کتاب From Wikipedia, the free encyclopedia
سِفر پیدایش (سِفر در عبری بهمعنی کتاب بزرگ) یا برشیت (به عبری: בראשית) نخستین بخش از کتاب مقدس عبری مشتمل بر پنجاه فصل و نخستین کتاب از «اسفار پنجگانه» یا تورات است. در این کتاب روایت آفرینش عالم هستی توسط خداوند و برخی از معروفترین داستانهای عهد عتیق، همچون آدم و حوا، هابیل و قابیل، کشتی نوح، برج بابل، یوسف, شهپدران و چهار مادران گفته شدهاست.
هر چند دیدگاهی که خدا گیتی را از هیچ آفرید، امروزه از اصول مرکزی در هر سه دینِ یهودیت، مسیحیت و اسلام است، اما در کتاب پیدایش، و نه در تمام کتاب مقدس عبری، بهطور مستقیم به موضوعِ آفرینش از هیچ اشارهای نشدهاست.
در این کتاب همچنین روایت میشود که خدا چگونه انسان را میآفریند و او را در محیطی کامل و زیبا قرار میدهد. چگونه «گناه» وارد جهان میشود و سرانجام چگونه خدا برای نجات انسانی که از نظر خدا گناهکار است چارهای میاندیشد. مطالبی که در این کتاب آمده عبارتند از: آغاز تاریخ بشر، آغاز هنر و صنایع دستی، چگونگی پیدایش زبانها و قومهای گوناگون. از فصل دوازده به بعد، مسیر کتاب متوجه قوم اسرائیل، رابطهٔ این قوم و خداوند، مفهوم قومِ برگزیده و همچنین سرزمین موعود میشود. از اینجا به بعد داستان زندگی ابراهیم، اسحاق، یعقوب و پسرانش در کتاب ثبت شده که در پایان با شرح زندگی یوسف در مصر پایان میپذیرد.
هرچند نویسندهٔ سفر پیدایش (همچون سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و بخش بزرگی از سفر تثنیه) را موسی دانستهاند، اما در نوشتارهای دانشگاهی نوین این کتاب را به سده ششم پیشا دوران مشترک نسبت میدهند.
نویسندگان کتاب مقدس به شیوههای گوناگون، سنتهای ادبی خاور نزدیک، بینالنهرینی، مصری، هیتی و کنعانی را به کار بردهاند. درباره فرهنگ کنعانی که نزدیکترین ارتباط را با نویسندگان کتاب مقدس داشت، تا پیش از کشف متنهای اوگاریتی اطلاعات کمی در اختیار بود. اشارههای کتاب مقدس به آنها از دیدگاهی منفی بیان میشد. تشخیص حضور پارادایم آفرینش-طوفان در سفر پیدایش ۱ تا ۱۱ منجر به درک بهتر صورتِ درونمایهای آن میشود. این حضور، با توجه به تمرکز سنت مسیحی بر باغ عدن کمشناخته باقی ماند. مرکزیت داستان طوفان، نتیجهٔ مهمی در درک کلیت پیدایش ۲ تا ۱۱ در بر دارد. تفاوتهای سبکی، ساختاری و درونمایهای پیدایش ۱ تا ۱۱ با آترا-هاسیس نتیجهٔ تغییر در روایتِ برخواسته از یکتاپرستی است.
از دیدگاه آلتر، روایت استاندارد محققان امروزی در تورات، چهار رشته اثر ادبی عمده را تشخیص میدهد: منبع جی، منبع ای، منبع پی و منبع دی. محصول نهاییِ ترکیب آثار ادبی جی، ای، پی و دی، طبیعتا در خود، تکرار، تناقض و ناسازگاری دارد. اما در همان حال، در مقام یک کتاب، منسجم است و نقد تاریخی یا متنی آن به خوانش ادبی آن آسیب چندانی وارد نمیکند. شواهد بسیاری در کتاب مقدس عبری وجود دارد که آن را همانند کلاژی ادبی میکند. در این پنج کتاب، دستهای بسیاری دیده میشوند که نماینده دیدگاههای گوناگون هستند، اما ویراست نهایی گونهای از حس تداوم و پیشرفت را با خود به همراه دارد.
