From Wikipedia, the free encyclopedia
بنیاد فرهنگ ایران (در حال حاضر با نام پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) نهادی پژوهشی بود که برای پاسداشت، گسترش و پیشبرد زبان فارسی در مهر ماه ۱۳۴۳، بنیان شد. بنیاد فرهنگ ایران سازمانی غیرانتفاعی و دارای شخصیتی حقوقی بود. پرویز ناتل خانلری دبیرکل بنیاد فرهنگ ایران بود. مرکز بنیاد فرهنگ ایران در تهران قرار داشت. همچنین در اساسنامه بنیاد آمده بود که بنیاد فرهنگ ایران برای پیشبرد و گسترش ادبیات فارسی و چامهسرایی، که «میراث فرهنگی ایران» است، بنیان گذارده شدهاست.[1] درحال حاضر بنیاد فرهنگ ایران تحت عنوان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به فعالیت خود ادامه میدهد.
در ماده نخست اساسنامهٔ بنیاد فرهنگ ایران آمده بود که بنیاد دارای هیئت مؤسسان، هیئتامنا که ترکیبی از ۱۶ نفر که برای چهار سال و به آرای بیشترین برگزیده شدهبودند و خزانهداری بود. بنیاد زیر ریاستعالیه فرح پهلوی قرارداشت.[1]
بهموجب مادهٔ دوم اساسنامهٔ بنیاد فرهنگ ایران، این بنیاد وظایف زیر را برعهدهداشت:
الف – فرهنگنامههای فارسی: با همکاری جمعی از متخصصان علوم و فنون مختلف، کلیه اصطلاحات مربوط به صنعت نفت، علوم ریاضی، فیزیک، شیمی، حسابداری، حقوق، معدنشناسی، داروشناسی، و کشاورزی استخراج و با برابر واژههای فرانسه و انگلیسی تنظیم و تعریف شد.
ب – در مورد نوشت و چاپ واژهنامههای فارسی بنیاد فرهنگ ایران در درجه نخست به نوشتن «فرهنگ تاریخی زبان پارسی» همت گماشت؛ که در کلیهٔ متون و نظم و نثر پارسی موجود در جهان – اعم از چاپ شده و نشده – از آغاز تا قرن هفتم به کار رفتهاست با ذکر معانی دقیق و شواهد. تمام واژههای منابع مربوط به این دوره استخراج شد و مطالب این بخش پس از طی مراحل نهگانه بررسی و تحقیق و بازخوانی و غیره آماده چاپ شد و این فرهنگ عظیم به چاپ رسید.
ج – راجع به تحقیق و مطالعه در قواعد و اصول زبانپارسی و تاریخ تحول آن، فعالیتها در دو شعبه متمرکز گردید:
- جلد اول شامل دو باب است. باب نخستین به ذکر اصول و کلیاتی اختصاص یافتهاست که دانستن آنها برای فهم مطالبی که در باب دوم و مجلدات دیگر این کتاب میآید ضروری است، و چون این مطالب، به این صورت، در کتابهای دیگر به زبان فارسی در نیامدهاست از ایراد آنه در این باب، که در حکم مقدمهای برای مباحث بعد است، گزیری نبود. باب دوم متضمن اطلاعاتی است دربارهٔ زبانهای غیرایرانی که در این سرزمین رایج بوده و در تحول زبانهای ایرانی تأثیری داشتهاند، و سپس شناختن زبانهای ایرانی میانه و ساختمان صرف و نحو بعضی از آنها که به زبانهای ایرانی جدید، خاصه فارسی دری منتهی شدهاست. از نظر تاریخی این جلد به استیلای اسلام در ایران پایان میپذیرد.
- جلد دوم به بحثی دربارهٔ انواع زبانها و گویشهای ایرانی که بعد از اسلام در قلمرو زبانهای ایرانی رایج بودهاست آغاز میشود. سپس نخستین آثاری که از زبان فارسیدری موجود است مورد مطالعه قرار میگیرد. آنگاه نکتهها و قواعد این زبان در دوره اول، یعنی از آغاز تا اوایل قرن هفتم، که دوره تکوین فارسی دری است، با تفصیل تمام و نقل مثالها و شاهدهای فراوان ذکر میشود.
