مقولهٔ اصلاحیه، دربست و بدون هیچ بحثی، مقولهای نامشروع، غلط و غیرقابل قبول است. هنرمند یک کشور آزاد حق دارد بدون مداخلهٔ دولت، به شکل شفاف و رو در رو، مردم مملکتش را مخاطب قرار بدهد، حرفش را بزند و واکنش مخاطبیناش را مشاهده کند. در شرایط فعلی متأسفانه این اصل اساسی مطلقاً فراموش شده و جای خود را به مذاکرات غیرشفاف پشت پرده و چانهزنیهای جانکاه برای کم و زیاد کردن اصلاحیههایی داده که اغلب کاملاً سلیقهای و دلبخواهی و ناعادلانه اعمال میشوند. از نظر من، چیزی که نامشروع، غیرمتعارف و هنجارشکن است خود ماهیت مقولهٔ اصلاحیه است، نه حقجویی فیلمساز در برابر آن.[۱]
این که فیلمسازی تصمیم بگیرد، هر جا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلع قمع فیلمش مخالف است نه تنها گناه نیست، بلکه حاکی از شرف اوست.[۱]
بدیهی است اگر بنا باشد سمت و سویی را برای حمایت و همبستگی انتخاب کنم، دستم را دور گردن همکاران عزیزم حلقه میکنم.[۱]
برای سرکوب هنرمندان دیگر، از نام من استفاده نکنید.[۱]