در آغاز سفر پیدایش، دو داستان آفرینش قرار گرفته است. بسیاری از محققان جدید، پایان روایت اول را در نیمه ابتدایی آیه ۴ باب ۲ در نظر میگیرند. از اینجا به بعد، سبک به شدت تغییر میکند. تمرکز بر انسان قرار میگیرد و نام خداوند تبدیل به یهوه-الوهیم میشود. منشا تاریخی متفاوت هر دو متن هر چه باشد، ویرایشگر نهایی متن در روایت اول از دیدگاهی کیهانی به موضوع میپردازد و در روایت دوم وارد جزئیات تکنیکی میشود. به عقیده گری آ. رندزبورگ، اگر داستان آفرینش در سفر پیدایش به طور عینی بررسی شود، روایت «سقوط انسان» نیست، بلکه بیشتر روایت صعود ناتمام انسان به خدایی است.
واژه تورات به معنای «آموزش» است و یا در بافتار توراتی میتوان آن را شامل قوانین مشخص و مثلا به معنای «تنظیم» و «پروتکل» در نظر گرفت. از میان پنج کتاب، این واژه بیشتر در سفر تثنیه به کار رفته است و گاهی همراه با واژه «سفر» به معنای «کتاب» (مثلا «این کتاب آموزش») به کار رفته است. پس از آنکه سفر تثنیه از جنبه ویراستاری به چهار کتاب قبلی پیوست، «تورات» به هر پنج کتاب گسترش یافت. در تقسیم عبری سنتی، تورات شامل واحد نخستین و بنیادی سه واحدی بزرگی شد که تنخ را شکل میدهد. تنخ واژهٔ اختصاری از تورات، نویم (پیامبران، پیشین و پسین) و کتوویم (نوشتهها یا به عبارتی هر چیزِ دیگر) است.[۱]
پژوهشگران بیش از دو قرن است که بر این مساله توافق دارند که «پنج کتاب» از منابع ادبی گوناگون در کنار هم قرار گرفتهاند؛ گرچه بر سر تشخیص مشخص منابع در متن مباحثه در جریان است و تفاوت نظر شدیدی در مورد تاریخگذاری منابعِ مختلف وجود دارد. در دهههای اخیر برخی از نظریات افراطی تصنیف کل تورات را در دوره پارسی (آغاز از اواخر قرن ششم پیش از دوران مشترک یا حتی دیرتر دوره هلنیستی) در نظر میگیرد اما شواهد فراوانی وجود دارد که در تضاد با این دیدگاه قرار میگیرند. شاید مهمترین ملاحظهٔ تعیینکننده آن باشد که زبان عبری در طی ۹ قرنِ فعالیت ادبی توراتی تکامل یافت.[۱] زبان عبری رایج در حدود ۱۰۰۰ تا ۵۸۶ پیش از دوران مشترک با زبانی که در عصر پارسی یا هلنیستی مکتوب میشد، تفاوتهای چشمگیر دارد.[۲] از زبان عبری تورات اثر بسیار کمی در نوشتار این دورهٔ متاخر قرار دارد.[الف] یک رویکرد اخیر دیگر، تصنیف متنها را در قرن هفتم پیش از دوران مشترک (همان زمانی که اجماع پژوهشگران بر این است که سفر تثنیه در آن تصنیف شد) قرار میدهد. این بحث اما کلا شواهد لغتشناسی را نادیده میگیرد: سفر تثنیه پاسخی به سنت نوشتاری قانون بادوامی بود.[۳]
به عقیده آلتر، روایت استاندارد محققان امروزی در تورات، چهار رشته اثر ادبی عمده را تشخیص میدهد: منبع جی، منبع ای، منبع پی و منبع دی. دو منبع اول، بر اساس نام خدا متمایز شدهاند (یهوه و الوهیم) و احتمالا از زمانی تقریبا یکسان اما از دو جغرافیا (به ترتیب پادشاهی جنوبی یهودا و پادشاهی شمالی اسرائیل) هستند. امروزه تخمین زمان این دو منبع، قرن نهم یا هشتم پیشا دوران مشترک است. بخشی از منبع پی ممکن است به قرن هشتم پیشا دوران مشترک تعلق داشته باشد اما بخش عمده آن به سده ششم پیشا دوران مشترک برمیگردد. در همین قرن ششم است که نویسندگان منبع پی علاوه بر آن، همه منابع قبلی را ویراستند و همراه با منبع خود متن یکپارچهای را شکل دادند.[۳] منبع دی احتمالا در ۶۲۱ پیشا دوران مشترک شکل گرفت.[۴]
