زندانی سیاسی ایرانی (۱۲۹۰–۱۳۴۲) From Wikipedia, the free encyclopedia
طیب حاجرضایی (۱۲۹۰ – ۱۱ آبان ۱۳۴۲) از باستانیکارهای دوران پهلوی و از جمله افرادی بود که در ادبیات محاورهای آن زمان به «لات» یا «لوطی» مشهور بودند. وی در سال ۱۳۳۲ از موافقان دودمان شاهنشاهی پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد بود که بعداً به مخالفت با شاه برخاست و پس از گذراندن مدتی در زندان، در سال ۱۳۴۲ تیرباران شد.[2]
طیب حاجرضایی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۲۹۰ خورشیدی محلهٔ صابونپزخانه، میدان خراسان، تهران |
درگذشت | ۱۱ آبان ۱۳۴۲ میدان تیر پادگان حشمتیه، تهران |
علت مرگ | تیرباران[1] |
مدفن | داخل حرم شاه عبدالعظیم |
دوره | سلسله پهلوی |
همسر | فخرالملوک مهاجر زنجانی |
والدین | حسینعلی حاجرضایی قزوینی |
خویشاوندان | امیر حاجرضایی (برادرزاده) |
طیب در سال ۱۲۹۰ خورشیدی در محله صابون پز خانه (در اصطلاح عام صام پزخانه) تهران به دنیا آمد. پدر او حسینعلی حاجرضایی قزوینی از ترکها قزوین و اهل روستا ارتش آباد شهرستان آوج استان قزوین بوده که پس از مهاجرت به تهران به شغل جمعآوری بوتههای خشک برای نانواییها مشغول بود. طیب سه برادر به نامهای حاجی مسیح، اکبر و طاهر داشت. او از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقهمند بود و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که نام او کمکم بر سر زبانها افتاد.[3] طیب از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۲ از میدان داران به نام میوه و تره بار تهران بود و به کار خرید و فروش میوه و تره بار مشغول بود. او در دوران زندگی اش دو همسر و هفت فرزند داشت.[4]
او و هم دورهایهایش در آن سالها در زورخانههایی مانند «زورخانه اصغر شاطر» در انبار گندم (نزدیک به میدان شوش)، «زورخانه رضا کاشفی» در بازارچه سعادت (در خیابان مولوی) و زورخانههایی در محلههای پاچنار و نظامآباد و البته زورخانه شعبان جعفری در پارک شهر به ورزش باستانی میپرداختند.[5]
طیب در سنین جوانی بارها به دلیل درگیری به زندان افتاد که در برخی موارد دوران محکومیت را به صورت کامل نگذراند. از سوابق محکومیتهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بنا به آنچه در خاطرات دیگران از او گفته میشود، ویژگیهایی چون خشونت و اعمال زور علیه شهروندان به وی منسوب است و از او به عنوان فردی دیندار هم یاد میکنند؛ مثلاً گفته میشود که در ماه محرم از کوتاه کردن ریش خودداری میکرد و لباس سیاه عزا میپوشید و عزاداری میکرد.[6][7] همچنین بیژن حاجرضایی فرزند طیب در مورد دلبستگی پدرش به حسین بن علی چنین میگوید:[8]
«پدرم، عجیب حساسیت و علاقه به خاندان عصمت و طهارت بهخصوص حضرت امام حسین داشت و این را واقعاً میگویم که عاشق او بود، حتی در برابر بعضی اعتراضات مادرم در مورد بعضی خرجهایش میگفت من زندگیام و پولی را که بهدست میآورم؛ دو قسمت میکنم یک قسمت آن را خرج خودم میکنم، و قسمت دیگر را خرج امام حسین، حالا یا برای او عزاداری میکنم یا به راه او خرج میدهم.»
یکی از موارد شهرت طیب دسته عزاداری او بود که در تاسوعا و عاشورا از میدان انبار به سمت مرکز شهر حرکت میکرد و در طول مسیر مورد استقبال بزرگان محلات مانند علی کاشانی قرار میگرفت.[9] طیب و افراد وابسته به او مستقیماً در کودتای ۲۸ مرداد دخالت نداشتند و بعد از ظهر و پس از پیروزی کودتا به میدان آمدند. احترام طیب به ارباب زین العابدین که از سران میدان بود از عوامل مهم پرهیز طیب از همکاری مستقیم با دربار بود.[10] . پس از کودتای ۲۸ مرداد طیب به تدریج دربارهٔ حمایت از دربار تغییر عقیده داد و در مواردی از جمله در انتخاب رئیس صنف قهوه چیها با نیروهای حامی دربار از جمله شعبان جعفری در گیر شد و مانع انتخاب شعبان جعفری به جای ابراهیم کریم آبادی به عنوان رئیس این صنف شد.[11] تلاش سید رضا زنجانی از طریق دو تن از دوستان طیب حسین کلانتری و قاسم سماور ساز از عوامل تغییر نظر طیب نسبت به دربار بود.[12] در مقابل دربار برای تغییر نظر طیب سعی در دادن امتیازاتی به وی داشت. از جمله واگذاری امتیاز خرید و فروش هندوانههای قرق در ازای یک چک یک و نیم میلیون تومانی بود. بنا به علت نامعلوم و احتمالاً برای تحت فشار گذاشتن وی این چک را که به اجرا گذاشتند و او را به مدت ۲۴ ساعت به زندان انداختند. زندانی شدن بابت چک برای طیب بسیار ناراحتکننده بود و یکی از عوامل دلخوری وی از دربار نیز این بود.[12]
طیب حاجرضایی با برخی از علما و روحانیون در ارتباط بود؛ مثلاً در گزارش ساواک در سال ۱۳۳۶ چنین آمده است که طیب به منزل سید ابوالقاسم کاشانی میوه فرستاده است.[4] او در ابتدا به محمدرضا شاه نیز وفادار بود، تا جایی که تصاویر شاه و پرچم شیروخورشید را روی بدن خود خالکوبی کرده بود.[2] گفته میشود امیر حاجرضایی بازیکن سابق و کارشناس فوتبال برادرزاده اوست.
رژیم شاهنشاهی طیب حاجرضایی را در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ به همراه ۴۰۰ نفر دیگر به جرم برهم زدن نظم عمومی دستگیر کرد و سرکرده این افراد دستگیر شده را طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی عنوان کردند. سرانجام از میان افراد دستگیر شده، اسماعیل و طیب حاجرضایی به حکم صادره از دادگاه ویژهٔ شماره یک لشکر گارد به ریاست سرتیپ حسین زمانی و دادستانی سرهنگ ستاد احمد دولو قاجار و با وکالت تسخیری تیمسار شایانفر پس از ۱۳ جلسه محاکمه به جرم فعالیت مجرمانه و خیانتکارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی در روزهای ۱۵ خرداد ماه همان سال به استناد قسمت اول مادهٔ ۷۰ قانون مجازات عمومی به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد.[13]
طیب در وصیتنامهٔ خود آورده است که هر کس پس از فوتش ادعای طلب داشتن پول از وی داشت باید به او پرداخته شود و هر کس از بدهکاران اگر بدهی خودش را پرداخت نکرد او از طلب خود گذشت کرده است.[14]
همسر او فخرالملوک مهاجر زنجانی بود. فخرالملوک روز یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.[15]
کتاب زندگینامهٔ وی تحت عنوان طیب توسط نشر هادی منتشر گردیده است.[16]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.