- جلد سوم به مختصات صرفی و نحوی و لغوی فارسیدری در دوره دوم، یعنی از قرن هفتم تا سیزدهم هجری مخصوص است. این دوره را دوره فارسی دری خواندهام زیرا که بیشتر نویسندگان این دوران، فارسی را به عنوان زبان ادبی نزد معلم میآموختهاند و زبان مادری ایشان غالباً یکی دیگر از گویشهای ایرانی که با فارسیدری یعنی زبان رسمی کشور و زبان علم و ادب تفاوت داشتهاست.
- جلد چهارم دربارهٔ قواعد زبان فارسی در دوره تحول است. در این دوره که از اواخر قرن سیزدهم و آغاز قرن چهاردهم شروع میشود تحول اوضاع اجتماعی و ایجاد رابطه فکری و معنوی با ملتهای دیگر خاصه با مغربزمین، موجب تحول بزرگی در زبان فارسی شدهاست، که از آنجمله پدید آمدن الفاظ تازه برای معانی جدید و اقتباس بسیاری از کلمات بیگانه، و سادگی در عبارت و انشا بهمنظور آنکه نوشتهها در خور فهم گروه انبوهتری از خوانندگان باشد، و ضرورتهای تازهای که بر اثر تغییر وضع اجتماعی حاصل شدهاست و نظایر آنهاست.
۵ - جلد پنجم دربارهٔ خصوصیات صرفی و نحوی و لغوی فارسی دری در کشورهای دیگر فارسیزبان یا فارسیدان، مانند افغانستان و تاجیکستان و شبهقاره هندوستان بحث میشود.[3]
د – از آثار پژوهشی که به زبانهای دیگر دربارهٔ ایران و معارف ایرانی به چاپ رسیدهاست تا کنون نزدیک به ۳۰ جلد به وسیله مترجمان متخصص بنیاد به فارسی ترجمه و منتشر شد.
ه – در مورد تهیه اسناد و مدارک برای بررسی و پژوهش در زبان و فرهنگ ایران از چند سوی اقدام شد:
اهمیت این کتابها از آن است که چون کلمات فارسی در مقابل لغات تازی ثبت شده و معانی کلمات عربی در قاموسها و کتب لغت با دقت و صراحت ضبط است. از روی آنها معنی صریح و دقیق الفاظ فارسی را میتوان دریافت.
دیگر آنکه بسا لغات فارسی است که در منتهای موجود ادبیات فارسی به کار نرفتهاست و تنها منبعی که اینگونه کلمات را دربردارد و همین لغت نامههای عربی فارسی است. به این سبب بنیاد فرهنگ ایران برآن شد که این کتابها را جداگانه تصحیح و چاپ و منتشر کند بعضی از این فرهنگها پیش از این یکبار یا بیشتر چاپ شدهاست. اما هیچیک از آن چاپها دقیق و درست و معتبر نیست و بعضی دیگر به صورت نسخههای خطی در ایران یا اکناف جهان موجود است که هنوز چاپ و انتشار نیافتهاست. ترتیب ثبت لغات در این کتابها مختلف است. اما به منظور آنکه استفاده از آنها برای همه کس میسر و آسان باشد برای هر کتاب فهرستهای دقیق ترتیب داده شدهاست. نسخه بعضی از این کتابها به خط خوش خوانا و ضبط دقیق حرکات در دست است. اما از بعضی دیگر نتوانستهایم نسخه مضبوط و دقیقی فراهم کنیم. در مورد دوم ناگزیر چند نسخه کهن را به چاپ عکسی منتشر سازیم و برآن فهرستهای دقیق ترتیب بدهیم. در مورد دوم ناگزیر چند نسخه را مقابله و تصحیح میکنیم و فهرستها را بر اساس نسخهای که مرتب میشود تدوین میکنیم. مجموعه این سلسله لغتنامهها شامل ده کتاب است. پس از انجام یافتن چاپ این نسخهها شاید سزاوار باشد که همه لغات مندرج در آنها روی هم ریخته شود و از مجموع لغتنامه واحدی فراهم بیاید که نمودار دقایق معانی و چگونگی استعمال الفاظ فارسی در هفت قرن نخستین دوره اسلامی تاریخ ایران باشد. دبیرکل بنیاد فرهنگ ایران
دکتر پرویز خانلری[4]
و – دربارهٔ چاپ آثاری که معرف فارسی فصیح و روان باشد گذشته از متون معتبرادبی کتابهایی نیز به فارسیساده نوشته شد که ۴ جلد آن چاپ شد.
