متفکر مسلمان و اسلامشناس ایرانی (۱۳۱۳–۱۳۷۱) From Wikipedia, the free encyclopedia
احمد مفتیزاده (به کردی: ئەحمەدی موفتی زادە) (بهمن ۱۳۱۳ – ۲۰ بهمن ۱۳۷۱) مشهور به علامه مفتیزاده، متفکر مسلمان و اسلامشناس اهل ایران بود که در استان کردستان فعالیت داشت.[2] او از رهبران و شخصیتهای مذهبی سیاسی ایران به حساب میآید که مدتی طولانی را در زندانهای حکومت محمدرضا پهلوی و جمهوری اسلامی سپری کرد. از بارزترین خواستههای او اصلاح در قانون اساسی و احیا نمودن حکومت شورایی[3] در جوامع اسلامی و جامعه ایران بود.[4][5] مفتیزاده بعد از اینکه متوجه شد که حکومت و گروههای غیر اسلامی به تعهدات خود عمل نکرده از صفوف مردم سوء استفاده میکنند، موضوع را به آنها اعلام و از تاریخ آبانماه ۱۳۵۸ صف مبارزات سیاسی خود را از آنها جدا میکند.[6]
احمد مفتیزاده | |
---|---|
زاده | بهمن ۱۳۱۳ سنندج، ایران |
محل زندگی | تهران،[1] سنندج،[1] کرمانشاه[1] |
درگذشته | ۲۰ بهمن ۱۳۷۱ شمسی بیمارستان آسیا،[1] تهران، ایران |
آرامگاه | قبرستان و آرامگاه شیخ محمد باقر، سنندج |
لقب | علامه |
پیشه | نویسنده، شاعر، فقیه، گوینده رادیو در بخش کردی رادیو ایران در سال ۱۳۳۷،[1] اسلامشناس، رهبری اهل سنت ایران در همراهی با انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران،[1] مفتی اعظم و حاکم شرع مردمی کردستان، تدریس در مسجد دارالاحسان سنندج،[1] تدریس در دانشگاه تهران[1] |
زمینه کاری | شعر و ادب کردی، فقاهت، اسلامشناسی، سیاست |
ملیت | ایرانی |
دوره | پهلوی،[1] جمهوری اسلامی[1] |
بنیانگذار | حرکت دینی مکتب قرآن،[1] شورای مرکزی سنت (شمس)، حزب مساوات اسلامی در سال ۱۳۵۸شمسی |
دلیل سرشناسی | علم، شجاعت، مبارزە |
همسر(ها) | خدیجه مهتدی خواهر عبدالله مهتدی |
شریک(های) زندگی | فوت شده |
فرزند(ان) | محمد ژیان مفتی (فرزند) فؤاد مردوخ روحانی (خواهر زاده) |
پدر و مادر | محمود مفتی (پدر)[1] |
وبگاه |
احمد مفتی زاده در بهمن ماه سال ۱۳۱۳ خورشیدی در خانوادهای معروف به خانواده مفتی در شهر سنندج متولد شد. مفتی زاده فرزند مفتی اعظم کردستان، محمود مفتی و وی نیز فرزند عبدالله دشهای بود که اهل روستای دشه از توابع شهرستان پاوه بوده که بعدها در سنندج ساکن شدند. احمد مفتی زاده در مدارس سنتی آن زمان در مناطق کردنشین ایران و عراق از جمله در شهرهای سنندج، بیاره، سلیمانیه و غیره تحصیل نمود. در سال ۱۳۵۸ ه. ش، از سنندج به کرمانشاه نقل مکان کرد و پس از مدتی به تهران رفت. سرانجام در سال ۱۳۶۱ ه. ش، در تهران به دستور مستقیم سید روحالله خمینی زندانی شد و پس از ده سال زندانی شدن، مرخص شد که سه ماه پس از بستری شدن در بیمارستان آسیا در تهران و بعد از انجام یک عمل جراحی، در روز سه شنبه بیستم بهمن ماه سال ۱۳۷۱ ه. ش، درگذشت. پیکر او پس از انتقال به زادگاهش به خاک سپرده شد.[1]
به نظر میرسد در سیر تفکرات مفتی زاده کسانی چون سید قطب، ابوالاعلی مودودی و تأثیراتی داشتهاند. یکی از رویکردهای خاص و متدولوژیک مفتی زاده استفاده از زبان و ادبیات کردی در خلق شعر، برای تأثیرگذاری در آموزههای اخلاق دینی در بین هزاران نفر از پیروان و شاگردان خود بودهاست. با آغاز دوران مبارزات انقلاب ایران جهت همسو نمودن اهل سنت ایران با انقلاب به تعبیر وی: «زود رَس»، برنامە اصلی خود را تعطیل کرد. عبور از این گذرگاه ضرورت و بعدا دوران ده سالهٔ زندان، عملاً ضربه ای هولناک بر پیکرهٔ مهندسی فکری وی وارد نمودند. در شناختن و پیمودن راهش شورایی به نام شورای مدیریت مکتب قرآن از طرف مسلمانان فعالیت دارند که قسمتی از کلیات آن در باب مسائل مهم اعتقادی، فکری، اخلاقی و عملی و نیز تبین اصول کلی حرکت دینی و وظایف و موارد مربوط است که هر مرحله را از منظر مفتی زاده به بحث و اجرا میگذارند.
