از مهمترین نیروهای نظامی دوران قاجار From Wikipedia, the free encyclopedia
قوای قزاق یا تیپ قزاق یا درستتر قوای کازاک (بریگاد قزاق اعلیحضرت همایونی) نیروی نظامی ویژهای بود که در سال ۱۲۵۸ ه.ش (۱۲۹۶ ق) به درخواست ناصرالدینشاه قاجار درپی قراردادی بین ایران و روسیه تزاری تشکیل شد. استعداد این نیروی نظامی ابتدا در حد بریگاد (تیپ) و سپس دیویزیون (لشکر) بود و زیر فرماندهی افسران روس (نظامیان کازاک) قرار داشت. لشکر قزاق برای چندین دهه مهمترین نیروی نظامی ایران بهشمار میرفت و نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرد.
در آغاز تشکیل، بریگاد قزاق مرکب از دو فوج سوار و یک دستهٔ موزیک بود. بعدها تشکیلات آن گسترش یافت و واحدهای پیاده و آتشبار و فوجهایی در ولایتهای ایران به آن افزوده شد. در اواخر فعالیت به حد دیویزیون (لشکر) ارتقاء یافت که خود به چندین آتریاد (هنگ) تقسیم میگردید.
از فرماندهان ارشد مشهور قوای قزاق میتوان کلنل لیاخوف و رضاشاه پهلوی و از فرماندهان میانرده میتوان عینالله محمودی همدانی و احمد امیراحمدی را نام برد.
آخرین فرمانده قوای قزاق رضاخان بود که توسط خود او این نیروی نظانی منحل میگردد.[1]
«قزاق» تحریف واژهٔ روسی «کازاک/Kazak» است که در فرانسه و برخی زبانهای دیگر، کُزاک (Cosaque) تلفظ میشود. در زبان روسی قزاقها را کازاخ میگویند که از لحاظ ریشهٔ لغوی هیچ ربطی به کازاک (نام قومی اسلاوتبار که در اوکراین کنونی زندگی میکنند) ندارد؛ حال آنکه مترجمان ایرانی که عمدتاً ادبیات روسیه را از زبان فرانسه (و اخیراً انگلیسی) به فارسی ترجمه کردهاند، این واژه را اشتباه گرفته و به دلیل عدم آشنایی با تاریخ قوم کازاک، آن را معادل قزاق گرفته و مرتکب چنین اشتباهی شدهاند؛ بنابراین برخلاف باور غلط، منظور از واژه قزاق اشاره به قوم آسیایی و ترک تبار قزاق نیست، بلکه منظور نام قوم سفیدپوست اوکراینی کازاک است که بر روی این واحد نظامی گذاشته شد.[2][3]
کازاک قومی از نژاد سفید اروپایی و اسلاوتبار هستند و زیستگاهشان اوکراین کنونی و جنوب غرب روسیه، به ویژه جلگهٔ رود دن است. این قوم قرنها در دوران روسیهٔ تزاری از نوعی خودمختاری برخوردار بود، جنگاورانش زبانزد بودند و به همین دلیل، بخش مهمی از ارتش روسیه را به خود اختصاص دادند و در جنگهای توسعهطلبانهٔ تزارها نقشی بسزا ایفا کردند.
قزاق قومی ترکتبار از نژاد زردپوست آسیایی و عمدتاً مسلمان هستند که زیستگاهشان آسیای میانه (قزاقستان کنونی) هست و تا قرن نوزدهم که خاننشینهایشان به تصرف ارتش روسیه درآمد، حضوری در تاریخ روسیه نداشتند.
ناصرالدینشاه قاجار که در سفر دوم خود به اروپا ترتیبات و انضباط و قابلیتهای واحدهای کازاک روس را پسندیده بود در بازگشت تصمیم به ایجاد واحدهایی مشابه در ایران گرفت. به خواهش او گروهی از افسران قزاق به ریاست سرهنگ دومونتویچ به ایران آمدند و دولت ایران عدهای از سواران قفقازیتبار مهاجر را برای آموزش به آنان سپرد.
