عمرو عاص
سیاستمدار عرب صدر اسلام From Wikipedia, the free encyclopedia
سیاستمدار عرب صدر اسلام From Wikipedia, the free encyclopedia
عمرو بن العاص بن وائل السهمی القرشی (زاده ۵۷۳ – درگذشته ۶۶۴) از فرماندهان عرب بود که فتح مصر را توسط مسلمانان رهبری کرد و در سالهای ۶۴۰–۶۴۶ و ۶۵۸–۶۶۴ به عنوان فرماندار مصر بود. عمرو فرزند یکی از قریشیان ثروتمند، عاص بن وائل، در سال فتح مکه اسلام آورد. او نقشهای مهمی در جامعه نوپای مسلمانان از سوی پیامبر اسلام داشت. خلیفه اول ابوبکر (خلافت ۶۳۲–۶۳۴) عمرو را به فرماندهی فتح شام منصوب کرد. او بخش اعظم فلسطین را فتح کرد و به فرمانداری آن منصوب گردید و اعراب را در نبردهای اجنادین و یرموک در سالهای ۶۳۴ و ۶۳۶ به پیروزیهای قاطعی بر بیزانس هدایت کرد. عمرو فتح مصر را به ابتکار و اراده خود در اواخر سال ۶۳۹ آغاز کرد و بیزانسیها را در رشتهای از پیروزیها شکست داد که با تسلیم اسکندریه در سال ۶۴۱ یا ۶۴۲ به پایان رسید. این سریعترین فتوحات اولیه مسلمانان بود. به دنبال آن پیشروی عمرو به سمت غرب تا طرابلس در لیبی امروزی انجام شد. عمرو طی معاهدهای که با کوروش (فرماندار بیزانس) امضا کرد، امنیت مردم مصر را تضمین کرد و بر مردان بالغ غیرمسلمان مالیاتی وضع کرد. او بوروکراسی تحت سلطه قبطیها و روابط صمیمانه با بنیامین پدرسالار قبطی را حفظ کرد. او فسطاط را به عنوان مرکز استان با مسجدی که بعدها به نام او در مرکز آن خوانده شد، تأسیس کرد. عمرو بهطور نسبتاً مستقل حکومت کرد، ثروت قابل توجهی به دست آورد و از منافع فاتحان عرب که پادگان فسطاط را در ارتباط با مقامات مرکزی مدینه تشکیل دادند، حمایت کرد. پس از کاهش تدریجی اختیارات عمرو، خلیفه عثمان (خلافت ۶۴۴–۶۵۶) در سال ۶۴۶ با اتهام ناتوانی او را برکنار کرده و عبدالله بن ابی سرح را جانشینش کرد.
پس از آنکه شورشیان مصری عثمان را کشتند، عمرو باآنکه پیشتر با عثمان مخالفت کرده بود از آرمان شورشیان فاصله گرفت. در جنگ اول داخلی مسلمانان پیرو قتل عثمان، عمرو با وعدهٔ فرمانداری مصر و درآمدهای مالیاتی آن، به معاویه بن ابیسفیان برضد خلیفه علی (خلافت ۶۵۶–۶۶۱) پیوست. عمرو به عنوان نماینده معاویه در مذاکرات داوری نافرجام (حکمیت) برای پایان دادن به جنگ خدمت کرد. پس از آن، او کنترل مصر را از دست وفاداران علی خارج کرد و فرماندار آن محمد بن ابیبکر را کشت و به جای او ولایت آنجا را بر عهده گرفت. معاویه پس از تأسیس خلافت اموی در سال ۶۶۱ او را در سمت خود نگه داشت و عمرو عاص تا زمان مرگش بر این ولایت حکومت کرد.