□ نفوذ و سیطره سیاستها و آمال ضداسلامی، حکومت اسلامی را دستخوش تحولی ارتجاعی بسیار خطرناک گردانید، و از همان روز که به جای حکومت شوری ودولت خلافت، حکومت خود کامه سلطنتی امویان قدرت را در دست گرفت، زمینه سقوط حکومت شوری ودولت خلافت و منتهی شدن این اختلافها به تفر ق وچند دستگی فراهم شد و عملاً، هم دین به صورت مذهب، درآمد و هم امت واحد به فرقههای مذهبی، تقسیم شد.[7]
□ هر مذهب ترکیبی است از بعضی موازین دینی با بعضی مطالب دیگر؛ یعنی: امروز یک فرد مسلمان پیرو مذاهب موجود، پیرو مجموعهای است که قسمتی از این مجموعه، از «اسلام» است، و قسمتی دیگر ازآن، خارج از اسلام :و هم چنین گفتهایم: که استنباط احکام گوناگون در هر زمان باید با تلاش و اجتهاد دانشمندان ذیصلاح و به طریق شورائی، صورت پذیرد که در آن صورت خداوند، آن را به عنوان حکم دینی میشناسد و میپذیرد.
□ اکنون مردم، به حکم ضرورت، بجز پیروی از مذاهب چارهای ندارند و اصولاً افراد در هر حد علم و آگاهی، توانائی آن را ندارند که از اینهمه سدها و مانعهای مذاهب بگذرند و اسلام راستین را بازیابند؛ و تکلیف مسلمانان در عین پیروی از مذاهب تحریک و وادار کردن دانشمندان به تلاش برای به وجود آوردن «شورای اسلامی»، میباشد.[8]
□ و حال که اسلام با مفهوم کامل آن در دسترس نیست، بدیهی است، هیچکدام از مذاهب موجود، به جای اسلام بحساب نمیآیند. بلکه شاخه هائی هستند با ترکیب از اسلام و غیر آن؛ و معنی اسلام شبهه و مسلمانی شبهه همین است؛ زیرا شبهه در مکتب ما یعنی: «موضوعی، یا مطلب یا حادثهای باشد که مطلوب و پسندیده مکتب است. اما یا ضرورت، ویا اشتباه و امثال اینها، موجب آن شود، که یک مسلمان، آن را به جای صورت اصلی مطلوب بپذیرد.»
□... از این توضیح، بهطور خلاصه و اشاره وار، این نتیجه را هم میگیریم، که: تکفیر بعضی از فرقههای اسلامی پایبند و معتقد به اصول عقاید اسلامی (هرچند بهطور آشفته)، خلاف موازین اسلامی است، واگر مسلمانی بدون عمد، حتی توحیدش هم، آلود به انواع عقاید و طرز تفکرهای شرک آمیز باشد نه میتوایم عقیدهاش را کفر شماریم، و نه خود او را کافر؛ زیرا متوجه شدیم که: کفر (یا نفاق و شرک و امثال اینها) عدم پذیرش قلبی و آگاهانهاست، پس از حصول شناخت و معرفت. به هیمن ترتیب، میتوانیم این نتیجه را هم بگیریم، که: ارتکاب رفتار و عملهای خلاف موازین اسلام راستین، اکر آگاهانه و عمدی و از روی قصور نباشد؛ و مرتکب نیز، گناهکار به حساب نمیآید…[9]
□ تنها در صورتی میتوانیم کسی را کافر"بخوانیم که دریابیم به نسبت او، حجت، تمام شده؛ یعنی آن اندازه، به اسلام و به مکتب و نظام مقابل آن آگاهی و شناخت یافته باشد، که مجموعاً، درستی اسلام و نادرستی نظام یا مکتب مخالف آن را درک کرده باشد، وبا اینحال، آگاهانه و با سوء نیّت، و به خاطر آمال و تعلّقات و روابطی که دارد، به مقابله با اسلام برخیزد، تا اینکه نور روشنگر و بیدارکننده آن را خاموش کند؛ و در تاریکی و جهل و ناآگاهی مردم، راه نادرست خود را ادامه دهد، اگر در شناساندن اسلام راستین به جامعه، یا حصول شناخت خصوصی برای فرد، تردید باشد، مخالفت اشخاص با اسلام- که به علّت نشناختن اسلام راستین است- کفر، بحساب نمیآید.[10]
و در مهر ماه ۱۳۵۸ خطاب به سران گفتند:
آقایان با این رویکردتان مدتی به اسلام ضربه میزنید اما بعد تشیع را چنان میکنید که تا قیامت قد علم نخواهد کرد.[11]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.