ژولیوس سزار
دیکتاتور و قیصر جمهوری روم / From Wikipedia, the free encyclopedia
گایوس یولیوس کایسار[یادداشت 1] (به لاتین: Gaius Iulius Caesar)؛ (۱۲ ژوئیه ۱۰۰ قبل از میلاد یا ۱۳ ژوئیه ۱۰۱ قبل از میلاد – ۱۵ مارس ۴۴ قبل از میلاد)[1][2] یک نظامی، سیاستمدار، کنسول، دیکتاتور، کاهن اعظم، سخنور و نویسنده برجسته نثر لاتین اهل جمهوری روم بود که از او بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیّتهای تاریخ نامبرده میشود.[3][4][5]
گایوس ژولیوس سزار | |
---|---|
دیکتاتور جمهوری روم | |
دوره مسئولیت ۴۹ پیش از میلاد – ۴۴ پیش از میلاد | |
کنسول جمهوری روم | |
دوره مسئولیت ۵۹، ۴۸، ۴۶، ۴۵ و ۴۴ پیش از میلاد | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | گایوس یولیوس کایسار ۱۳ ژوئیه ۱۰۱ پیش از میلاد یا ۱۲ ژوئیه ۱۰۰ پیش از میلاد رم |
درگذشته | ۱۵ مارس ۴۴ پیش از میلاد (۵۵ سال) رم، جمهوری روم |
علت مرگ | ترور توسط سناتورها |
آرامگاه | معبد سزار، رم، ایتالیا |
حزب سیاسی | پوپولارها |
همسر(ان) | |
فرزندان | |
والدین | گایوس ژولیوس سزار و آئورلیا کوتا |
او نقشی حیاتی در تغییر شکل حکومتی روم باستان از جمهوری به امپراتوری داشت. او در پایان سال ۴۹ و ۴۷ پیش از میلاد دیکتاتور[یادداشت 2] روم، در ۴۶ ق. م دیکتاتور دهساله و از ۴۴ ق. م دیکتاتور مادامالعمر جمهوری شد و برای همین سوئتونیوس او را در شمار نخستین نفر از دوازده قیصر روم قرار میدهد که بعدها معادل با امپراتور روم شد. او با فتح گالیا[یادداشت 3] نواحی تحت سلطه جمهوری را تا اقیانوس اطلس و رود راین گستراند و ارتش روم را برای نخستینبار به تهاجم به بریتانیا و ژرمانیا و نبرد در اسپانیا، یونان، مصر، پنتوس، و آفریقا واداشت.
در نخستین حکومت سهنفره[یادداشت 4] ــ که در آن قدرت خود را با نائیوس پومپیئوس بزرگ و مارکوس لیکینیوس کراسوس تقسیم کردهبود ــ مرحله اول عروج خود به قدرت را آغازید. پس از مرگ کراسوس در ۵۳ پیش از میلاد، قیصر با پومپیئوس و جناح اپتیماتها بر سر تصاحب قدرت درافتاد. در ۴۹ پیش از میلاد، در بازگشت از گالیا، لژیونهایش را به آنسوی رود روبیکن گذراند و سخن معروف تاس انداخته شدهاست[یادداشت 5] را بر زبان راند، و جنگی داخلی را آغازید که با آن رهبر بِلامنازع جمهوری شد: پومپیئوس را در نبرد فارسالا (۴۸ ق. م) و متعاقباً مابقی اپتیماتها از جمله کاتوی کوچک را در آفریقا و اسپانیا شکست داد.
با تصدی منصب دیکتاتوری مادامالعمر[یادداشت 6] مجموعهای از اصلاحات رادیکال اجتماعی و حکومتی را آغازید که به بازسازماندهی و متمرکز شدن بوروکراسی جمهوری انجامیدند. اقدامات او واکنش محافظهکاران جمهوریخواه (اپتیماتها) را در پی داشت بهطوریکه گروهی از سناتورها بهرهبری مارکوس یونیوس بروتوس، گایوس کاسیوس لونگینوس و دکیموس بروتوس توطئهای برضد او ترتیب داده و او را در نشست مجلس سنا در نیمه مارس ۴۴ پیش از میلاد ترور کردند. در ۴۲ ق. م، درست دو سال پس از قتلش، سنا او را رسماً به الوهیت شناخت و برای او مرتبهٔ خدائی قائل شد و بدینترتیب «خداوندگار یولیوس»[یادداشت 7] نامیدهشد و هفتمین ماهِ تقویم رومی را، که او در آن بهدنیا آمده بود، «ژوئیه» نامیدند که برگرفته از نام کوچک او، ژولیوس، است.[6] او همچنین پایهگذار تقویم شمسی جدیدی بهنام تقویم ژولینی بود که تا سدهها مورد استفادهٔ بسیاری از ملل بود.[7]
او نبردهای نظامی خود و اقدامات سیاسیاش را به تفصیل در کتابهای خود با عنوانهای خاطراتی در باب جنگ گالی[یادداشت 8] و در باب جنگ داخلی[یادداشت 9] نقل کردهاست. مطالب متنوعی در باب زندگی او در آثار آپیانوس اسکندرانی، سوئتونیوس، پلوتارک، دیون کاسیوس و استرابون یافت میشوند. اطلاعات دیگری هم میتوان در آثار غیرزندگینامهای معاصرینش یافت؛ برای نمونه در نامهها و نطقهای رقیب سیاسی او سیسرون، اشعار کاتولوس، و نوشتههای تاریخی سالوستیوس.