From Wikipedia, the free encyclopedia
میرزا محمّد نصیرالحسینی (زادهٔ ۱۲۳۳ خورشیدی در شیراز – درگذشتهٔ ۱۲۹۹ خورشیدی در شیراز) ملقب به «میرزا آقا»، که در شعر «فرصت» تخلص میکرد و بیشتر به فرصت شیرازی معروف است، شاعر، نویسنده، نقاش، سیاح، موسیقیدان و ادیب اهل ایران بود.
فرصت شیرازی | |
---|---|
نام اصلی | میرزا سید محمد نصیرالحسینی |
زاده | ۱۲۳۳ خورشیدیصفر ۱۲۷۱ قمری ۱۸۵۴ میلادی شیراز، |
درگذشته | ۱ آبان ۱۲۹۹ خورشیدی۱۰ صفر ۱۳۳۹ قمری ۱۹۲۰ میلادی شیراز، |
آرامگاه | جوار آرامگاه حافظ |
لقب | «میرزا آقا» |
تخلص | «فرصت» |
پیشه | شاعر، نویسنده، نقاش، سیاح، موسیقیدان و ادیب |
ملیت | ایران |
کتابها | کتاب دریای کبیر شطرنجیه اشکال المیزان بحورالالحسان مثنوی هجرنامه آثار عجم |
شاگرد | پدرش |
فرزند(ان) | معروف ترین فرزند وی معبرالدوله شیرازی ملقب به محمد بود که در نزدیکی شیراز به زیستن پرداخت و سرنوشت وی نامشخص ماند. |
پدر و مادر | میرزا جعفر (بهجت) |
سیّد محمّد نصیر الحسینی شیرازی متخلص به (فرصت) و ملقب به فرصت الدوله، فرزند میرزا جعفر متخلص به «بهجت» بود و در سال ۱۲۷۱ ه. ق، برابر با ۱۲۳۳ خورشیدی، در شیراز متولد شد. او برادر بزرگ میرزا محمدحسین ملقب به رخصتالدوله بود که وی در شعر رخصت تخلص میکرد. علاوه بر علوم فقه و اصول و کلام و فلسفه و منطق و شعر و نقاشی، به آشنایی با زبان پهلوی و علم حدیث نیز روی آورد. فرصتالدوله در بنیان فرهنگ نوین در ایران نقش مهمی ایفا کرد. فرصت به اروپا نیز سفر کرد و از کسانی بود که در مشروطیت فعالیت داشت. فرصتالدوله نهفقط زبان انگلیسی را فراگرفت، بلکه از دانشمندی آلمانی خط میخی را هم آموخت، و احتمالاً اولین ایرانیای است که خط میخی را فراگرفته بود. او در سال ۱۳۳۱ ه.ق روزنامهٔ فارس را در شیراز منتشر کرد.
فرصت هنر نقاشی را به گفتهٔ خود در کتاب آثار عجم، در خردسالی نزد استاد میرزاآقا آموخت. نقاشی یکی از رشتههای موردعلاقهٔ فرصت بود. این هنر بود که فرصت را بسیار به خود مشغول کرد و از این طریق بود که او با شاهان و شاهزادگان قاجار آشنا شد و از این راه مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت. از این رو، شاگردانی چون رخصتالدوله، برادر کوچکترش، و صدرالدین شایستهٔ شیرازی را تربیت کرد.ودر طراحی فرش وقلمزنی بسیار توانابود چنانکه استادان بزرگ هنر فرش وقلمزنی از طراحی وی بهره می بردند.
فرصت با دیدی قوی و آگاهی از دانش و هنر زمان، به هر جا که سفر میکرد، موقعیت اجتماعی، فرهنگی، و معماری آن منطقه را بررسی و در کتاب آثار عجم تصویرسازی میکرد. او با موشکافی که در بررسی آثار تاریخی و باستانی، و اوضاع اجتماعی و اقتصادی داشته، علاوه بر ثبت مکان، ارتفاع، نوع و قطر مصالح هر بنا، تصویر آن را به سبک سیاهقلم ترسیم نموده و در هر تصویر، برای نشان دادن مقیاس بنا، تصویر چند انسان را در کنار آن میکشید تا بینندهٔ تصویر بتواند به درک کاملی از بنا برسد. در ضمن، علاوه بر تصاویر نقاشیشده در کتاب آثار عجم، او تصاویری در کتاب دریای کبیر نیز ترسیم کردهاست. و همچنین بساری از نقاشیهای وی زینت بخش موزهها و مجموعه های خصوصی می باشد.
فرصتالدوله در سال ۱۳۳۹ ه. ق، برابر با ۱۲۹۹ خورشیدی، در شیراز درگذشت و در جوار آرامگاه حافظ، درست در کنار سنگ حافظ، ضلع شمالی، دفن شد. بعدها، پس از ساختِ ساختمان فعلی مقبرهٔ حافظ، سنگ قبر او که توسط خودش انتخاب شده بود و این غزل خود را با خط زیبایی بر روی آن نوشته بود… (؟) را به بنای هفتتنان (موزهٔ سنگ)انتقال دادند؛ و یک سنگ خارج از بنای فعلی بر قسمت شمالی محوطهٔ حیاط آرامگاه نصب شد:
ای جلوه جمال تو برتر زهر سنا | عجز از ثنای ذات تو بهتر زهر ثنا |
ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم | پوشیده چه گوییم، همینیم که هستیم | |
زان باده که در روز ازل قسمت ما شد | پیداست که تا شام ابد سرخوش و مستیم | |
دوشینه شکستیم به یک توبه دوصد جام | امروز به یک جام دوصد توبه شکستیم | |
یکباره ز هر سلسله پیوند بریدیم | دل تا که به زنجیر سر زلف تو بستیم | |
نگذشته ز سر پا به ره عشق نهادیم | برخاسته از جان به غم یار نشستیم | |
در نقطهٔ وحدت سر تسلیم نهادیم | و از دایرهٔ کثرت موهوم برستیم | |
به ما بحقارت منگر زانکه چو فرصت | در رتبه بلندیم ولی از همه پستیم |
تمثال دو زلف و رخ ان یار کشیدم | یکروز و دو شب زحمت اینکار کشیدم | |
اول شدم اشفته ز نقش سر زلفش | اخر به پریشانی بسیار کشیدم | |
اغوش و کنارم همه شد غیرت تاتار | تا تاری ازان طره طرار کشیدم |
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.