استفان مالارمه
شاعر و نویسنده فرانسوی / From Wikipedia, the free encyclopedia
استفان مالارمه (به فرانسوی: Stéphane Mallarmé) اتین مالارمه معروف به استفان مالارمه شاعر، معلم، مترجم و منتقد فرانسوی بود که در ۱۸ مارس ۱۸۴۲ در پاریس متولد شد و نهم سپتامبر ۱۸۹۸ در ولون (شهر وولن سور سن و مارن) درگذشت.
استفان مالارمه | |
---|---|
زادهٔ | ۱۸ مارس ۱۸۴۲ پاریس، سلطنت ژوئیه فرانسه |
درگذشت | ۹ سپتامبر ۱۸۹۸ (۵۶ سال) وولن-سور-سن در بخش سن-ا-مرن، جمهوری سوم فرانسه |
ملیت | فرانسوی |
پیشه | شاعر |
مکتب | پارناس، نمادگرایی |
همسر(ها) | ماریا کریستینا گرهارد (ا. ۱۸۶۳) |
فرزندان | ۲ فرزند، دختر: ژونوییهو Geneviève، پسر: آناتول Anatole |
ادبیات فرانسه |
---|
دستهبندی |
تاریخ ادبیات فرانسه |
قرون وسطی |
نویسندگان فرانسوی |
فهرست زمانی |
درگاه |
وی از مریدان و علاقهمندان تئوفیل گوتیه، شارل بودلر و تئودور دبانویل بود و در سال ۱۸۶۲ نخستین اشعار خود را در مجلات منتشر نمود. به عنوان شغل از سر ضرورت زبان انگلیسی درس میداد و به همین دلیل در ماه سپتامبر ۱۸۶۳ برای کار به مدرسه تورنن-سور-رن در آردش رفت و در بزانسون و آوینیون اقامت کرد، در سال ۱۸۷۱ به پاریس رفت. به این ترتیب با نویسندگانی چون پل ورلن، امیل زولا و آگوست دو ویلیر دو لیلآدام[1] و هنرمندانی مانند ادوار مانه، که پرتره او را در سال ۱۸۷۶ نقاشی کرد ملاقات کرد.
او در شغل خود چندان موفق نبود و نزد شاگردانش محبوبیتی نداشت و فقر و مرگ عزیزان او را آزرده بود ولی زندگی خانوادگی آرامی داشت. او به نوشتن شعر ادامه میدهد و در محافل سه شنبه خیابان رم یا خانه ییلاقی خود در ولون نزدیک فونتنبلو هم چنان با هنرمندان ملاقات میکند. مرگ او نیز در ۵۶ سالگی در همین خانه میرسد.
او به مکتب هنر برای هنر علاقه بسیاری دارد و از سال ۱۸۶۶ در پارناس معاصر قلم میزند و همیشه در پی غلبه بر غلبه بر احساس ناتوانی ناشی از افسردگی است که دارد، در پی زیبایی خالصی که به رای او تنها منبع تولید هنر است. وی میگوید: «جهان ساخته شدهاست تا کتاب زیبایی نوشته شود.» پروژههای بزرگی آغاز میکند که ارودیاد (۱۸۶۴–۱۸۸۷) و بعد از ظهر یک حیوان وحشی (۱۸۶۵–۱۸۷۶) از جمله آنها است. کلود دبوسی یکی از معروفترین سمفونیهای خود را در ۱۸۹۲–۱۸۹۴ بر اساس این کار میسازد. مالارمه به ادگار آلن پو علاقه بسیاری دارد و اثر وی به نام کلاغ (۱۸۴۵) را در سال ۱۸۷۵ ترجمه و با تصویرگری ادوارد مانه منتشر میکند و علاوه بر ترجمه اشعار دیگر او به نثر، در سال ۱۸۷۶ یک مرثیه (tombeau) برای او میسراید.
در سال ۱۸۸۷، نسخهای از اشعارش را منتشر میکند و نشان میدهد در پی یافتن سبک مخصوص خود است از جمله در شعر «Sonnet en X» مینویسد:
Ses purs ongles très haut dédiant leur onyx
و در یکی از اشعار هشت هجایی اش مینویسد:
Une dentelle s'abolit // Dans le doute du Jeu suprême //A n'entrouvrir comme un blasphème //Qu'absence éternelle de lit
اوج تلاش او برای دست یافتن به شعر مطلق در در شعر «Un Coup de Dés Jamais N'Abolira Le Hasard» است که در ۱۸۹۷ مینویسد. مالارمه چون با شعر گفتن در پی کشف اصول شعر است از همان زمان مورد انتقاد قرار میگیرد و میگویند بیان مبهمی در شعر دارد.
پل ورلن در سال ۱۸۸۴ مقالهای طولانی در باب مالارمه مینویسد و او را در شمار شاعران منحط قلم داد میکند و این شهرت مالارمه بسیاری برای مالارمه ایجاد میکند و او را در کنار طلایه داران مدرنیته و پیشگامان هنر و ادبیات قرار میدهد که نسل جوان شاعران نظیر آنری دو رینیه و پل والری سمبولیستها آنها را استاد خود میدانند. شعر استفان مالارمه در واقع در نیمه دوم قرن نوزدهم آغازگر رستاخیز شعر است که اثر آن هنوز بر شاعران معاصر مانند ایو بونفوا قابل دیدن است.