خوانندهٔ ایرانی From Wikipedia, the free encyclopedia
داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ در تهران) که با نام داریوش شناخته میشود، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در سبک موسیقی پاپ و راک فعالیت میکند. جنس صدای وی باس است. داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است.[1]
داریوش | |
---|---|
اطلاعات پسزمینه | |
نام تولد | داریوش اقبالی |
نام(های) دیگر | داریوش |
زاده | ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ (۷۳ سال) تهران، ایران |
ژانر | پاپ، راک |
ساز(ها) | گیتار کلاسیک |
سالهای فعالیت | ۱۳۴۹–تاکنون |
سازهای اصلی | |
خوانندگی، گیتار کلاسیک | |
نوع صوت | باس |
وبگاه |
دوران کودکی او در میانه، کرج و استان کردستان گذشت.[2][3][4] پدرش، محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. نخستین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسهاش در محله شهرآرا به روی صحنه رفت. او دوران متوسطه را در دبیرستانهای فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهرانپارس گذراند و در مراسم و همایشها برنامههای هنری اجرا میکرد.
او در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاطباشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی داریوش به موسیقی حرفهای شد. در همین سال او در ۱۹ سالگی با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی مصطفی جاویدان، به شهرت رسید. نخستین کار مستقل او به نام «نبسته پیمان» با ترانهای از علی گزرسز (رها) و ملودی خودش است.
داریوش در نظرسنجی مجله جوانان در سال ۱۳۵۶ به عنوان محبوبترین خواننده ایران برگزیده میشود.[5] داریوش همکاری با شماری از چهرههای سرشناس موسیقی پاپ ایران مانند منوچهر چشمآذر، بابک بیات، فرید زلاند، واروژان، پرویز مقصدی ،بابک افشار، آندرانیک آساطوریان و صادق نوجوکی را نیز در کارنامه خود دارد. ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، احمد شاملو و اردلان سرفراز نیز از جمله مشهورترین ترانهسرایانی هستند که در این دوره با داریوش همکاری داشتهاند.
داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگهای سیاسی مانند جنگل، بنبست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارونزده، چندین بار دستگیر و زندانی شد. نخستین بار او، بنا به گفته پرویز ثابتی، با دستور شاه دستگیر و پس از دستگیری به مدت ۶ ماه در انفرادی نگاه داشته و پس از ۹ ماه حبس آزاد شد.[6][7] او مجموعاً مدت ۲۶ ماه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی زندانی بود.[8][9][10]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، داریوش که پیش از آن برای معالجهٔ صورت خود (آسیبدیده در سوءقصد اسیدپاشی) به لندن سفر کرده بود، دیگر به ایران بازنگشت. وی مانند اغلب خوانندگان پاپ ایرانی، پس از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت خود را در خارج از کشور آغاز نمود. داریوش در وبلاگ شخصی خود، دلیل خروج از ایران را چنین بیان کرده:[11]
«پس از انقلاب ۱۳۵۷ و به دنبال کشتار، خونریزی و خفقان حاکم بر سرزمینم، مجبور به ترک وطن شدم. از آن زمان تا حال، در سفری بیانتها، میکوشم در کنار هموطنانم سرود ایرانی آزاد را همصدا شوم.»
او در طول سالهایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناهجویان ایرانی حمایت کرده است و در تظاهرات حمایت از این افراد فعال بوده است.[12] وی همچنین با تشکیل بنیادهایی چون آینه، به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته است.[13]
استفاده از ترانهها و اشعار افرادی نظیر اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، سیمین بهبهانی، مینا جلالی، هما میرافشار، زویا زاکاریان و بزرگانی چون مولانا و حافظ شیرازی، پرداختن به موسیقی اجتماعی، خواندن ترانههایی که بار اعتراضی نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران، از جمله فقر، آزادی و اعتیاد را دارد و نیز برخورداری از صدایی خاص، او را به یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین خوانندگان ایرانی تبدیل نموده است. یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند، بازسازی مجدد برخی از آهنگهای دههٔ ۱۳۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. موسیقی وی در نزد عموم مردم و فعالان اجتماعی در ایران و کشورهای اروپایی و عربی، دارای محبوبیت بیشماری است.
مهدی کلهر مشاور فرهنگی دولت محمود احمدینژاد در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ در برنامه هفت نقل کرد که در دوران شاه علی خامنه ای به آیت الله منتظری گفته است که «من در زندان که بودم هر کس که تازهوارد بند میشد ترانه بوی گندم داریوش را روی لب داشت و تأثیر این هنرها از منبرهای ما بیشتر است»
داریوش پس از سالها اعتیاد، در سال ۲۰۰۰ (۷۹–۱۳۷۸) سرانجام تصمیم به ترک اعتیاد گرفت. ترانهٔ معجزه خاموش اشارهای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست.[1] اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN بود و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وبگاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانوادههای آنها بود، راهاندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه را تأسیس نمود تا به یاری معتادان برود.[11] گفته میشود از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کردهاند.[14] بعد از رادیو او تصمیم به گسترش کار خود میگیرد و برنامه آینه را در تلویزیونهای ۲۴ ساعته ادامه میدهد، او همچنین در همایشها و کنفرانسهای متعدد ترک اعتیاد، شرکت کرده است.
