اقتصاد رفتاری
From Wikipedia, the free encyclopedia
اقتصاد رفتاری (به انگلیسی: Behavioral Economics)، رشتهای میباشد که با روش علمی در فضای روانشناسی شناختی، فاکتورهای مربوط به احساسات و اجتماع را در تحلیل و فهم بازارها و عوامل اقتصادی به کار میگیرد. از آنجا که ملاک تحلیل در این دو علم، فرد و رفتار او است، تعامل بین علم اقتصاد و روانشناسی میتواند برای نظریهپردازی اقتصادی مورد استفاده اقتصاددانان قرار گیرد. در طی سالهای اخیر محققانی هم چون دنیل کانمن، عاموس تورسکی،[و 1] ریچارد تیلر[و 2] و اخیراً نیز کالین کمرر[و 3] و جورج لوونستین،[و 4] برخی از اصول و اندیشههای علم اقتصاد را به عنوان اصولی غیر واقعگرایانه از نظر روانشناختی، نقد کردند. اقتصاددانانی نظیر کنت ارو،[و 5] پیتر ای. دیاموند، دنیل مکفادین،[و 6] رابرت سولو[و 7] تنها تحقیقات اندکی را در این زمینه انجام دادهاند ولی گستردگی اقتصاد را ترویج نکردند. این نابسامانی بهوجود آمده در مورد واقعگرایی روانشناختی، هماکنون منجر به بروز نتایجی منفی شده است. عمدتاً تلاشهایی تحت عنوان «علم اقتصاد رفتاری» صورت گرفته تا از نظر روانشناختی ماهیت و نتایج بسیار واقعیتر از طبیعت انسان در علم اقتصاد بهدست آید که این ماهیتها به طرز نامحدودی در دهه اخیر، گسترش و افزایش یافتهاست. تاجایی که امروز علم اقتصاد رفتاری جایگاه خود را در اقتصاد متعارف باز کردهاست و افرادی نظیر دیوید لیبسون[و 8] در زمینه اقتصاد کلان و ارنست فییر در اقتصاد کار، جایگاه مناسبی در اقتصاد کلان دارند. از سوی دیگر، بسیاری از دانشگاههای معتبر جهان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در این رشته دانشجو میپذیرند.
این نوشتار به ویراستاری نیاز دارد. لطفاً تا جایی که ممکن است آن را از نظر دستور زبان، شیوه نگارش، املا و انشا بهتر کنید. (مارس ۲۰۲۳) |