From Wikipedia, the free encyclopedia
سفرنامهٔ ناصرِ خسرو کتاب نوشته شده توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی و گزارشی از یک سفر هفتساله است.
نویسنده(ها) | ناصر خسرو |
---|
سفرنامهٔ ناصرِ خسرو یادداشتهای نوشته شده توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی و گزارشی از یک سفر هفتساله است. [1][2]
این سفر در ششم جمادیالثانی سال ۴۳۷ قمری (اول فروردین ۴۱۵ یزدگردی و چهارم دی ۴۲۴ خورشیدی) از مرو آغاز شد و در جمادیالثانی سال ۴۴۴ قمری (اول فروردین ۴۱۶ یزگردی، مهر ۴۳۱ خورشیدی) با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت. او از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، بسطام، دامغان، سمنان، ری، قوهه و قزوین میرود و از راه بیل، قپان، خرزویل و خندان به شمیران میرسد.
از آنجا به سراب و سعیدآباد میرود و به تبریز میرسد. سپس از راه مرند، خوی، برکری، وان، وسطان، اخلاط، بطلیس، قلعهٔ قف انظر، جایگاه مسجد اویس قرنی، ارزن، میافارقین، به آمد در دیار بکر وارد میشود.
از آنجا با گذشتن از شهرهای شام (سوریه) از جمله حلب به بیروت، صیدا، صور و عکا میرود. سپس از راه حیفا به بیت المقدس میرسد. مسجدالاقصی در شهر بیت المقدس و در کنار مسجد قبه الصخره واقع میباشد.
ناصر خسرو از قدس به مکه و مدینه میرود و از راه شام به قدس بازمیگردد و راه مصر را در پیش میگیرد. او از قاهره، اسکندریه و قیروان بازدید میکند و از راه دریا به زیارت مکه و مدینه میرود.
سپس از همان راه بازمیگردد و از راه آبی نیل با کشتی به اسیوط، اخیم، قوص و اسوان میرود. او از برخی شهرهای سودان بازدید میکند و از راه دریای سرخ به جده و مکه میرود و شش ماه را در کنار خانهٔ خدا میماند. از مکه به سوی لحسا و سپس بصره میرود و به عبادان (آبادان) میرسد. آنگاه به بندر مهروبان میرود و از آنجا به ارجان (در نزدیکی بهبهان) میرسد و به لردگان، خانلنجان و اصفهان وارد میشود. سپس از نایین، طبس،تون و قاین میگذرد تا در پایان سفر به بلخ برسد.
ناصر خسرو در نگارش صاحب سبک است و اغلب با گفتن «من که ناصرم» به خود اشاره میکند و از عملی خاص یا چیزی که در جایی دیده سخن میگوید. از شواهد موجود در خود سفرنامه میتوان استنتاج کرد که آن را بعد از سفر از روی یادداشتهای میان راه نوشته است. با توصیف قصبات و شهرها با نثری نسبتأ ساده، اعتماد خواننده را جلب میکند. ناصر خسرو تلاش نمیکند با مهارتهای لفظی و بیانی خواننده را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه میکوشد با شرح دیدنیها و عجایبی که طی سفر مشاهده کرده است، چنین کند. [3]. سفرنامه ناصر خسرو در سال ۱۸۸۱ میلادی به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد. ناصرخسرو که به زبان پارسی سفرنامه خود را مینگارد در درجه نخست برای مخاطب پارسی مینویسد، تا زمانی که در خاک پارسی زبانان (ایران) است، توضیحات او از مکانها و شهرها بسیار کوتاه و اندک است. در عوض، او بهجای توصیف شهر و مکانها حکایت بین افراد سرشناس را برای گزارش انتخاب میکند، که ذهن خواننده را بهجای توجه به سرزمین به آن فرد سرشناس منحرف کند. با این حال، به محض رسیدن به مراکز تجاری اصلی شام، این رویه سانسور توسط ناصرخسرو به یکباره تغییر میکند. بسته به اهمیت آنها، توصیف تقریباً سیستماتیکی را به تک تک شهرهای شام اختصاص میدهد که همیشه مهمترین نکات آن وضعیت آبرسانی، معماری مساجد آنها و قیمتها و عرضه اقلام روزمره است. به محض اینکه وارد حوزه نفوذ اصلی فاطمیون میشود، توضیحات مفصل و ستایش آمیزتر خود را افزایش میدهد.
در ربیع الآخر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه(437 ق) که امیرخراسان ابوسلیمان جعفری بیک داودبن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم به شغل دیوانی، و به پنچ دیه مروالرود فرود آمدم، که در آن روز قران راس و مشتری بود گویند که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند. به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد. چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی میخواند. مرا شعری در خاطر آمد که از وی در خواهم تا روایت کند، بر کاغذ نوشتم تا به وی دهم که این شعر بر برخوان. هنوز بدو نداده بودم که او همان شعر بعینه آغاز کرد. آن حال به فال نیک گرفتم و با خود گفتم خدای تبارک و تعالی حاجت مرا روا کرد. پس از آن جا به جوزجانان شدم وقرب یک ماه ببودم و شراب پیوسته خوردمی. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید که قولوا الحق و لو علی انفسکم. شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند، اگر به هوش باشی بهتر. من جواب گفتم که حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند. جواب داد که بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد، حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را بیهوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را به افزاید. گفتم که من این را از کجا آرم. گفت جوینده یابنده باشد، و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت. چون از خواب بیدار شدم، آن حال تمام بر یادم بود برمن کار کرد و با خود گفتم که از خواب دوشین بیدار شدم باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار گردم.