بنیاد آینه، با هدف یاریرسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بودهاند، فعالیت میکند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تأسیس شد. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخشهای مختلف تقسیم شده است. در این پایگاه برنامههای رادیویی و تلویزیونی نیز تهیه و پخش میشود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانوادههای آنها برگزار میکند.[15]
داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروههای جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سالهای اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.[16]
داریوش با سبک صدایی خاص و استفاده از مضامینی همچون آزادی، صلح و عشق طرفداران خاص خود را داشته است و دارد. شعرهای ترانههایش از شاعرانی مانند مولوی، حافظ، احمد شاملو، نادر نادرپور، حسین منزوی و سیمین بهبهانی و ترانهسرایانی همچون اردلان سرفراز، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی است. وی با آهنگسازان بنامی چون فرید زلاند، بابک بیات، پرویز مقصدی، اسفندیار منفردزاده، واروژان، آندرانیک، محمد شمس، منوچهر چشمآذر، ناصر چشمآذر، عبدی یمینی، حسن شماعیزاده، بابک افشار، احمد پژمان، داوود بهبودی، صادق نوجوکی، منصور ایراننژاد و فریبرز لاچینی همکاری داشته است. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود. این موضوع سبب شد تا ترانههای او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانهای به نام قیصر خواند، که آن را به بهروز وثوقی تقدیم کرد. وی به دلیل خواندن قطعههایی زیاد در مورد اجتماع و آزادی و عشق پاک، به خوانندهٔ جریانساز مشهور است.
براساس نظرسنجیای که شبکه منوتو با عنوان فهرست ۱۰۰ ترانه برتر ماندگار تاریخ موسیقی ایران برگزار کرد، ترانه دستای تو از داریوش در صدر ماندگارترین ترانههای ایرانی قرار گرفت. از جمله ماندگارترین آثار داریوش میتوان به ترانههای دستهای تو، شقایق، چشم من، دوباره میسازمت وطن، بچهها، بوی گندم، به من نگو دوست دارم، خانه، یاور همیشه مؤمن، شام مهتاب، فریاد زیر آب، شکنجهگر، جشن دلتنگی، ای عشق، نون و پنیر و سبزی، سقوط، دنیای این روزای من و سراب رد پای تو اشاره کرد.[نیازمند منبع]
داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان از جمله: ومبلی لندن، تالار کارنگی نیویورک، مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی واشینگتن دیسی، سالن «آنکست» وابسته به مجموعه گلوبن استکهلم، گریک تیتر لس آنجلس، اوبرهاوزن، دِ دولن روتردام، تئاتر سلطنتی دروری لین لندن، پاله دو کنگره مونترال، دانشگاه پانتئون-آسا پاریس، روی تامسون هال تورنتو، کویین الیزابت ونکوور، کاخ کولوسئوم سزار لاس وگاس، تئاتر نوکیا کالیفرنیا، مرکز تجارت جهانی دبی، پالادیوم لندن، یوهانس برامس هامبورگ، مالمو آرنا، اورنج کانتی و گیبسون آمفی تئاتر لس آنجلس به اجراء درآورده است.
داریوش در اوج شهرتش در دوران جوانی، در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته فرزان دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانهٔ یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأییدی و شهره، به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد و در این فیلم، دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.
همچنین داریوش ترانهٔ زندونی را، که جزو ترانههای سیاسی او بهشمار میآید، برای فیلم گذر اکبر و ترانهٔ زهره را برای فیلم رهایی خواند.
داریوش اقبالی تا به حال سه بار ازدواج کرده است، اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شد و آن هم به زمان جوانی او و پیش از انقلاب ایران مربوط میشود، که دختر مورد علاقهاش در حادثه رانندگی از بین میرود و ترانهٔ شقایق را در غم او میخواند.[نیازمند منبع] وی طبق گفته حاشیه ها با گوگوش از سال ۵۵ تا ۵۶ بعد از طلاق گوگوش با بهروز وثوقی ازدواج پنهانی کرده است. [نیازمند منبع] وی سالها به همراه همسر دومش فیروزه و دخترش بیتا در ایالت کالیفرنیا آمریکا زندگی کرد. ژینوس همسر سوم وی از سال ۲۰۰۳ است. [نیازمند منبع]
داریوش ساکن شهر لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا است و دارای یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به نامهای بیتا و میلاد است.[1] یکی از هوادارنش به نام مریم به او در یکی از اجراهایش اسیدپاشی کرد. یکی از کارکنان کاباره خرم که داریوش در آن اجرای برنامه داشت گفت:[نیازمند منبع]
«در حدود ساعت ۱۱ بعدازظهر چهارشنبه بود، داریوش تازه بر روی سن آمد و دو ترانه اجرا کرده بود و سرگرم اجرای سومین ترانه خود به نام نفرین نامه شد. در این هنگام زنی که پشت یکی از میزهای روبروی سن نشسته بود، از جای خود بلند شد و با حرکت سریعی به روی سن آمد. داریوش به عادت همیشگی خود که در هنگام اجرای ترانههایش چشمان خود را میبندد، با چشمان بسته سرگرم اجرای ترانهاش بود و به همین خاطر متوجه حمله این زن به طرف خود نشد. در یک لحظه ما متوجه شدیم که این زن لیوان بزرگی را با محتویاتش به طرف داریوش پرتاب کرد.»[نیازمند منبع]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.