ز – در مورد همکاری با موسسههای ایرانی و غیرایرانی و همچنین یاری به بنیان کتابخانههای عمومی بنیاد فرهنگ ایران با دانشمندان و ایرانشناسان و مجامع علمی و دانشگاهی بیش از ۴۰ کشور گیتی رابطه برقرارساخت و بیش از ۸۰ هزار جلد کتاب فارسی دربارهٔ تاریخ و فرهنگ ایران برای دانشمندان ایرانشناس به درخواست خودشان فرستادهشد. از سوی دیگر بیش از ۴۰ جلد کتاب و مقاله از ایرانشناسان و پارسینویسان کشورهای جهان برای چاپ به بنیاد داده شدهبود. همچنین هر سال دو یا سه تن از بزرگان ایرانشناس گیتی به دعوت بنیاد به ایران مسافرت و پژوهشهای خود را با مطالعه در منابع موجود در ایران تکمیل کردند. ۳ بورس تحصیلی به دانشجویان افغانی دانشگاه تهران داده شد.
ج – برای برانگیزاندن و تشویق صاحبنظران به هرگونه پژوهش و بررسی دربارهٔ ایران و معارف ایرانی، بنیاد فرهنگ ایران از دو سوی اقدام کرد:
پژوهشکده فرهنگ ایران، وابسته به بنیاد فرهنگ ایران، در سال ۱۳۵۱ تأسیس شد که دارای چهار رشته بود: ادبیات فارسی، زبانهای باستانی ایران، زبانشناسی عمومی و تاریخ.[5] پژوهشکده برنامههای جهانی پژوهشی در زبانشناسی فارسی را پشتیبانی مالی نموده و برنامههایی برای دادن بورس تحصیلی به دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی داشت. بیش از سی نفر پژوهشگر دارای مدرک کارشناسی در زبان و ادبیات فارسی در این پژوهشکده با روش پژوهش آشناشدند و در شعبههای پژوهشی بنیاد با گرفتن کمک هزینه تحصیلی کارآموزی کردند.
پس از انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۶۰ بنیاد فرهنگ ایران و یازده مؤسسه فرهنگی و علمی دیگر با هم ادغام شد و از مجموع آنها موسسهای به نام «مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی» وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی که آن را اکنون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مینامند تشکیل گردید. در این زمان پژوهشکده فرهنگ ایران نیز منحل شد و دانشجویان آن به دانشکدهها و موسسات مشابه منتقل شدند.
در سال ۱۳۶۹ پس از تغییر تشکیلات سازمانی، این مؤسسه با تصویب شورای گسترش آموزش عالی عنوان «پژوهشگاه» را دریافت کرد که تشکیلات سازمانی آن در خرداد ماه ۱۳۷۲ به تصویب نهایی سازمان امور اداری و استخدامی کشور رسید. در این مدت نیز پژوهشگاههایی به آن اضافه شده و یک مؤسسه از آن منشعب شد.
در سال ۱۳۷۳ شورای عالی پژوهشگاه به منظور تأکید بر گرایش علوم انسانی و مسائل فرهنگی در تحقیقات پژوهشگاه، عنوان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را برای این نهاد پیشنهاد کرد که مورد تصویب شورای گسترش آموزش عالی قرار گرفت.[6]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.