در اینجا علاوه بر ارائه شرح بخشهای مختلف سفر نامه نگاهی اجمالی به توصیف او از بلاد عرب میشود.
«بیت المقدس را اهل شام و آن طرفها قدس گویند، و از اهل آن ولایات کسی که به حج نتواند رفتن، در همان موسم به قدس حاضر شود و به موقف بایستد و قرباني عید کند چنان که عادت است و سال باشد که زیادت از بیست هزار خلق در اوایل ماه ذیالحجه آنجا حاضر شوند و فرزندان آنجا برند و سنّت(ختنه) کنند و از دیار روم و دیگر بقاع همه ترسایان و جهودان بسیار آنجا(به قدس) روند به زیارت کلیسا و کنشت که آنجاست و کلیسای بزرگ آنجا صفتکرده شود به جای خود. سواد و رستاق بیتالمقدس همه کوهستان است. همه کشاورزی و درخت زیتون و انجیر و غیره تمامت بدون آب است و .... [4].
ناصر خسرو بیشتر از ۵ سال از هفت سال سفر خود را در سرزمینهای عرب گذرانده است و توصیف او از سرزمین و مردم عرب بهترین و قدیمیترین توصیف جغرافیایی و گزارش خبری میدانی و مشاهداتی است. سفرنامهٔ دربردارندهٔ یادداشتهای مشاهدات میدانی و گاه روزانهٔ سفر هفت سالهٔ او از ۴۳۷ تا ۴۴۴ ق. به ایران، آسیای صغیر، شامات، عربستان و مصر است. وی همهٔ دیدههای خود از اوضاع و احوال شهرها و دستاوردهای سفرش را جمعآوری و سپس در این کتاب به اختصارآورده است. سفرنامهٔ ناصرخسرو از نظر تاریخی، جغرافیایی، جامعهشناختی و زبانشناختی اهمیت فراوان دارد. برخاستم از جای و سفر پیش گرفتم / نه از خانهام یاد آمد و نه ز گلشن و منظر از سنگ بسی ساختهام بستر و بالین / وز ابر بسی ساختهام خیمه و چادر گاهی به زمینی که در او آب چو مرمر / گاهی به جهانی که در او خاک چو اخگر گه دریا گه بالا گه رفتن بی راه / گه کوه و گهی ریگ و گهی جوی و گهی جر پرسنده همی رفتم از این شهر بدان شهر / جوینده همی گشتم از این بحر بدان بحر.
او سرزمینهای عرب را به دو بخش تقسیم کرده بخش مدیترانهای یا رومی که سواحل فلسطین و سوریه و لبنان و مصر هستند و آنها را بسیار غنی و ثروتمند توصیف میکند بخصوص مصر از نظر او بهترین کشور است. اما او شبه جزیره عربی و مردمان حجاز را بگونهای دیگر توصیف میکند در حجاز مردم افراد بیگانه را صید مینامند و به شکارش میپردازند مگر اینکه خفیر یا نگهبانی از خود آن قوم داشته باشد فقر و قحطی و گرسنگی از مشخصات حجاز است.
[5].
ردیف | کتاب | نویسنده | مصحح | ناشر | سال | صفحات | شابک |
---|---|---|---|---|---|---|---|
۱ | سفرنامه | ناصر خسرو قبادیانی | محمد دبیرسیاقی | زوّار | ۱۳۷۵ | ۴۸۶ | ۹۶۴-۴۰۱-۰۰۹-۴ |
۲ | سفرنامه | ناصر خسرو قبادیانی | عزیزالله علیزاده | فردوس | ۱۳۸۹ | ۱۵۲ | ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۰-۴۲۲-۸ |
۳ | سفرنامه | ناصر خسرو قبادیانی | -- | مژگان | ۱۳۹۲ | ۱۴۴ | ۹۷۸-۹۶۴-۵۵۶۱-۲۳-۷ |
۴ | سفرنامه | ناصر خسرو | یوسف افتخاری | آواژه ابریشمی | ۱۳۹۴ | ۱۰۰ | ۹۷۸-۶۰۰-۷۹۷۶-۰۶-۷ |
۵ | سفرنامه | ناصر خسرو قبادیانی مروزی | نادر وزینپور | امیرکبیر | ۱۳۹۵ | ۲۰۰ | ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۳-۶۱۷-۱ |
۶ | سفرنامه | حکیم ناصر خسرو | اصغرعبدالهی | دنیای کتاب | ۱۳۹۵ | ۲۷۲ | ۹۷۸-۹۶۴-۴۶۳-۱۸۴-۳ |
۷ | سفرنامه | ناصر خسرو | مهدی نصیریدهقان | امیرصدرا | ۱۳۹۷ | ۱۴۴ | ۹۷۸-۶۲۲-۹۵۰۰۵-۸-۳ |
۸ | سفرنامه | ناصر خسرو | محمدرضا توکلی صابری | علمی و فرهنگی | ۱۳۹۹ | ۵۲۹ | ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۱۰-۰۹۵ |
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.