ابوزید بلخی
ریاضی دان / From Wikipedia, the free encyclopedia
ابوزید احمد بن سهل بلخی (در حدود ۳۲۲ قمری) جغرافیدان، ریاضیدان و متکلم و فیلسوف در قرنهای سوم و چهارم هجری بوده و از پیروان فرقهٔ امامیه بودهاست. وی در اوایل جوانی (زیر بیست سالگی) محضر کندی را درک کردهاست و در علوم گوناگون دست داشته و در مباحث روش فیلسوفانه پیش گرفته بود.[1] تألیفات او در فلسفه بیشتر به بحث کلامی اختصاص داشت و اهمیت او بیشتر در این است که حکمت و شریعت را جمع و آن دو را به یکدیگر نزدیک کرده بود.
ابوزید بلخی | |
---|---|
زادهٔ | ۸۵۰ شمستیان، بلخ، افغانستان امروزی |
درگذشت | ۹۳۴ |
دوره | دوران طلایی اسلام |
مکتب | دانش و فناوری، علوم اسلامی، جغرافیای اسلامی، ریاضیات در جهان اسلام، پزشکی در جهان اسلام، روانشناسی اسلامی |
علایق اصلی | جغرافیا، ریاضیات، پزشکی، علوم اعصاب، روانشناسی، علم |
تأثیرگرفته از | |
تأثیرگذار بر | |
ابوزید بلخی را جاحظ خراسان و بلکه برتر از او دانستهاند و به روایت ابوحیان توحیدی، که ابوزید را سید مشرقیان در انواع حکمت شمردهاست، او معتقد به هماهنگی بین فلسفه و شریعت بودهاست و به دستور امیر خراسان شریعت را شفیع فلسفه معرفی کرد و بدین ترتیب در نشر فلسفه کوشید.[2] وی از کسانی بود که به کروی بودن زمین پی برد و گفت: «آنچه ما به صورت گردش ستارگان میبینیم، در واقع گردش زمین است»[3]
او را به الحاد متهم کردند و ابوالقاسم بلخی دربارهٔ او گفته بود که ابوزید مظلوم است و من او را از دیگران بهتر میشناسم و اتهامات او به جهت دانش او به منطق است، در حالی که ما هر دو منطق خواندیم و بحمدالله ملحد نشدیم (ابن ندیم، ۱۵۳). از جمله کتابهای او اثری به نام اجوبه ابیالقاسم الکعبی است (یاقوت، ادبا، ۳/۶۷) که ظاهراً در پاسخ سؤالات ابوالقاسم بلخی از او بودهاست.
ابونصر بلخی نیز برضد اتهام او به الحاد گواهی دادهاست و ابوزید را موحد دانسته و گفتهاست:
«او در منطق دستی پیدا کرد و من و او با هم منطق خواندیم و خدارا شکر که ما منطق آموختیم اما ملحد نشدیم»[4]
دربارهٔ مذهب او اختلاف است. برخی گفته ند مدتی بر مذهب امامیه بود و سپس از آن برگشت و برخی دیگر او را زیدیه دانستهاند. به هر رو، تکفیر او مؤید این احتمال است که ظاهراً شیعی مذهب بوده و اتهام کفر به سبب تعصبات مذهبی مخالفان بودهاست. او در موضوعات متنوعی قلم زدهاست و ابن ندیم در الفهرست ۴۳ کتاب از او نام بردهاست.[5]