«آه از این تصویرنما! این هیولای پُرنیرنگ حیلتباز، مدوزایی که هر شب کرور کرور انفاسِ خیره به خود را بهتزده سنگ میکند. سیرنی که شیرین میخواندت به هوشبر نغمهای، و دلپذیرند آن بیشمار وعدههایش، لیک در انجام بس ناچیز است دادهاش».
«افزایش برنامههای تلویزیونی از سه به سی و سه کانال ممکن است اشتهای آدمی را به دیدن تصاویر زیاد کند ولی میدانیم که چشم را فقط خاک گور پر میکند، پس باید در انتظار زخم معده و استفراغ هم باشیم.»
«تلویزیون رسانه حساسی است. اگر سریال آبرومند و قابل دفاعی ساخته شود که عالی است و برای همه عواملش شهرت و محبوبیت و موفقیت به همراه خواهد داشت اما برعکسش هم صادق است.»[۱]