این منابع ادبی گوناگون در زمانی حدود قرن ششم پیشا دوران مشترک (دوره تبعید در بابل) ویراست و کتابی واحد (احتمالا اولین کتاب مقدس همراه با قدرت اجباری بر اجتماع ملی) شدند.[۵][ب] [پ]
مدت زمان زیادی است که محققان یازده باب نخست سفر پیدایش را واحدی یکپارچه میدانند. این در حالی است که از باب ۱۲ در کتاب مقدس، محور فقط ملت اسرائیل است. آفرینش جهان، طوفانی که آن را نابود کرد و آغازی دوباره شد، همه آدمها را تحت تاثیر خود قرار داد و نه فقط اسرائیل را. تا باب ۱۵ پیدایش، نامی از عهد خدا با اسرائیل که بر کتاب مقدس غلبه دارد، برده نمیشود و تا باب ۱۲ حتی اشارهای به آن نمیشود. در مقابل، آنچه در باب ۱ تا ۱۱ سفر پیدایش اتفاق میافتد، عهد خدا با همهٔ انسانها است. حتی در باب ۱۰ که همهٔ مردمان جهان برشمرده میشوند، اسرائیل غایب است. موضوعات فوق و ایر عاملها منجر به آن شده است که دانشوران این بابها را از سایر کتاب مقدس مجزا کنند.[۶]
گرچه وجود مستقل «تاریخ آغازین» به طور گستردهای پذیرفته شد اما تا دههٔ ۱۹۸۰ طول کشید تا ساختار ادبی آگاهانهٔ این بخش مورد اشاره قرار گیرد. به عقیدهٔ رندزبورگ، پیدایش ۱:۱ تا ۱۱:۲۶ از ده واحد کوچکتر تشکیل شده است. پنج واحد در پیدایش ۱:۱ تا ۶:۸ وجود دارند که سپس در پیدایش ۶:۹ تا ۱۱:۲۶ بازتولید میشوند.[۷][ت]
سفر پیدایش از دو بخش اصلی تشکیل شده است: تاریخ آغازین (باب ۱ تا ۱۱) و عصر پدرسالاری (باب ۱۲ تا ۵۰). این دو بخش نه فقط در موضوع، بلکه در سبک و دیدگاه نیز متفاوت هستند.[۱۲][ث]
سفر پیدایش تنها بخشی از تورات است که تقریبا تمام آن روایت است. با آفرینش و باغ عدن آغاز میشود. این بخش اساطیری با برج بابل در باب ۱۱ خاتمه مییابد. در بخش پسین، روایت ابراهیم در باب ۱۲ آغاز میشود[۵] و با مرگ یوسف پایان مییابد.[۱۳]
از دیدگاه آلتر، سفر پیدایش کتابی منسجم است و نقد تاریخی یا متنی آن به خوانش ادبی آن آسیب چندانی وارد نمیکند.[۱۴] رویکرد به تاریخ اسرائیل و رابطه اسرائیل با خدا مانند دایرههای هممرکز شکل میگیرند: نخست، روایت منشا جهان (گیاهان، حیوانات و انسان)، سپس توضیح روایی منشا همه مردمان و نهادهای آغازین تمدن (شامل اختلاف زبانی). این تاریخ جهانی با ورود خانوادهای بینالنهرینی در باب ۱۱ پایان مییابد و سپس خداوند ابراهیم را به خروج از اور کلدانی فرامیخواند (ابتدای باب ۱۲). در اینجا، داستان به شکلگیری ملت اسرائیل متمرکز میشود.[۱۵]
