قطعنامهٔ شورای امنیت سازمان ملل متحد برای آتشبس میان ایران و عراق From Wikipedia, the free encyclopedia
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه برخلاف قطعنامههای قبلی ذیل فصل هفت منشور ملل متحد (اصول ۳۹ و ۴۰) صادر شد یعنی موجب تحریم اقتصادی یا حمله نظامی قدرتهای جهانی علیه کشور متخلف میشد. متن آن با قطعنامههای قبلی تفاوت داشت. موضوع «مسئولیت منازعه» برای اولین بار در آن مطرح شده بود که همان «تعیین متجاوز» مورد نظر ایران بود. البته قطعنامه تمام خواستهای ایران را تأمین نمیکرد زیرا ایران اصرار داشت اول متجاوز تعیین شود و بعد قطعنامه را بپذیرد در حالی که شورای امنیت این شرط را قبول نداشت (تعیین متجاوز نهایتاً بعد از جنگ کویت و در شرایطی صورت گرفت که عراق حمایت غرب را از دست داده بود). قطعنامه دو روز بعد از سوی عراق پذیرفته شد، ولی حدود یکسال بعد در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد. سید روحالله خمینی در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ در پیامی قبول آن را به «نوشیدن جام زهر» تشبیه کرد. عراق که در این وقت در موقعیت بهتر نظامی بود به حمله ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد اما موفقیتی بهدست نیاورد و جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
گمان میرود که این مقاله ناقض حق تکثیر باشد، اما بدون داشتن منبع امکان تشخیص قطعی این موضوع وجود ندارد. اگر میتوان نشان داد که این مقاله حق نشر را زیر پا گذاشته است، لطفاً مقاله را در ویکیپدیا:مشکلات حق تکثیر فهرست کنید. اگر مطمئنید که مقاله ناقض حق تکثیر نیست، شواهدی را در این زمینه در همین صفحهٔ بحث فراهم آورید. خواهشمندیم این برچسب را بدون گفتگو برندارید. |
قطعنامهٔ شمارهٔ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد | |
---|---|
تاریخ | ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ |
کُد | S/RES/598 (سند) |
موضوع | ایران - عراق |
رأیگیری | ۱۵ موافق بدون مخالف بدون ممتنع |
نتیجه | تصویب شد |
اعضای شورای امنیت | |
اعضای دائم | |
اعضای غیر دائم |
مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتشبس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگینتر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملاً مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتیهای بیطرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بینالمللی دربارهٔ بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاحهای شیمیایی که برخلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو میباشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بینالمللی خود را از راههای مسالمتآمیز و به گونهای که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد؛
دو روز پس از صدور قطعنامه عراق آن را پذیرفت، اما مسئولان ایران از قبول قطعنامه خودداری کردند.
یک روز بعد از صدور قطعنامه خامنهای رئیسجمهور گفت: «ایران هرگز این قطعنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شدهاست قبول نخواهد کرد». خمینی نیز، ۸ روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ در ۶ مرداد ۱۳۶۶ در پیامی به مناسبت ایام حج اعلام کرد که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است. اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیدهایم صدای ناآشنای صلح طلبی از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش میرسد.[1]
هاشمی به وزیر خارجه گفته بود که پیغام بدهد اگر حسن نیت داشتند باید قبلاً کمیتهای را که در آینده آغازگر جنگ را مشخص کند قبل از صدور قطعنامه مشخص میکردند.[2]
سعید رجایی خراسانی، نماینده ایران در سازمان ملل در ۲۰ مرداد ۱۳۶۶، نامه ای به دبیرکل سازمان ملل خاویر پرز دکوئیار فرستاد که بیانگر عدم پذیرش قطعنامه بود ولی آن را به کلی رد نمیکرد.
نامه شامل موارد ذیل بود:
در شهریور ۱۳۶۶ خامنهای رئیسجمهور وقت ایران برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک رفت.