بعد از دومنتویچ، سرهنگ چورکوسکی فرمانده بریگاد قزاق شد. بعد از او ژنرال ولادیمیر کاساگوفسکی و سرهنگ چرنوزوبوف فرمانده شدند. در دورهٔ محمدعلیشاه قاجار فرماندهٔ بریگاد قزاق کلنل لیاخوف بود. در این دوره بود که واحدهای توپخانه و مسلسل سنگین به این بریگاد افزوده شد و در جریان جنبش مشروطه در حمله به مجلس شورای ملی به کار رفت.
در آستانهٔ جنگ جهانی اول، دولت روسیه با استفاده از ضعف دولت ایران واحدهای قزاق را در تبریز و استرآباد و بعد در رشت و اصفهان و کرمانشاه و همدان و ارومیه و مشهد تشکیل داد. همچنین بدون اجازهٔ دولت این بریگاد را به دیویزیون ارتقاء داد.
پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه دولت کرنسکی فرماندهی دیویزیون قزاق را به کلرژه محول کرد. فرماندهی او دیری نپایید چون نیروهای بریتانیا که در ایران مستقر شده بودند، کلنل استاروسلسکی را که از هواداران حکومت تزاری بود، به جای او منصوب کردند.
در همین زمان ژنرال آیرونساید طرح کودتای ۱۲۹۹ را برای به قدرت رسیدن رضاخان که فرماندهٔ آتریاد همدان بود به اجرا درآورد و قزاقها تهران را تصرف کردند. رضاخان با نام «سردار سپه» به فرماندهی دیویزیون قزاق رسید و این دیویزیون پایهٔ تشکیل ارتش نوین ایران شد.[4]
در مجموع ۱۲ افسر روس و در سالهای پایانی دو افسر ایرانی در رأس قوای قزاق قرار گرفتند.
فرماندهان روسی قزاقخانه همیشه رؤسای ستاد خود را از میان افسران تحصیلکردهٔ ایرانی انتخاب میکردند. دوازده فرماندهٔ روسی فقط پنج نفر را به ریاست ستاد خود برگزیدند و هرکدام مدت مدیدی در این سمت بودند که به ترتیب عبارت بودند از:[5]
در سال ۱۳۰۰ ه.ش (لشکر) دیویزیون قزاق مجموعاً یازده هزار نیرو داشت که عبارت بودند از صاحبمنصبان (افسران)، درجهداران و نفرات که در ۹ شهر ایران استقرار داشتند. نقاطی که (هنگ) آتریادهای قزاقخانه در آن مستقر بودند، عبارتاند از: تهران، قزوین، تبریز، اصفهان، مشهد، اردبیل، همدان، مازندران، ارومیه و گیلان.
هرکدام از آتریادهای نهگانه میبایست از یک (گردان) فوج پیاده، یک فوج سوار و یک آتشبار توپخانهٔ کوهستانی برخوردار باشند که مجموع نفرات آن از دو هزار نفر تجاوز کند ولی هیچیک از واحدها تکمیل نبود. بر اساس سازماننامهٔ آتریاد، هر آتریاد بایستی دارای دوازده قبضهٔ شصتتیر باشد ولی غالباً دو تا چهار شصتتیر داشتند. نفرات قزاق دو دسته بودند: دستهٔ نخست نفراتی که به استخدام قزاقخانه درمیآمدند و دستهٔ دوم از طریق بنیچه انتخاب میشدند.[6]
حقوق افسران روسی به این شرح بودهاست:
حقوق افسران ایرانی از این قرار پرداخت میشدهاست:[7]
بودجهٔ قزاقخانه از بانک استقراضی روسیه پرداخت میشد و بخشی از قروض دولت ایران محسوب میگردید. غیر از فرمانده، عدهٔ زیادی از افسران و درجهداران روسی (۵۶ افسر و ۶۶ درجهدار) در واحدهای مختلف در مقامات کلیدی و حساس قرار داشتند، که در دیماه ۱۲۹۹ همگی مرخص شده و تمام امور قزاقخانه به ایرانیان سپرده شد.[8]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.