خداوند در شش روز هستی را آفرید و در روز هفتم به استراحت پرداخت.[۱۶] سپس آدم و حوا و حیوانات را خلق نمود و در باغ عدن سکونت داد، اما به آنها دستور داد که از میوه درخت ممنوعه نباید بخورند. مار آنها را فریب داد و از میوه خوردند؛ پس به فرمان خداوند، بر روزی زمین هبوط کردند. در زمین، حوا هابیل و قائن را زایید، اما قائن که در اسلام قابیل نام دارد هابیل را کشت و حوا برای جایگزینی وی شیث را زایید. از این پس نوع بشر بر روی زمین بسیار شد و دنیا را پر از گناه بشری و نفیلیم نمودند و خداوند برای پاک نمودن زمین از نوح که اینک پیامبر بود، خواست تا کشتی سازد و بندگان خداپرست را بر آن قرار دهد و در همین هنگام سیلاب بزرگ واقع شد تا دنیا را از گناهکاران پاک نماید؛ اما پس از این واقعه نیز نوع بشر دست از گناه برنداشت و بدین سبب خداوند پس از ماجرای برج بابل، انسانها را بر روی زمین پراکنده ساخت و در زبان آنها تفاوت نهاد تا نتوانند به راحتی با هم سخن گفته و در کنار هم زندگی کنند.
سپس به ابراهیم دستور داد تا از میانرودان به کنعان مهاجرت کند و در آنجا با ابراهیم پیمان بست که خاندان وی را همچون ستارگان آسمان بیشمار کند و برای نشانهای از این پیمان، تمامی فرزندان ذکور ابراهیم ختنه شوند. سپس خداوند لوط را از عذابی که برای قومش در نظر گرفته بود، رهاند. در پایان، داستان یعقوب و فروشِ فرزند دلبندش یوسف به بردگی در سرزمین فرعون و آرزوی وی برای رفتن از مصر روایت میشود.
محققان کتاب مقدس معمولا حماسه گیلگمش را به عنوان منبعی برای شباهت ظاهری به داستان طوفان بررسی کردهاند. اما برای درک ارتباط این حماسه با کتاب مقدس نیاز به بررسی سیر تکامل آن است. درونمایهٔ اصلی در نسخهٔ بابلی باستان حماسه، جاودانگی است. با دگرگونی حماسه در طی هزاره دوم پیش از دوران مشترک، درونمایههای بسیاری در نسخه بابلی معیار حماسه دیده میشوند.[۱۷] همین صورت نهایی حماسه است که از نظر زمانی و و درونمایهای به سفر پیدایش نزدیک است. در نتیجه، بررسی دقیق سیر تکاملی حماسه هم میزان اثر گرفتن کتاب مقدس از سنت باستانی حماسه را نشان میدهد و هم فاصلهگیری از آن را.[۱۸]
از جنبهٔ ژانر، حماسه گیلگمش و سفر پیدایش باب ۱ تا ۱۱ زمانی بهتر درک میشوند که ارتباط آنها با یک فرم ادبی باستانی بررسی شود: داستان حماسی زمان آغازین، از خلقت انسانها تا طوفان. هر دو (حماسه گیلگمش و سفر پیدایش باب ۱ تا ۱۱) هم بسیار مدیون این سنت هستند و هم فاصله خود را با صورت کلاسیک آن حفظ میکنند. روایت آفرینش-طوفان، یک ژانر اصلی و بسیار بادوام بود؛ نمونههای آن هم در سومری و هم در اکدی دیده میشود. ممکن است تمرکز یکی از این حماسهها بر طوفان باشد (حماسه آترا-هاسیس اکدی و داستان طوفان سومری) و یا تنها به تاریخ آغازین تا آفرینش انسان پرداخته شود (انوما الیش).[۱۹]
در حماسههای آفرینش-طوفان، چهار عنصر بنیادی وجود دارد: آفرینش جهان، آفرینش انسانها، تحول ناگهانی طوفان و استقرار نظم بشری پس از طوفان. نماد این نظم در آترا-هاسیس، برقراری دوبارهٔ مناسک و در انوما الیش ساختن معبد برای مردوک در بابل است. هر چهار عنصر در سفر پیدایش ۱ تا ۱۱ نیز دیده میشوند، گرچه تغییرات موضوعی عمدهای کردهاند. سفر پیدایش ۱ تا ۱۱ به دور از این پارادایم باستانی پیش میرود؛ حماسه گیلگمش به سمت آن پیشرفت میکند. حماسه در این روند، تاکید منحصر بر مساله مرگ را کنار میگذارد و تفکر گستردهتری بر محدودیتهای فرهنگ میشود. به شکلی مشابه، پیدایش ۱ تا ۱۱ از مساله فناپذیری به سمت درونمایهٔ دانش میرود.[۲۰]
