From Wikipedia, the free encyclopedia
مَهابَهاراتا سرودهای حماسی از سدهٔ پنجم یا ششم پیش از میلاد به زبانِ سانسکریت و بههمراهِ رامایانا یکی از دو حماسهٔ تاریخِ هند است.[1] مهاباراتا نوشتهی نوشتهٔ ویاسَ و گروهی از مؤلفان، با بیش از یکصدهزار بیت، بلندترین حماسه منظوم جهان است.[2][3] قدیمیترین ترین بخش های آن متعلق به ۴۰۰ سال قبل از میلاد است و کارِ نوشتنِ آن تا سدهٔ سوم یا چهارم میلادی ادامه یافته است. مهاباراتا بگونهای شاهنامهٔ هندیان است. برخی از تاریخدانان، موضوعِ این سرودهها را الهامگرفته از نبرد میانِ مردمان آریایی و دراویدی در هزاره دوم پیش از میلاد میدانند. مهاباراتا در قدیم بدستور اکبر شاه با نام رزمنامه به فارسی ترجمه شده است.[4][5][6]
مهابهاراتا مجموعهای از افسانههای تاریخی هند در هجده فصل است و بیش از صدهزار بیت شعر دارد و بعضیها آن را شاهنامهٔ هند و عدهای آن را حماسه ایلیاد و ادیسهٔ آن کشور مینامند. مهابهاراتا ۱۹ کتاب بسیار بزرگ است و مانند شاهنامه فردوسی، تاریخِ تمدنِ هند را از آغاز بازگو میکند. سرایندهٔ آن ویاس حکیم و دانشمند معروف است که علاوه بر مهابهاراتا ۱۰۸ پورانای دیگر نیز تصنیف کردهاست. سرودههای مهابهاراتا روان است و در آن تأثیر ژرفی از زیباییهای طبیعت بهچشم میخورد.
واژه «مها» پیشوند است و به معنای بزرگترین بکار برده میشود و «بهاراتا» (Bharata)، نامِ نخستین امپراتور سلسلهای نژادی است، که در مهاباراتا ذکرشده، وی نام خویش را همچنین بر روی سلسلهٔ نژادی که خود بنا نهاد، قرارداد[7][8][9] و ازآنجاکه داستان اساسی این حماسه دربرگیرندهٔ بازگوییِ جنگ بزرگ هند است، به نام مهابهاراتا نامیده شده است. برخی عناصرِ مهابهاراتا به دورهٔ ودایی بازمیگردند.[10]
در حدود چهارپنجم مهابهاراتا مربوط به داستانها و رویدادهای کهن است که سرچشمهٔ برخی از آثار معروف سانسکریت مانند بهگود گیتا، شاکونتالا، نلادمنیتی، و امثال اینها که شهرت جهانی دارند گشته و الهامبخش شعرا و نویسندگان بعدی قرار گرفته است. عقیدهٔ هندوان دربارهٔ این حماسه اینست که چیزی در دنیا نیست که در این کتاب نباشد و چیزی در این کتاب نیست که در دنیا وجود ندارد.
داستان اصلی مهابهاراتا دربارهٔ جنگی است که در شمال هند (دهلی) میان دو قبیله به نام «پنجالها» و «کوروها» که پسر عموهای یکدیگر بودند تقریباً دوهزار سال پیش از میلاد مسیح درگرفته است. کوروها صد نفر و فرزندان فردی نابینا بودند و پنجالها یا «پاوندوها» تنها پنج برادر ولی افرادی باایمان، راستگو، دلیر و نیکوکار بودند. در راه پس گرفتن حق خویش و زدودن بدیها، پاوندوها به راهنمایی سری کریشنا علیه کوروها صفآرایی کردند و همپیمانان آنان را به قتل رسانیدند و سپس کنارهگیری کرده و به جنگلها رفتند تا برای بخشوده شدن گناهان از خدای بزرگ خویش طلب آمرزش کنند و پس از آن در کوههای پربرف هیمالیا درگذشتند.
ویاسَ شخصیتی موردِ احترام در سنّتِ هندوان است. همچنین گاهی از وی با نام ودا ویاسَ (वेदव्यास) و کریشنا نیز یاد میشود. او نویسندهٔ مهاباراتا و شخصیتی در آن است. نوشتنِ وداها و پورانهها به وی منسوب است. ویاسَ از هفتجاودانان در باور هندوان است.
جشنواره گورو پورنیما به وی اختصاص یافته و باور بر آنست که زادروزِ وی و روزِ جدا کردنِ وداها است.[11][12]
در سال ۹۹۰ هـ. جلال الدین اکبر خواست مهابهاراتا به فارسی ترجمه شود. دانشوران هندو دعوت شدند تا اطلاعات بیشتری در اختیار اکبر بگذارند و از آن پس کار ترجمهٔ آن کتاب به نقیبخان واگذار شد. ملا عبد القادر بدایونی نیز برای ترجمهٔ آن مأموریت یافت و پس از چهار ماه کوشش ۱۸ بابِ آن به نثرِ فارسی برگردانده شد. بخشهای دیگر را ملا شیری، نقیبخان و حاجی سلطان تهانیسری به پایان رسانیدند. بدین ترتیب ترجمهٔ مهابهاراتا با همکاری عدهای از درباریان اکبر انجام شد و اکبرشاه آن را «رزمنامه» نامید و تعداد زیادی از صحنههای جنگ مهابهاراتا به دستور اکبرشاه به وسیلهٔ نقاشان دربار او تصویرگری شد. ابوالفضل پیشگفتاری بر آن افزود و بهطوریکه در پایان کتاب ذکر شده است کار ترجمه این حماسه بزرگ هندوان در سال ۹۹۵ هـ. اتمام یافت.
ترجمههای دیگر:
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.