||
عصر تاریخی | ||||||
دوره لا تن | نیاتاریخ | |||||
دوره هالشتات | ||||||
عصر آهن | ||||||
پسین | ||||||
میانه | ||||||
پیشین | ||||||
عصر برنز | ||||||
دوران نوسنگی | عصر مس | |||||
نوسنگی با سفال | پیشاتاریخ | |||||
نوسنگی پیش از سفال ب | ||||||
نوسنگی پیش از سفال آ | ||||||
میانسنگی | میانسنگی، فراپارینهسنگی | |||||
پارینهسنگی | پسین | |||||
میانه | ||||||
پیشین | ||||||
عصر سنگ |
انقلاب نوسنگی اصطلاحی است که گوردون چایلد برای توصیف منشأ و پیامدهای تولید غذا و کشاورزی و دامداری و اهلی کردن گیاهان و چارپایان وضع کرد؛ این انقلاب به پیدایش و گسترش زندگی یکجانشینی روستایی در آسیای غربی در فاصلهٔ سالهای ۹٬۰۰۰ تا ۶٬۰۰۰ ق.م انجامید.
انقلاب نوسنگی دورهای است که در آن بشر الگوی تهیهٔ غذای خود را تغییر داد و از حالت آذوقهجویی خارج شد. این مرحله به تناوب و با تفاوت زمانی در آمریکای باستان، جنوب غربی آسیا، اروپا و آفریقای مرکزی واقع شد. انقلاب نوسنگی به اهلی نمودن چارپایان و بهرهگیری ابزاری از آنان نیز انجامید.
در مورد سببِ رخدادِ انقلاب نوسنگی میان پژوهشگران همنظری وجود ندارد،[1] ولی بیشتر آرای مربوط به آن را میتوان در دو مدل کلیِ دافعه (اینکه شکارچی-گردآورندهها به واسطه تغییرات آبوهوایی یا فشارِ جمعیت مجبور به یکجانشینی شدهاند) یا جاذبه (یکجانشینی به دلیل منافعِ اقتصادی کشاورزی و میل به کاهش ریسک و افزایش ثروت صورت گرفتهاست) ردهبندی کرد.[2] برخی محققان نیز بر این باورند که مهمترین عامل انقلاب نوسنگی تغییر در فرهنگ مادی به ویژه فناوری برش سنگ است.[3] وجود شواهدی مبنی بر شکلگیری روستاها پیش از انقلاب نوسنگی به ویژه در خاور نزدیک، این نظریه را که یکجانشینی پیش از دوران نوسنگی به وجود آمده میسر ساختهاست. به گفتهٔ فلانری، کشاورزی و یکجانشینی احتمالاً مستقل از هم به وجود آمدهاند و امکان دارد با هم ارتباط چندانی نداشته باشند.[4]
به هر رو، معمولاً تفاوت مهم دوران میانسنگی و دوران نوسنگی در وجود «محیط مصنوع معمارانه»[یادداشت] دانسته میشود.[5] تغییر سرپناه آدمی از محیط طبیعی به محیط مصنوع خود موجب پدید آمدن روشی بکر از زندگی شد.[5] به گفته هلمز، یکجانشینی بخشی از تغییر نگرشی بزرگتر به شناخت افراد از دیگران (از جمله حیوانات، خویشان، و غریبهها) بودهاست.[6] یکجانشینی، که بین ده تا بیست هزار سال پیش شروع شد، امری نسبتاً جدید در تاریخ بیش از یک میلیون سالهٔ زندگی بشری است.[7]
کشاورزی نیز در این میان نقش داشتهاست، چرا که در زندگی کشاورزی زمان—که برای کاشتوبرداشت امری ضروری است—و به تبع آن تاریخ نقشی مهمتر در زندگی بازی میکنند.[6] در جوامع کشاورزی مردگان به موضوعی برای معناسازیهای نمادین تبدیل میشوند و به آنها نقش نیاکانی داده میشود که میتوان برای به خاطرسپاری آنها سازههای یادمانی ساخت.[6] به گفته واتکیز محیط زندگی درین دوران به «انبار نمادها» تبدیل میشود. محوطههای آیینی اطلاعاتی در مورد رفتارهای مطلوب در خود داشتند—امری که در دوران بعدی بر عهده نوشتن بود—و مکانهای مقدس از اماکن مربوط به زندگی روزمره تفکیک شدند.[5][8] برخی انقلاب نوسنگی را انقلاب تولید غذا نیز خواندهاند.[7]