روندی که حماسه گیلگمش در مقابل این سنت باستانی در پیش میگیرد، در ارزیابی ارتباط سفر پیدایش ۱ تا ۱۱ با گذشتهٔ چندخداپرستانهٔ خود به کار میآید و نشانگر جدایی و بازتعریفِ خود است.[۲۱] تشخیص حضور پارادایم آفرینش-طوفان در سفر پیدایش ۱ تا ۱۱ منجر به درک بهتر صورتِ درونمایهای آن میشود. این حضور، با توجه به تمرکز سنت مسیحی بر باغ عدن کمشناخته باقی ماند.[۲۲] مرکزیت داستان طوفان، نتیجهٔ مهمی در درک کلیت پیدایش ۲ تا ۱۱ در بر دارد. تفاوتهای سبکی، ساختاری و درونمایهای پیدایش ۱ تا ۱۱ با آترا-هاسیس نتیجهٔ تغییر در روایتِ برخواسته از یکتاپرستی است.[۲۳]
به عقیده دامراش، در پیدایش ۲ تا ۱۱، حماسهٔ قدیمی آفرینش-طوفان بازتولید میشود تا یک ضدحماسه ایجاد شود. در این ضدحماسه دستاوردهای مردمان گذشته به زیر سؤال میرود.[۲۴] در داستان آدم و حوا بنمایههای بسیاری دیده میشوند که از داستان طوفان گرفته شده است. پیوند آدم به نوح، خصلت عبری اهمیت شجرهنامه را با خود دارد.[۲۵][ج]
تولد نوح بسیار شبیه به خلقت انسان در آترا-هاسیس و نشانگر جابهجایی از آسمان به زمین است. هنگام نامگذاری نوح در پیدایش ۵:۲۸ تا ۵:۲۹ توسط لمک این شباهت برجسته میشود. واژگان عبری برای «کار» و «رنج» با هم میآیند همانگونه که واژگان اکدی همتای آنان با هم میآیند.[۲۶] تاکید از تندیِ جاودانگان خسته از بیگاری به ستوه انسانِ کشاورز تغییر پیدا میکند.[۲۷] الگوهای همیشگیِ روابط اجتماعی نیز به پیشرفت توالی تاریخی دگرگون میشود: پدر پیر، از قدرت پسر جوان استقبال میکند.[۲۸]
«بافت» یک متن خاص را میتوان بعد افقی آن در نظر گرفت: زمینه جغرافیایی، تاریخی، دینی، سیاسی و ادبی که در آن ایجاد شد و رشد کرد. در رویکرد بافتاری، تلاش بر بازسازی و ارزیابی این زمینه قرار میگیرد. چنین رویکردی را هم برای متن مقدس میتوان به کار برد و هم برای متنهای خاور نزدیک باستان. اما با توجه به تفاوت بسیار زیاد این دو، به همان اندازه باید به تضادها پرداخت که به مقایسهها پرداخته میشود. [۲۹][چ][ح]
به نظر آلتر، محصول نهاییِ ترکیب آثار ادبی جی، ای، پی و دی، طبیعتا در خود، تکرار، تناقض و ناسازگاری دارد. اما در همان حال، در مقام یک کتاب، منسجم است.[۵] پنج کتاب تورات، از عبارت «زمانی که خدا آغاز به آفرینش کرد...» تا «در پیش چشمان همه اسرائیل»، متنی متداوم نیست. ساختاری مرکب است، اما شواهد بسیاری در کتاب مقدس عبری وجود دارد که آن را همانند کولاژی ادبی میکند. در این پنج کتاب، دستهای بسیاری دیده میشوند که نماینده دیدگاههای گوناگون هستند، اما ویراست نهایی گونهای از حس تداوم و پیشرفت را با خود به همراه دارد.[۳۰][خ]
