مدیریت کسب وکار دکتری From Wikipedia, the free encyclopedia
مدیریت به فراگرد بهکارگیری کارامد و اثربخش منابع مادی و انسانی زیر نظام ارزشی پذیرفته شده آن جامعه با عنایت به اصولی چون برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل و نظارت بر اساس هدفهای از پیش تعیین شده گفته میشود.
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شدهاست. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را دربردارد:
مدیریت از دید کارکردی، شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکنندهٔ وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانستهاست تعریف خود را مدیریت کند.[۳]
به نوعی مدیریت به معنای برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و انجام عملیات مختلف در یک سازمان، شرکت یا واحد تجاری است. این عملیات شامل مدیریت منابع انسانی، مالی، فنی، و عملیاتی است که هدف نهایی آن بهبود عملکرد و ارتقاء عملیات درونی سازمان و نیز رسیدن به اهداف و استراتژیهای تعیین شده میباشد. مدیریت به عنوان یک فرآیند گسترده، شامل برنامهریزی استراتژیک، تصمیمگیری، اجرا، ارزیابی عملکرد، و تصحیح نقصها و بهبودهای مورد نیاز میشود. همچنین، مدیریت به معنای بهرهوری، کارآیی و اثربخشی در استفاده از منابع مختلف برای دستیابی به اهداف است و نیازمند مهارتهای متعددی از جمله مهارتهای میانافرادی، مدیریت زمان، تصمیمگیری، ارتباطات، و حل مسائل است.
۱۰ اصل مهم در مدیریت
هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:
بیان میکنند.[۶]
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند.[۷] در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند.[۸] برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند[۹] و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.
برنامه آموزشی بازاریابی باید با ارزیابی نیازهای آموزشی شما آغاز گردد. بهطور کلی این نیازها در مناطقی که شما در آن عملکرد ضعیفی دارید بیشتر نمایان میشوند. بهطور مثال اگر میزان وفاداری مشتریان به کسب و کار کاهش بیابد یا فروشندهای قادر به فروش در اندازه استاندارد و معمول نباشد. این محدودهها همچنین شامل فرصتها و تغییرات نیز میشوند.
سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.[۹]
در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان) و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده (تأمین منابع) باشد. در صورت لزوم، مدیر، مسئولیت، اختیار و قدرت خود را به فرد دیگری تفویض میکند.
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.[۱۰]
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است.[۱۱]
رابرت کتز، مهارت های لازم برای مدیران را به سه گروه تقسیم کرده است:[۱۲]
تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۸۸۰ در این قسمت طبقهبندی میشود. مسائلی نظیر سیستمهای اداری و مدیریتی سومریها، مصریها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقهبندی میشود.
این نظریهها از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ شروع شدند و به ۳ دستهٔ کلی تقسیم میشوند:
محوریت بحث نظریههای مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان است. کلاسیکها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیررسمی را مضر میدانستند. دیدگاههای کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بودهاست. کلاسیکها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید میدانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند.
در سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه میکرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرکهای مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورن مشهور شد.[۱۳] نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکید میکردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند.[۱۳] عمده فعالیتهایی که در این دوره انجام شد، به دو دستهٔ زیر تقسیم میشود:
مکتب اقتضایی (رهیافت اقتضایی)(۱۹۶۰ تاکنون) (به انگلیسی: Contingency Theory): این مکتب با عناوین دیگری چون موقعیتگرایی، محیطگرایی و شرایطگرایی آمدهاست. این مکتب که بیشتر طرز فکری دربارهٔ سازمان، مدیریت و پدیدههاست، به این موضوع اشاره دارد که در شرایط گوناگون و بسته به اقتضائات زمانی، مکانی و موقعیتی است که میتوان دربارهٔ موضوعی اظهار نظر کرد. به عبارتی، در حالی که اندیشمندان مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک به اصول جهانشمول و همیشگی باور داشتند و راهکارهای ارائهشده توسط خودشان را برای همهٔ شرایط مناسب میدانستند، در مکتب اقتضائی چیزی به نام بهترین وجود ندارد. بلکه این اقتضائات است که نشان میدهد در «آن مورد خاص» چه چیز بهترین است. برای مثال، در حالی که در بعضی از شرایط مدیریت مکانیکی برای سازمان راهگشا و مفید است، ممکن است با تغییر شرایط به سبک دیگری از مدیریت (مدیریت ارگانیک) احتیاج باشد. "رویکرد اقتضایی در مدیریت" رویکرد اقتضایی که گاهی رویکرد وضعیتی نیز نامیده می شود، به پرهیز از اصول گرایی مطلق تاکید دارد. در واقع، ضرورت مدیریت بر مبنای اقتضا از این واقعیت نشئت می گیرد که عملکرد مدیر در هر زمان، باید با توجه به موقعیت و مجموعه شرایط فعالیت وی ارزیابی شود،بنابراین بر اساس رویکرد اقتضایی تلاش می شود تا واکنش های مدیریتی با مسائل و فرصت های منحصر به فرد و وضعیت های گوناگون، هماهنگ شود.
در مطالعات مدیریت امروز بسیاری از نظریهها از ترکیب تئوریهای کلاسیکها و نئوکلاسیکها شکل گرفتهاست. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیمگیریهای علمی، بهکارگیری رایانه و ابزارهای تصمیمگیری تأکید دارند. گروه نظریهپردازان امروزی روابط انسانی، از بهبود و بازسازی سازمان صحبت میکنند و جای اصولگرایان را کسانی گرفتهاند که معتقدند قبل از آنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیران زیادی را بهطور عملی مورد مطالعه قرار داد.[۱۵] نظریات این دوره را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
نگرش سیستمی، که تقریباً از دهه ۱۹۵۰ (میلادی) در مدیریت مرسوم شد. طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین طریق برای وحدت بخشیدن به مفاهیم و نظریههای مدیریت و دستیابی به نظریهای جامع است.[۱۷] مکتب سیستمهای اجتماعی باعث شد که مطالعهٔ مسائل سازمانها به صورت چند بعدی شود و نیز باعث پیدایش و تکامل تئوری سیستمها شد.
مدیریت در سازمانهای بزرگ معمولاً از سه سطح برخوردار است:[۱۸]
برنامه عملیاتی نوعی برنامهٔ تفصیلی و کوتاهمدت است که موجب مراجعه کمتر زیردستان به مدیران جهت کسب تکلیف و همچنین کم کردن مراجعهٔ مدیران به کارکنان جهت نظارت بر عملکرد آنان میباشد. مدیران رده عملیاتی بیشتر وقتشان را با زیردستان، مقداری از آن را با همکاران و اندک زمانی را با مافوقها یا خارج از سازمان میگذرانند.[۱۹]
مدیران میانی بهطور مستقیم به مدیران رده بالا گزارش میدهند. کارشان مدیریت بر سرپرستان است و نقش حلقه واسط را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند. بیشتر وقت مدیران میانی به تحلیل دادهها، آماده کردن اطلاعات برای تصمیمگیری، تبدیل تصمیمهای مدیریت به پروژههای معین برای سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی اختصاص مییابد.[۲۰] مدیران میانی برنامهریزیهای میان مدت نموده و برای اظهارنظر مدیریت عالی، برنامههای جامع و بلندمدت آماده مینمایند.
استراتژیها و خط مشیهای سازمانی توسط رئیس سازمان، مدیر کل و معاونین تدوین میگردند.[۲۱] مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی بوده میتواند به مدیریت عالی راه یابد. بخش اعظم کار مدیران عالی از نظر پویایی و مشغله نظیر کار مدیران عملیاتی میباشد.[۲۲] تصمیمات استراتژیک، جامع و بلندمدت در این سطح انجام میگیرد.
|اثر=
وجود دارد (کمک){{cite web}}
: Check date values in: |تاریخ بازدید=
(help); External link in |اثر=
(help)Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.