From Wikipedia, the free encyclopedia
یوهان یاکوب باخوفن (زاده ۲۲ دسامبر ۱۸۱۵ – درگذشته ۲۵ نوامبر ۱۸۸۷) باستانشناس، حقوقدان، زبانشناس، انسانشناس و استاد حقوق روم در دانشگاه بازل از ۱۸۴۱ ۱۸۴۵ و اهل سوئیس بود.[1]
باخوفن اغلب با نظریههایش پیرامون مادرسالاری ماقبل تاریخ، یا Das Mutterrecht، عنوان کتاب اصلی او در سال ۱۸۶۱ «حق مادر: تحقیقی دربارهٔ شخصیت مذهبی و حقوقی مادرسالاری در دنیای باستان» مرتبط است. باکوفن اسنادی را گردآوری کرد که نشان میدهد که مادرسالاری منشأ جامعه انسانی، مذهب، اخلاق و نزاکت است. او یک «حق مادری» باستانی را در چهارچوب یک مذهب یا دین مبتدی مادرسالار مطرح کرد.
باخوفن به پیشرو مهم نظریههای مادرسالاری قرن بیستم تبدیل شد، مانند فرهنگ قدیمی اروپا که توسط ماریجا گیمبوتاس در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد، و زمینه الهیات فمینیستی و " مطالعات مادرسالاری " در فمینیسم دهه ۱۹۷۰.
او در یک خانواده ثروتمند اهل بازل فعال در صنعت ابریشم[2] متولد شد و در خدمت کلیسای اصلاح شده فرانسه در بازل شرکت کرد.[3] پس از حضور در جیمنیزیوم،[3] باکوفن در بازل و در برلین[2] زیر نظر آگوست بوک، کارل فردیناند رانکه و فردریش کارل فون ساوینی[4] و همچنین در گوتینگن تحصیل کرد. پس از اتمام دکترای خود در بازل، دو سال دیگر در پاریس، لندن و کمبریج تحصیل کرد. او در سال ۱۸۴۱ برای حقوق روم به کرسی بازل فراخوانده شد. در سال ۱۸۴۲ به همراه پدرش به رم سفر کرد تا به گفته خودش، وطن معنوی خود را با چشمان خود ببیند.[2] پس از بازگشت به بازل، او به دادگاه استیناف فراخوانده شد و کتاب بعدی او در مورد حقوق رومی مورد تحسین دانشگاهیان قرار گرفت.[2] او همچنین به عضویت شورای بزرگ بازل انتخاب شد.[2] او در سال ۱۸۴۴ از سمت استادی خود بازنشسته شد، پس از آنکه در مطبوعات محلی مطرح شد که ثروت خانوادهاش به او کمک میکرد تا این شغل را در دانشگاه به عهده بگیرد.[5] در سال ۱۸۴۵ او همچنین از شورای بزرگ استعفا داد.[5] او به عنوان قاضی به مدت بیست و پنج سال باقی ماند و پس از ازدواج با لوئیز باکوفن-بورکهارت استعفا داد.[5] در سال ۱۸۴۸ او سفر دومی را به رم انجام داد که در آن شاهد انقلاب روم بود و تمرکز تحقیقاتی خود را از دوران باستان کلاسیک اما دوران اولیه باستان تغییر داد.[6] در ۱۸۵۱–۱۸۵۲ او به یونان، مگنا گراسیا و اتروریا سفر کرد.[6] او بیشتر آثار خود را به عنوان یک محقق خصوصی منتشر کرد.
مادرش والریا مریان باخوفن در سال ۱۸۵۶ درگذشت، اما او همچنان در همان خانه پدرش زندگی میکرد.[7] این خانه همان خانه ای بود که بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۸۳ مرکز ثبت احوال بازل و بخشی از موزه آنتیکن بازل و ساملونگ لودویگ در دهه ۱۹۸۰ بود. در سال ۱۸۶۵، او با لوئیز باکوفن بورکهارت بیست و پنج ساله آن زمان از خانواده ای اصیل بازل ازدواج کرد.[7] او قبل از اینکه وزیر بازل و پسری به دنیا بیاید، خانه ای در میدان میخرید.[7] لوئیز باکوفن بورکهارت پس از مرگ شوهرش در سال ۱۸۷۷ در خانه ای در میدان مینستر زندگی میکرد[8] یوهان یاکوب باکوفن در گورستان Wolfgottesacker در بازل به خاک سپرده شده است.[9] این مقبره توسط ریچارد کیسلینگ سا شده است.[9]
حق مادر باخوفن در سال ۱۸۶۱ چهار مرحله از تکامل فرهنگی را پیشنهاد کرد که یکدیگر را جذب میکنند:
واکنش اولیه کمی نسبت به نظریه تکامل فرهنگی باکوفن وجود داشت، عمدتاً به دلیل سبک ادبی غیرقابل نفوذ او، اما در نهایت، همراه با انتقاد شدید، این کتاب الهام بخش چندین نسل از قوم شناسان، فیلسوفان اجتماعی و حتی نویسندگان شد: لوئیس هنری مورگان ; فردریش انگلس، که از باکوفن برای منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت استفاده کرد. توماس مان؛ جین الن هریسون که از باکوفن الهام گرفت تا حرفه خود را به اسطورهشناسی اختصاص دهد. والتر بنیامین ; کارل یونگ؛ اریش فروم؛ رابرت گریوز؛ راینر ماریا ریلکه ; جوزف کمبل؛ اتو گراس؛ اریش نویمان و مخالفانی مانند جولیوس اوولا.[10] در دهه ۱۹۳۰ کار او توسط چندین دانشگاه برجسته در جهان آلمانی زبان تحسین شد.[11]
فردریش انگلس نظرات باخوفن را اینگونه تحلیل کرد:
امیل دورکیم باکوفن را به خاطر برهم زدن این «تصور قدیمی» که پدر باید «عنصر اساسی خانواده» باشد، نسبت داد. قبل از باکوفن، دورکیم ادعا میکند که «هیچ کس در خواب نمیدید که میتواند یک سازمان خانوادگی وجود داشته باشد که اقتدار پدری سنگ اصلی آن نباشد».
نوشتههای واقعی باکوفن این است که مادرسالاری بهعنوان شورش علیه هرزگی سرچشمه گرفته است، به دلیل فشارهای جنسی که باعث ایجاد مادرسالاری و تکهمسری شده است.
همانطور که توسط جوزف کمبل در اساطیر غرب و دیگران اشاره شده است، نظریههای باکوفن در تقابل شدید با نظریههای منشأ آریایی دین، فرهنگ و جامعه قرار میگیرند، و هم کمبل و هم نویسندگانی مانند اوولا پیشنهاد کردهاند که نظریههای باکوفن تنها به اندازه کافی توسعه و گسترش دین در میان فرهنگهای پیشآریایی مدیترانه و شام، و احتمالاً آسیای جنوبی، اما توسعهای جداگانه و پدرسالارانه در میان قبایل آریایی که اروپا و بخشهایی از آسیا را فتح کردند، وجود داشت.[12]
انگلس گفت که باکوفن تئوری خود مبنی بر اینکه ماتریارسالی بی بند و باری است را ثابت کرده است، اما باکوفن برعکس استدلال میکند که مادرسالاری تک همسری را معرفی کرده است.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.