در آغاز سفر پیدایش، دو داستان آفرینش قرار گرفته است.[د] نخستین روایت، باب اول، آیه ۱ تا باب دوم، نیمه آیه ۴ را در بر میگیرد. منشا این بخش از منبع پی است که در دوره تبعید در بابل (سده ششم پیشا دوران مشترک) نوشته شده است. در این متن، واژه الوهیم برای خدا به کار رفته است. گرچه در آن از مفاهیم بینالنهرینی استفاده شده اما در تضاد با اسطوره آفرینش بابلی (انوما الیش) قرار دارد.[۱۶] نخستین مرد و زن همزمان با هم و پس از آفرینش گیاهان و حیوانات خلق میشوند.[۳۱]
در آیه ۲۶، واژه adam به کار رفته که در روایت دوم منشا انسان نیز برای اشاره به انسان و نه یک اسم خاص تکرار شده است (مذکر نیست). در خوانش قدیمی، آوردن واژه «مرد» در ترجمه، گمراه کننده است. اگر به «مرد» ترجمه شود با پایان آیه ۲۷ در تضاد قرار میگیرد. در ادامه، تلاش برای ترجمه adam در روایت دوم در باب ۲ بدون در نظر گرفتن جنسیت آن، ناسازگاری در پی دارد.[۳۲]
روایت دوم، از نیمه آیه ۴ در باب دوم آغاز میشود و تا پایان باب ۳ را شامل میشود.[ذ] این بخش، قدیمیتر از بخش اول (احتمالا بر اساس روایت شفاهی پیشین)[۳۱] است و احتمالا به سده دهم پیشا دوران مشترک تعلق دارد. انسان، همچون انوما الیش، از خاک (adamah)[۳۱] آفریده میشود.[۱۶] برای خداوند، واژه یهوه-الوهیم به کار رفته است. مرد (ish)، نخست آفریده میشود، سپس زن (ishshah) از دنده او به وجود میآید.[۳۱]
بسیاری از محققان جدید، پایان روایت اول را در نیمه ابتدایی آیه ۴ باب ۲ در نظر میگیرند. در اینجا، دو واژه «آسمانها» و «زمین» یادآور همین دو واژه در ابتدای روایت هستند. از اینجا به بعد، سبک به شدت تغییر میکند. تمرکز بر انسان قرار میگیرد و نام خداوند تبدیل به یهوه-الوهیم میشود. یهوه-الوهیم به جای الوهیم در روایت اول، آفرینش را با کلام انجام نمیدهد بلکه مانند یک صنعتگر عمل میکند. منشا تاریخی متفاوت هر دو متن هر چه باشد، ویرایشگر نهایی متن در روایت اول از دیدگاهی کیهانی به موضوع میپردازد و در روایت دوم وارد جزئیات تکنیکی میشود.[۳۳][ر][ز]
به عقیده رندزبورگ، اگر داستان آفرینش در سفر پیدایش به طور عینی بررسی شود، روایت «سقوط انسان» نیست بلکه بیشتر روایت صعود ناتمام انسان به خدایی است.[۳۷] [ژ]
طوفان نوح شامل سفر پیدایش ۸-۶ است. داستان طوفان در سفر پیدایش نیز مانند حماسهٔ آترا-هاسیس در بافتاری مطرح میشود که با هم قابل مقایسه هستند: تاریخ آغازین. داستان طوفان در سفر پیدایش بیشتر از آنکه دربارهٔ مجازات باشد، وسیلهای برای رهایی از جهانی آلوده و شروعی دوباره است. به اسرائیل هشدار داده شد که با غرامتِ قتل موافقت نکند، ... چرا که دست زدن به چنین کاری سرزمین را ناپاک خواهد کرد. تصنیفگر این بخش از سفر پیدایش (باب ۱ تا ۹)، کیهانشناسی و تاریخ آغازین انسان را بازتعریف کرده است. او چارچوبی حداقل به قدمت آترا-هاسیس (تاریخ آغازین آفرینش-مشکل-طوفان-راه حل) را به کار گرفته و داستان را دوباره تعریف کرده است تا ایدهآلهای کتاب مقدس در مورد قانون و «قداست زندگی انسان» و نیز پیشنیاز بودن آنان برای زندگی بشر بر روی زمین را روشن کرده باشد.