برخی پدر اورا ابوسفیان (پدر معاویه) ذکر کردهاند.[1][2]
عمرو عاص عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ | |
---|---|
حاکم مصر | |
دوره مسئولیت ۶۴۰ – ۶۴۶ | |
پادشاه |
|
پس از | ایجاد مقام |
پیش از | عبدالله بن ابی سرح |
دوره مسئولیت اوت/سپتامبر ۶۵۸ – ۶۶۴ | |
پادشاه | معاویة بن ابیسفیان (حک. ۶۶۱–۶۶۴) |
پس از | محمد بن ابیبکر یا مالک اشتر |
پیش از | عبدالله بن عمرو بن العاص عتبه بن ابیسفیان |
حاکم فلسطین | |
دوره مسئولیت ۶۳۴ – ۶۳۹ | |
پادشاه |
|
پس از | ایجاد مقام |
پیش از | علقمه بن مجزز |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ح. ۵۷۳ مکه، حجاز |
درگذشته | ح. ۶۶۴ (۹۰–۹۱ سال) مصر، خلافت اموی |
همسر(ان) | ریطه یا هند بنت منبه بن حجاج زن بینامی از قبیلهٔ بلی ام کلثوم بنت عقبه |
روابط | بنیسهم (قبیله) |
فرزندان |
|
والدین | عاص بن وائل نابغه بنت حرمله |
خدمات نظامی | |
وفاداری |
|
سالهای خدمت | ۶۵۷–۶۵۸ ۶۲۹–۶۴۶ |
جنگها/عملیات |
|
مردم مکه پس از تلاشهای نا فرجام در محاصره مدینه، متوجه شدند که اوضاع دارد به نفع محمد تغییر میکند. عمرو عاص بههمراه اشخاصی چون خالد بن ولید و عثمان بن طلحه، قبل از فتح مکه مسلمان شدند. مشوق عمرو در اسلام آوردن رفتنش به حبشه و دیدار با نجاشی مسیحی و تحت تأثیر وی بود. محمد بعد از اسلام آوردن عمرو، وی را با سپاهی به عمان فرستاد تا با دو برادر به نامهای جیفر و عباد بن جلندا که حاکم آنجا بودند مذاکره کند و سرانجام آن دو اسلام آوردند. در همین ایام محمد درگذشت و خبر رحلت پیامبر اسلام به عمان نیز رسید. عمرو به مدینه بازگشت.[3]
عمرو مدت زیادی در مدینه نماند، چرا که ابوبکر وی را با سپاهی برای فتح فلسطین فرستاد. روایات در مورد فتح فلسطین گوناگون هستند، اما از اکثر آنها نقش عمرو در این فتح هویدا است. وی توانست نواحی غرب اردن را نیز مطیع خود کند و در جنگهای اجنادین، یرموک و فتح دمشق نیز حضور داشت.[3]
شهرت عمرو بیشتر به خاطر فتح مصر است که گفته میشود با مسئولیت خودش سپاهی را به آنجا برد. اما احتمال زیاد این سپاه باید از عمر بن خطاب فرمان گرفته باشد و تحت نظارت وی بوده باشد. مدتی بعد لشکری به فرماندهی زبیر به کمک عمرو فرستاده شد. جزئیات فتح مصر به این صورت است که در تابستان ۱۹ هجری/۶۴۰ میلادی لشکر بیزانس در هلیوپلیس شکست خوردند و در سال ۲۰ هجری/۶۴۱ میلادی، اعراب، بابل را فتح کردند و در ۲۱ هجری/۶۴۲ میلادی، اسکندریه نیز تحت امر اعراب قرار گرفت. عمرو علاوه بر فتح مصر، احکام اسلامی در حکومت آنجا برپا نمود و مالیات برای آنجا وضع کرد و شهر فسطاط که بعداً به مصر و در قرن ۴ تا ۱۰ هجری به قاهره معروف گشت را تأسیس کرد.[3]
عثمان پس از روی کار آمدن، عمرو بن عاص را از امارت مصر برداشت و به جایش عبدالله بن ابی سرح را گماشت و عمرو تا مدتی از صحنه سیاست به دور بود. با بالا گرفتن کار مخالفان عثمان، عمرو زیرکانه خود را آشکارا مخالف عثمان نشان نمیداد اما بهطور پنهانی در تحریک طلحه و زبیر ضد عثمان تأثیر داشت. وی به املاکش در منطقهای در فلسطین به نام سبع (بئر السبع) و عجلان رفت و از دور جویای حوادث عثمان بود.[3]
