From Wikipedia, the free encyclopedia
همای در داستانهای ملی ایران و شاهنامه دختر گشتاسپ خواهر پشوتن و اسفندیار و شیدسپ و فرشیدورد و به آفرید بود.
گشتاسپ قول داد اگر کسی کین زریر را بستاند همای را به عقد او در خواهد آورد اما کسی جز اسفندیار برادر همای گره از این کار نگشود:
همی گوید آنکس کجا کین اوی | بخواهد نهد پیش دشمنش روی | |
مر او را دهم دخترم را همای | وُ کرد ایزدش را برین بر گوای [1] |
همای کاخی در بلخ داشت که در غیبت پدر در آنجا اقامت میکرد و چون تورانیان به بلخ یورش آوردند او و خواهرش به آفرید به چنگ ارجاسپ شاه خَلُّخ افتادند و به روییندژ تختگاه خَلُّخ انتقال یافتند. اسفندیار کمر همّت برای رهانیدن آنان ببست و پس از طی مراحل هفت خان اسفندیار به روییندژ نفوذ کرد و بر ارجاسپ پیروزی یافت او را کشت، دو خواهرش را رهانید و به ایران بازشان گرداند.[2]
وقتی اسفندیار در کسوت بازرگانان به روییندژ داخل شد با هدایا نخست بدیدار ارجاسپ و بزرگان رسید دوستی و معامله با بزرگان آنجا را طرح افکند سپس با جلب نظر ارجاسپ، در بازار شهر بساط عرضه کالا براه انداخت. خواهرانش ژندهپوش به بهانه خرید نزد بارزگان یعنی برادرشان شتافتند و از لحن صدایش او را شناخنتد امّا اسفندیار از بیم لو رفتن نقشهاش، بار نخست اظهار آشنایی نکرد:
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.