![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d0/Tarimbecken_3._Jahrhundert.png/640px-Tarimbecken_3._Jahrhundert.png&w=640&q=50)
بوداگرایی در ختن
From Wikipedia, the free encyclopedia
بوداگرایی تا زمان فروپاشی پادشاهی خُتَن (که امروزه در غرب چین واقع شده) در سال هزار میلادی، دین رسمی این پادشاهی بود. بوداگرایی در پادشاهی ختن تحت تأثیر شاخه مهایانه قرار داشت و ختن با مجموعه گسترده متون بودایی خود، از آنجمله کتاب زَمبَستَه که ویژه ختن بود، به نفوذ بودیسم در مناطق پیرامونی، بهویژه تبت، کمک کرد.
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d0/Tarimbecken_3._Jahrhundert.png/640px-Tarimbecken_3._Jahrhundert.png)
ساکنان پادشاهی ختن از مردم ایرانیتبار سکایی بودند. از زبان سکاها در دوره میانه آثاری از ختن و واحه تُمشُق به دست آمده که نوعی ادبیات ترجمهای دینی است، اگرچه آثار غیردینی آن نیز رنگ بودایی دارد. تقریباً تمامی این آثار متعلق به بوداییان است و از سانسکریت ترجمه شده، و به دو گروه سکایی ختنی (یا فقط سکایی) و سکایی تمشقی که گویشی قدیمتر است، تقسیم شده است. مفصلترین متن ختنی، کتاب زمبسته به شعر است. به طور کلی متون ختنی مشتمل بر تمثیلها، روایات، توبهنامهها، رسالات پزشکی، واژهنامههای چینی ـ خنثی، واژهنامههای ترکی ـ خنثی و یک متن کوچک جغرافیایی است. داستان هندی رامه و همسرش سیتا، منظومهای حماسی با تفسیری بودایی به این زبان است. نسخههای موجود ختنی در زمانی میان سدههای ۷ تا ۱۰م به خط براهمی نوشته شدهاند.[1]
سپاهیان تبتی در سال ۶۶۵ میلادی شهر ختن را تصرف کردند[2] اما از نظر فرهنگی، این ختنیها بودند که تبتیها را پس از این تصرف تحت تأثیر خود گرفتند. این تأثیر بیش از همه خود را در زمینه اصطلاحات بودایی و فنون ترجمه متون بودایی نشان میدهد. در سده نهم میلادی، تبتیها الفبای ختنی را نیز برای زبان خود برگزیدند.[3]
در سال ۹۸۲ میلادی خانات قراخانی کاشغر به پادشاهی ختن حمله کرد و زمانی که ختن در سال ۱۰۰۶ به تصرف قراخانیهای مسلمان درآمد بیشتر راهبهای بودایی به تبت گریخته و بسیاری از متون مقدس خود را همراه بردند. چندی پس از چیرگی قراخانیها بر ختن، بوداگرایی نیز از ختن رخت بربست و جای خود را به اسلام داد.[4]