بعد از حذف رقبایی چون طلحه و زبیر در جنگ جمل و ماندن علی و معاویه، عمرو یک بار دیگر به صحنه سیاست بازگشته و به معاویه پیوست. در جنگ صفین نیز فرمانده سواره نظام بود. وقتی که جنگ به نفع علی در حال پایان بود، عمرو حیلتی کرد و سربازان معاویه قرآنها را به نیزه کردند که این حقه کارساز شد و جنگ ناتمام کنار نهاده شد. در ماجرای حکمیت وی به همراه ابوموسی اشعری مسئول حل و فصل جنگ بین علی و معاویه بودند. قبل از اینکه روز معین شده فرا برسد، عمرو توانست در سال ۳۸ هجری/۶۵۸ میلادی سپاه محمد بن ابی بکر والی علی در مصر که جوان و کم تجربه بود را به آسانی شکست دهد و محمد بن ابی بکر نیز کشته شد.[3]
در شعبان همین سال عمرو به اذرح رفت تا کار حکمیت پیگیری شود. وی از هوش و زیرکی اش استفاده کرد و توانست ابوموسی را راضی کند که هر دو معاویه و علی را خلع کند، اما وقتی خود به منبر رفت تنها علی را خلع کرد و معاویه را به دلیل خون خواه بودن عثمان بر حق دانست. عمرو تا پایان عمرش والی مصر ماند.[3]
در ۱۵ رمضان ۴۰ هجری/۲۲ ژانویه ۶۶۱ میلادی، وی با خوش شانسی از توطئهٔ قتلی که سه نفر از خوارج برای کشتن علی و معاویه و وی ترتیب داده بودند، جان سالم به در برد و آن شخص که زادویه نام داشت به جای عمرو که در آن روز به علت بیماری، اقامه نماز صبح را به فردی به نام خارجه بن حذیفه سپرده بود، خارجه را کشت. زادویه بعد از کشتن خارجه گفت که من عمرو را منظور داشتم اما خدا خارجه را کشت.[3]
به گفته «یعقوبی» مورّخ معروف قرن ۹ میلادی هنگامی که مرگ او فرا رسید، به فرزندش گفت: ای کاش پدرت در غزوه «ذات السلاسل» (در عصر پیامبر اسلام) مرده بود! من کارهایی انجام دادم که نمیدانم در نزد خدا چه پاسخی برای آنها دارم. آن گاه نگاهی به اموال بیشمار خود کرد و گفت: ای کاش به جای اینها، پشکل شتری بود، ای کاش سی سال قبل مرده بودم! دنیای معاویه را اصلاح کردم و دین خودم را بر باد دادم! دنیا را مقدّم داشتم و آخرت را رها نمودم، از دیدن راه راست و سعادت نابینا شدم، تا مرگم فرا رسید. گویا میبینم که معاویه اموال مرا میبرد و با شما بدرفتاری خواهد کرد.[4][نیازمند منبع مستقل][دیدگاه جانبدارانه]
یعقوبی میافزاید: هنگامی که «عمروعاص» درگذشت، معاویه اموالش را مصادره کرد، و این اوّلین مصادره اموالی بود که توسّط معاویه نسبت به اطرافیانش انجام پذیرفت.[5]
عمرعاص در هنگام مرگ گفت: «من دنیا خود را خراب کردم و دنیا معاویه را ساختم. بعد ازمرگ من، مطمئنم که خانواده مرا از حکومت عزل خواهد کرد. سرانجام گفته او حقیقت یافت و معاویه مصر را که به عمرو عاص بخشیده بود و جزو قلمرو عمروعاص محسوب میشد را از وارثان وی گرفت.»[3]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.