رونالد ریگان، رئیسجمهور آمریکا، پیش از سخنرانی خامنهای گفت که از وی میخواهد صریحاً و بدون ابهام بگوید قطعنامه را قبول میکند یا نه و در صورت منفی بودن پاسخ ایران، شورای امنیت راهی جز اعمال مجازات علیه ایران و وادار کردن این کشور به قبول آتشبس پیش رو ندارد. خامنهای در سخنرانی ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ در نیویورک، نشانه ای از قبول قطعنامه بروز نداد و گفت صلح با چنین فردی (صدام) بیپایه است و هدف اصلی ایران بازپسگیری زمینهای اشغالی یا اخذ غرامت نیست بلکه تنبیه متجاوز است و هر دستاورد دیگری را خسارت دانست و با اشاره به اقدامات ایالات متحده در جنگ در دفاع از عراق و اقدامات آن در خلیج فارس هشدار داد که آمریکا پاسخ این اقدام زشت را دریافت خواهد کرد.[1]
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد اگر ایران حاضر به پذیرش قطعنامه نشود شورای امنیت باید بهسرعت وارد عمل شود و راههای اجرای یک آتشبس را بررسی کند. وزارت خارجه بریتانیا تأکید کرد: قطعنامههای الزامآور شورای امنیت، غیرقابل بحث هستند.[1]
در بهار ۱۳۶۷، سقوط جزیرهٔ فاو در نبرد دوم فاو، روند جنگ را به سود عراق تغییر داد.[3][4] خمینی در پیام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ به مسئولان ارشد نظام، که بعدها فاش شد، به نامهای محرمانه از محسن رضایی فرمانده سپاه به رفسنجانی اشاره دارد و آن را «تکان دهنده» توصیف میکند.[4] در بخشی از نامه آمدهاست:
تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم.[5]
در اواخر فروردین ۱۳۶۷ (پس از عملیات توکلنا علیالله و سه ماه قبل از قبول قطعنامه ۵۹۸) خمینی دو بار یک روحانی بنام علی اصغر مروارید را به پاریس نزد بنی صدر میفرستد. بار اول از او دعوت میکند به ایران برگردد و بار دوم میگوید اگر برنمیگردد لیست کارهایی را که فکر میکند باید انجام شود برای او ارسال کند تا ترتیب انجام آنها را بدهد. بنی صدر (به گفته خودش به دلیل ترس از کشته شدن) بازگشت به کشور را نمیپذیرد و خمینی را به محتویات نامه اول مردادماه ۱۳۶۳ خود ارجاع میدهد.[6]
اکبر هاشمی رفسنجانی که از مرداد ۱۳۶۰ و برکناری بنی صدر فرمانده جنگ بود در خاطراتی که در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ نوشت آورد: «در روزهای آخر روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست.» هاشمی به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیتها را به مسئولان و خمینی میگوید و عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت میکند. خمینی تصمیم بر کنارهگیری از سمت رهبری میگیرد چون با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه در جهان میجنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطعنامه نمایند..» رفسنجانی با تصمیم روحالله خمینی مخالفت میکند و پیشنهاد میدهد خودش که فرمانده جنگ بوده کنارهگیری کند و محاکمه شود. خمینی پیشنهاد محاکمه را نمیپذیرد و پیشنهاد میدهد خودش مسیولیت را قبول میکند. روحالله خمینی در ۲۵ تیر ۱۳۶۷ جلسهای با حضور مسئولان ارشد حکومتی تشکیل داد و در جمع آنان، از تصمیم خود برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خبر داد.[7]
ایران در ۲۷ تیر ماه در نامهای به دبیرکل وقت سازمان ملل، قطعنامه را پذیرفت و همان شب، خبر پذیرش قطعنامه از صدا و سیما اعلام شد.[7]
در ۲۹ تیرماه، پیام معروف روحالله خمینی در مورد پذیرش قطعنامه انتشار یافت که در آن او «قبول قطعنامه» را تشبیه به «نوشیدن جام زهر» کرد و نوشت «با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم.»[8]
در نامه ۲ مرداد ۱۳۶۷ روحالله خمینی به علی رازینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح دستور میدهد تا «دادگاه ویژه تخلفات جنگ در کلیه مناطق جنگی بدون مقررات دست و پاگیر» تشکیل شود. به نظر میرسد این دستور، متوجه محاکمه فرماندهان مقصر در شکستهای نظامی ایران است که عملاً بلااجرا میماند.[7] محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران نیز قصد داشت استعفا دهد.[9]
نامه محرمانه سید روحالله خمینی دربارهٔ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خطاب به مسئولان لشکری و کشوری:[10]
«...... حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحاً اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمیدانند و با قاطعیت میگویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذاردهاند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمیشود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از دهها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکستهای اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثیکننده آن، اینجانب با آتشبس موافقت مینمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ ۶۷/۴/۲ نگاشتهاست اشاره میشود…
....... شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من چون زهر کشندهاست ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبرویی داشته باشم خرج میکنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتشبس را قبول میکنیم…
........ گفتم جلسهای تشکیل گردد آتشبس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحاً میگویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکسالعمل میشود. شما میدانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامیمان چنین تصمیمی گرفتهاند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق میافتد از دوست بدانی…»
بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸، در جهت اجرای بند ۶ قطعنامه، یک هیئت بلژیکی انتخاب و مسئول شد که متجاوز جنگ را شناسایی و به دبیرکل سازمان ملل متحد معرفی نماید. ایران اصرار داشت زمان شروع به کار این هیئت قبل از پذیرش قطعنامه از جانب ایران باشد که در نهایت اینگونه عمل نشد. این هیئت در نهایت در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ میلادی، طی گزارشی به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.[11] دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نیز این گزارش را طی یک جلسه رسمی به شورای امنیت تقدیم کرد.[12] هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۷۰ خود مینویسد «آقای خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل پذیرفتهاست که در مقابل کمک ایران به آزادی گروگانهای غربی در لبنان به اجرای بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ که مربوط به معرفی متجاوز است، حق ما را ادا کند و عراق را متجاوز معرفی نماید.»[13]
بر اساس بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ قرار شد پس از آنکه کمیتهای در سازمان ملل متحد تشکیل شده و کشور متجاوز اعلام شد، میزان خسارات تعیین شود و در راستای آن صندوق بینالمللی پول ویژهای برای کمک به خسارت دیدگان جنگ ایران و عراق ایجاد گردد که تاکنون این صندوق ایجاد نشدهاست. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در سال ۱۳۸۸، مسئولان ایران پس از ۱۸ سال از اعلام متجاوز بودن عراق در جنگ ایران و عراق، هیچ پاسخ شفافی در قبال سرانجام دریافت غرامت و اجرای مفاد قطعنامه ۵۹۸ ندادند. این خبرگزاری بایادآوری دریافت غرامت کویت از عراق با حمایت آمریکا، اعلام کرد که برخی از کارشناسان، عدم توفیق ایران درگرفتن غرامت از صدام را کارشکنی و مخالفت آمریکا عنوان میکنند. کمال خرازی از دیپلماتهای ارشد ایران نیز تصریح کرد با متن به تصویب رسیده در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت میبایست قطعنامهٔ دیگری به تصویب میرسید که اینکار هیچگاه عملی نشد.[14] مبلغ برآورد شده توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران که به صندوق بینالمللی پول عرضه کردهاند، ۹۷٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار تنها بابت هزینههای غیرنظامی است.[15]
براساس سخنان معاون فرهنگی و تبلیغات؛ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح ایران، بنابر قوانین بینالمللی، ۲ نهاد معتبر بینالمللی میتوانند پشتوانه تشکیل کمیته تأمین خسارت ایران قرارگیرند. او افزوده که:
از طرفی اظهارات خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد که به صورت سند سازمان ملل متحد درآمدهاست و اظهارات حال حاضر مقامات بلندپایه عراق، همگی به متجاوز بودن عراق دلالت و اشاره دارد.[11]
نقدهای بسیاری دربارهٔ قبول کردن قطعنامهٔ ۵۹۸ توسط روحالله خمینی تاکنون بیان شدهاست که افراد مختلفی را در خوراندن یا نوشاندن جام زهر به روحالله خمینی مسئول میدانند.[16][17][18][19] این منتقدان، مدعی آمادگی ایران برای ادامه جنگ بعد از سال ۱۳۶۷ هستند و کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در زمان جنگ و میرحسین موسوی نخستوزیر وقت را متهم میکنند که رهبر سابق ایران را وادار کردهاند تا آتشبس با عراق را بپذیرد.[20] هاشمی رفسنجانی در سخنرانیهای متفاوتی این انتقادات را وارد ندانستهاست.[21][22]
هر سال مصادف با روز پذیرش قطعنامه ۵۹۸، همایشی در قم با همین عنوان برگزار میشود. دبیرخانه دائمی این همایش وابسته به مؤسسه خصوصی مستشهدین وصال میباشد. در همایشهای گذشته سخنرانان حجتالاسلام سید محمدمهدی میرباقری، حسین شریعتمداری، اسماعیل کوثری و سردار علائی بودهاند.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.