Remove ads
نبردی بین ارتش محمد بن عبدالله و ارتش امپراتوری بیزانس و قبایل عرب مسیحی متحد آنها From Wikipedia, the free encyclopedia
جنگ مؤته (به عربی: مَعْرَکَة مُؤْتَة یا غَزْوَة مُؤْتَة) جنگی بود که در سال ۶۲۹ میلادی (۵ جمادیالاول ۸ قمری)، در نزدیکی شهر مؤته، بین مسلمانان و سپاهی از امپراتوری روم شرقی درگرفت، طبق منابع امپراتوری بیزانس مسلمانان قصد داشتند در روز عید به روم حمله کنند که امپراتوری روم شرقی از قصد آنها با خبر شد و ارتشی از نیروهای پادگانها جمع کرد. مسلمانها بعد از دیدن بزرگی سپاه روم به روستای موته در جنوب عقبنشینی کردند و درگیری در آنجا آغاز شد و نیروهای غسانیان (وابسته به امپراتوری روم) توانستند مسلمانان را مجبور به عقبنشینی کنند. طبق منابع اسلامی بعد از کشته شدن سه فرمانده مسلمانان فرماندهی به خالد بن ولید واگذار شد.
جنگ مؤته | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای اعراب و روم شرقی | |||||||
مقبره فرماندهان مسلمان زید بن حارثه، جعفر بن ابی طالب و عبد الله بن رواحه در المزار نزدیک موته اردن | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
مسلمانان عرب |
امپراتوری بیزانس غسانیان | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
زید بن حارثه † جعفر بن ابیطالب † عبدالله بن رواحه † خالد بن ولید |
تئودور مالک بن زافله †[۱] | ||||||
قوا | |||||||
۳۰۰۰ |
۱۰۰٬۰۰۰ (محمد بن عمر واقدی)[۲] ۲۰۰٬۰۰۰ (ابن اسحاق)[۱] |
محمد در سال هفتم هجرت، نامهای به فرمانروای مرزی شام که از سوی امپراتور روم برگزیده میشد، نوشت. وقتی سفیر محمد به دهکده مؤتة رسید، مأموران مرزی او را دستگیر کردند و کشتند. خبر کشته شدن سفیر مدتی بعد به محمد رسید.[۳]
محمد در سال هشتم هجرت، گروهی از آموزگاران قرآن را برای آموزش قرآن به سرزمین مؤته فرستاد. آموزگاران قرآن با مخالفت ناگهانی برخی از اهالی آن سرزمین روبهرو شدند و همه ایشان جز یکتن کشته شد. این خبر نیز به محمد رسید.[۴]
در روایات اهل سنت آمدهاست که محمد گفت: زید بن حارثه فرمانده مردم است، اگر زید کشته شد جعفر بن ابی طالب فرمانده خواهد بود، و اگر جعفر کشته شد عبدالله بن رواحه فرمانده خواهد بود، و اگر عبدالله بن رواحه کشته شد مسلمانان از میان خود مردی را برگزینند و فرمانده خویش کنند.[۵][۶][۷]
در منابع شیعه آمده که محمد برای گرفتن انتقام کشته شدگان، سپاهی ۳۰۰۰ نفری گرد آورد و فرماندهی آن را به جعفر بن ابی طالب سپرد و گفت اگر جعفر کشته شود، زید بن حارثه فرمانده سپاه خواهد بود و اگر او نیز کشته شود، عبدالله بن رواحه فرمانده خواهد بود.[۸][۹][۱۰][۱۱] در جریان نبرد هر سه نفر در روز نخست کشته شدند.[۱۲]
محمد سپاه را تا نقطهای به نام ثنیةالوداع همراهی کرد.[نیازمند منبع]
چون سپاهیان قصد حرکت از مدینه کردند محمد برای آنها خطبه ایراد کرد و چند نکته را به آنها سفارش کرد:[۱۳][۱۴]
سپاه اسلام راه شام را پیش گرفت و در راه آگاه شدند که هراکلیوس، امپراتور روم با ۱۰٬۰۰۰ سرباز در آن حدود اردو زده و حتی از قبیلههای مرزنشین شام یاری گرفتهاست. با کشته شدن فرماندهان برگزیدهٔ محمد، مردی به نام ثابت بن ارقم پرچم را برداشت؛ سپاهیان از او خواستند که فرماندهی را برعهده بگیرد اما او نپذیرفت. آنگاه خالد بن ولید که به تازگی اسلام آورده بود، فرماندهی را پذیرفت. خالد پیش از آن فرمانده یک بخش سواره نظام ۵۰۰ نفری سپاه بود. در زمان فرماندهی خالد، سه بخش سپاه از دست رفته بود و ۱۵۰۰ تن کشته شده بودند.
خالد، در نیمهشب به جابهجایی نیروها پرداخت. وی دستور داد که مسلمانان نیمهشب به نقطهای دور بروند و با دادن شعار به اردوگاه بازگردند. وی همچنین عدهای سوارهنظام را به عقب فرستاد و سپس دستور داد که در بازگشت به قدری تند بروند که گرد و خاک به آسمان برسد. خالد خواسته بود تا از این راه دشمن، گمان کند که نیروهای کمکی برای مسلمانان رسیده و نیروی آنان افزایش یافتهاست.
خالد به قدری پیش رفت که به فرمانده حارث بن ابیشمر رسید و آن مرد را که به نام ملک بن بلاوی خوانده میشد، کشت.
سپاه اسلام، به فرمان خالد عقب نشست. خالد، توانست هزار تن از مسلمانان را به مدینه بازگرداند.[۱۵]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.