کاربر:Subutai mongolFrom Wikipedia, the free encyclopedia Subutai Hazara می تراود مهتاب می درخشد شب تاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در، می گوید با خود غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند نیما یوشیج
Subutai Hazara می تراود مهتاب می درخشد شب تاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در، می گوید با خود غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند نیما یوشیج