Remove ads
گویشی از زبان طبری که در گذشته در شهر استرآباد (گرگان فعلی) رایج بود. From Wikipedia, the free encyclopedia
گویش استرآبادی گویشی از زبان مازندرانی یا بسیار نزدیک به زبان مازندرانی بود که تا قرن هفدهم توسط بومیان گرگان گویش می شده است.[1] به نقل از دانشنامه ایرانیکا، مهمترین کتاب به جا مانده از فضل الله نعیمی ، جاوید نامه بود، اثری نثر که با گویش استرآباد نوشته شده است.[2] همچنین نوم نامه به گویش استرآبادی است.[3] محمد بن احمد شمسالدین المقدسی جغرافیدان قرن چهارم هجری در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم آورده است: لِسانٌ قومِس و جُرجان مُتَقارِبانِ یَستَمِعونَ اِلها یَقولونَ هاده و هاکِن و لهٌ حَلاوَةٌ و لِسانُ اَهلِ طبرستانَ مُقارِبٌ لَها الّی فی عَجَلِهِ یعنی زبان کومش و گرگان بهم نزدیک است و می گویند هاده و هاکِن [«بِده» و «بِکُن»] و آن را حلاوتیست و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است تفاوت ندارد مگر در شتاب[4][5] دانشنامه ایرانیکا گویش استرآبادی را گویشی از زبان مازندرانی یا گویشی بسیار نزدیک به آن میداند[6]. این گویش هماکنون منقرض شدهاست.[7] این گویش قرابت بسیاری با زبان مازندرانی و گویشهای سمنانی داشتهاست.[7]لغتنامه دهخدا نیز گویش قدیم گرگانی را جزوی از زبان مازندرانی و گویشهای سمنانی دانسته و تصریح کردهاست که هنوز هم در گرگان و روستاهای اطراف گرگان گویشوران زبان مازندرانی زندگی میکنند.[7]بسیاری از نوشتههای حروفیان به این گویش بودهاست.[7] به نظر میرسد گویش گرگانی در جرجان قدیم (شهری در نزدیکی گنبد) گویش میشده است و در استرآباد (گرگان فعلی) گویش استرآبادی گویش میشده که هردو گویش چند قرن پیش منقرض شده اند.[8] به گفته دکتر میر دهقان گویش گرگانی زیرمجموعه زبان مازندرانی می باشد و زبان مازندرانی به سه گویش غربی، مرکزی و شرقی تقسیم می شود.[9]
گویش استرآبادی | |
---|---|
استرآباد | |
زبان بومی در | ایران استان گلستان |
منطقه | شهرستان گرگان |
گویشها | استرآبادی
|
الفبای فارسی | |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | – |
افعال زیر بر اساس گویش استرآبادی صرف شده اند که تا قرن هفدهم میلادی زبان بومیان استرآباد بوده است.
فعل | ۱ مفرد | ۲ مفرد | ۳ مفرد | ۱ جمع | ۲ جمع | ۳ جمع |
---|---|---|---|---|---|---|
فعل هستن(hasen) | hasten | hastiâ | hasti | hastemâni | hastâni | hastene |
فعل نیستن (nisen) | niyen | niâ | nini/ni | nimâni | ninâni | nine |
فعل دیدن (badiyen) | badiyen | badiyâ | badi | badimâni | badinâi | badine |
فعل گفتن (bevaten) | vâten | vâtâ | vâti | vâtimâni | vâtâni | vâtene |
فعل ساختن (besaten) | besâten | besâtâ | besâti | besâtimâni | besâtâni | besâtene |
فعل رسیدن (baresiyen) | baresiyen | baresâ | baresi | baresmâni | baresâni | baresene |
بخشی از ادبیات طبری را گویش استرآبادی تشکیل میدهد[10] که کتابهایی مانند محبت نامه،[11] نوم نامه،[12] جاودان نامه،[13] محرم نامه، و لغت نامه ای به نام لغتاسترآبادی به این گویش نگاشته شدهاند که صادق کیا از روی این متون واژهنامه گرگانی را تهیه کرد.
سَبب چه بی که عیسی واتِی که با شِمِه هر چه واتِن به اشاره واتِن(طبری امروزی:سبب چه بییه که عیسی باته که با شِما هر چه باتمِه به اشاره باتمه/فارسی:سبب چه بود که عیسی گفت که با شما هر چه گفتم به اشاره گفتم)
واتِی که هَنِه کو تِنِ زمین سِرخ بو(طبری امروزی:باته که ونِه که تِنِ زمین سِرخ بوئه/فارسی:گفت که باید که زمینَت سرخ باشد)
اکه واتِی چون قیامت ورسه(طبری امروزی:اون که باته چون قیامت ورسه/فارسی:انکه گفت چون قیامت برسد)[14]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.