سفر پیدایش، نخستین کتاب از سی و شش بخش عهد عتیق است. سفر پیدایش، بخش آغازین تورات است و به طور سنتی با عنوان «پنج کتاب موسی» یا «اسفار پنجگانه» شناخته میشود. در ویراست استاندارد آن به زبان عبری، شامل بیش پانصد آیه است و در قرون وسطی به پنجاه باب تقسیم شده است. مشکلات درک متن پس از بیش از دو قرن رویکرد تاریخی-انتقادی، از میان نرفته است.[۳۸]
نویسندگان کتاب مقدس به شیوههای گوناگون و به میزان متفاوت، سنتهای ادبی جهان خاور نزدیک، بینالنهرینی، مصری، هیتی و کنعانی را به کار بردهاند.[۳۹]
فرهنگ کنعانی، نزدیکترین ارتباط را با نویسندگان کتاب مقدس داشت. تا پیش از کشف متنهای اوگاریتی اطلاعات کمی درباره فرهنگ کنعانی وجود داشت. اشارههای کتاب مقدس به آنها از دیدگاهی منفی بود.[۳۹] اکثر متنهای ادبی در اوگاریت درباره چرخه بعل بود. در مطالعات کتاب مقدس، متنهای اوگاریتی کارکردهای گوناگونی دارند.[۴۰] در متن کتاب مقدس به خدایان کنعانی اشارههای گذرایی میشود. این ارجاعات حتی با وجود دانستن زبان عبری به سختی قابل تشخیص است.[۴۱] پیش از پیدا شدن متن در اوگاریت، برای شناخت دین کنعانی باید به منابع نامطمئنی رجوع میشد.[۴۲] مجمع خدایان، نهادی شناختهشده در دین خاور نزدیک باستان بود. در همین مجمع است که خدایان تصمیم به مجازات انسان با طوفان میگیرند.[۴۳]
تکنیک شعری، یکی از مهمترین حیطههای تحقیق درباره تاثیر ادبیات کنعانی بر ادبیات کتاب مقدس است.[۴۴] در واقع نکته مهم، نقاط اشتراک نویسنده عبری و نویسنده کنعانی است و نه اثرگذاری و میراث. در سادهترین سطح، جفت واژگان بسیاری هستند که در متنهای اوگاریتی وجود دارند و پس از آن در عبری دیده میشوند.[۴۵] تشبیهاتی که توسط شاعران اوگاریتی به کار میرود، اغلب شبیه به همانهایی است که در شعر کتاب مقدس دیده میشوند.[۴۶]
شکست هیولایی که نماد آشفتگی است و به دنبال آن، خلقت و نظم دادن به کائنات، در حماسه آفرینش بابلی نیز شناخته شده است.[۴۷] متنهای اوگاریتی، این امکان را فراهم میکنند که پسزمینه بعضی از اعمال در کتاب مقدس را ردیابی کرد (سفر پیدایش، باب ۱۸، آیههای ۱ تا ۸).[۴۸]
بسیاری از این ویژگیها در متنهای موجود فنیقی و آرامی نیز دیده میشوند. نویسندگان عبری را گرچه ممکن است «شاگردان خوب» پیشینیان کنعانیشان در نظر گرفت اما دقیقتر آن است که مشارکتکنندگانی فعال در یک فرهنگ ادبی گستردهتر در نظر گرفته شوند: همراه بودند و نیز خلاق.[۴۹]
زمان شکلگیری یکتاپرستی در اواخر عصر آهن و دوره تبعید، با «عصر محور» کارل یاسپرس مطابقت دارد.[۵۰]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.