From Wikipedia, the free encyclopedia
گروهی از جانداران را که نیایی مشترک دارند، دارای نسب مشترک خوانند. در زیستشناسی نوین باور عمومی بر این است که تمام جانداران زنده روی کره ی زمین از نیایی مشترک یا از خزینهٔ ژنی مشترکی نشأت گرفتهاند.[1]
نظریهٔ نسب مشترک همگانی بر پایهٔ اصول تکاملی نخستین بار توسط چارلز داروین در کتاب اصل انواع (۱۸۵۹ میلادی) و بعدتر در کتاب هبوط انسان مطرح شد (۱۸۷۱). امروزه این نظریه بهطور کلی مورد قبول زیستشناسان است و باور بر این است که نخستین نیای مشترک همگانی، یعنی نخستین نیای مشترک همهٔ جانداران، حدود ۳٫۹ میلیارد سال پیش پدید آمده است. نظریهٔ وجود نیای مشترک همهٔ جانداران یکی از اصول فرگشت است، گرچه وجود یک اصالت تباری یگانه در مورد اندامگانهای تکیاختهای و ویروسها مورد مناقشهاست.
مقاله اصلی: شواهد نیای مشترک
تمام اشکال شناخته شده حیات بر مبنای یک ساختار بیوشیمیایی بنیادی یکسان هستند: اطلاعات ژنتیکی کدگذاری شده در دیانای، رونوشتبرداری میشوند در آرانای، از طریق اثرگذاری پروتئین-و آنزیمهای آرانای، سپس به پروتئینها ترجمه میشوند از طریق ریبوزومها (ی به شدت مشابه)، با آدنوزین تریفسفاتها (ATP)، نیکوتینآمید آدنین دینوکلئوتید فسفاتها (NADPH) و دیگر چیزها به عنوان منابع انرژی، و و و. به علاوه، رمزهای ژنتیکی ("جدول ترجمه" ای که با بر حسب آن اطلاعات دیانای به پروتئینها ترجمه میشوند) تقریباً برای تمام اشکال حیات شناخته شده، از باکتری ها و باستانیان گرفته تا حیوانات و گیاهان یکسان است. بهطور کلی، جهانشمولی این رمز، توسط زیستشناسان به عنوان مدرک قطعی و معتبر در طرفداری از نظریه نیای مشترک جهانی (به انگلیسی: Universal common descent) به حساب میآید.
کد ژنتیکی ( "جدول ترجمه" که براساس آن اطلاعات DNA به اسیدهای آمینه و از این رو به پروتئین ها ترجمه می شوند) تقریباً برای همه شکل های زندگی شناخته شده است، از باکتری ها و آرکی باکتری های مختلف گرفته تا حیوانات و گیاهان، یکسان می باشد. جهانی بودن این کد معمولاً توسط زیست شناسان به عنوان شواهد قطعی به سود و طرفداری تبار مشترک جهانی تلقی میشود.[2]
شباهت هایی که هیچ ارتباط انطباقی ندارند را نمی توان با تکامل همگرا توضیح داد. بنابراین آنها پشتیبانی قانع کننده ای برای نزول مشترک جهانی ارائه می دهند. چنین شواهدی از دو بخش استنباط شده است: توالی های اسیدهای آمینه و توالی های DNA. پروتئین ها با ساختار سه بعدی مشابه نیازی به توالی اسید آمینه یکسان ندارند. هر شباهت بی ربطی بین توالی ها، شواهدی برای تبار مشترک محسوب میشود.
زیست شناسان غالباً [به کمیت] جهانی بودن بسیاری از جنبه های زندگی سلولی را به عنوان مدرک حمایتی برای شواهد قانع کننده تر مذکور در بالا ذکر می کنند. این شباهت ها شامل حامل انرژی آدنوزین تری فسفات (ATP) و این واقعیت است که تمام اسیدهای آمینه موجود در پروتئین ها چپ دست هستند. با این وجود ، ممکن است که این شباهت ها به دلیل قوانین فیزیک و شیمی - نه از طریق نسب مشترک جهانی - باشد و بنابراین منجر به تکامل همگرا شود.
شواهد مهم دیگر از درختان تفصیلی فیلوژنتیک (یعنی "درختان تبارشناسی" گونه ها) به دست می آید که به ترسیم بخش های پیشنهادی و اجداد یا نیاکان مشترک همه گونه های زنده می پردازد. در سال 2010، داگلاس L. تئوبالد تجزیه و تحلیل آماری از داده های ژنتیکی موجود را منتشر کرد،[1] و آنها را به شکل درختان فیلوژنتیک ترسیم نمود، که "پشتیبانی کمّی از قدرت ، با یک آزمایش رسمی ، برای وحدت زندگی است.[3]
تووبالد خاطرنشان كرد كه انتقال ژن افقی اساسی ممكن است در طول تکامل اوليه اتفاق افتد. امروزه باکتری ها قادر به تبادل ژن بین دودمانهای وابسته به دور هستند.
اگر ارگانیسم های اولیه با همان شرایط محیطی هدایت شده اند تا بیوشیمی مشابه را به طور همگرایی تکامل دهند، ممکن است به طور مستقل توالی ژنتیکی مشابهی را بدست آورند. بر این اساس، "آزمون رسمی" توابالد توسط تاكاهیرو یونزاوا و همكاران به دلیل عدم در نظر گرفتن همگرایی مورد نقد و انتقاد قرار گرفت.[4]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.