بحث کاربر:آقا بهزاد/بایگانی۳
From Wikipedia, the free encyclopedia
![]() | بهزاد برای انجام کارهای شخصی مدتی از ویکیپدیا مرخصی گرفتهاست و جمعه به ویکیپدیا باز خواهد گشت. | ![]() |
——————————————— خوشآمدید ———————————————
واگردانی
با عرض پوزش من ویرایش شما در بایگانی کل نوشتارهای برگزیده تا حدودی واگردانی کردم در بخش بحث برگزیدگی فرانسیوم همین دیشب پاسخ دادم،در مقاله تبریز در حال بررسی است و نگارش انجیل متی نیز فقط سه مخالف و سه موافق دارد :)
امیرΣυζήτηση ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)
فرانسیوم و نگارش انجیل متی از اوت و سپتامبر در حال رایگیری هستند و با تعداد رایهای موجود مخالف عملا قابل انتخاب شدن نیستند. دو مقاله اول باید بایگانی شوند زیرا نمی توان شش ماه آنها را در قسمت رایگیری نگاه داشت. در صورتی تمایل شما می توانید آنها پس از رفع نواقص مجددا نامزد کنیم. مقاله تبریز هم دوباره توسط من و جمعی از دوستان از نو نوشته شده است و قرار است دوباره نامزد شود. --Mr. Behzad ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)
- بابت تبریز را خودتان میدانید اما زیبا نیست فرانسیوم که همان دو ساعت قبل در آن ویرایشی شده بود و به یکی از بحثها پاسخ داده شدهبود را بایگانی کنید ;صبر میکردید تا طرف دوم پاسخ دهد
:)
امیرΣυζήτηση ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)
نمی توان شش ماه مقالات را اینجا نگاه داشت. لطفا پس از رفع کاستی ها . آنها را مجددا نامزد کنید. زیبا نیست که بین مقالات تبعیض قایل شد و یک مقاله را 5-6 ماه در صفحه نوشتارهای برگزیده نگهداشت. --Mr. Behzad ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)
- بهزاد جان، باید مقالات را ببندی هنگام بایگانی کردن (یعنی بنویسی که مقاله به عنوان برگزیده انتخاب نشد). فقط بایگانی کافی نیست. شاد باشی.--دوستدار ویکیپدیا ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
- بهزاد جان، صفحه بحث مربوط به نظر خواهی را نیز باید ببندی (اعلام اینکه بحث زیر پایان یافتهاست و بهزودی بایگانی خواهد شد). مثلا این را ببین: --دوستدار ویکیپدیا ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)
چشم. الان اقدام می کنم--Mr. Behzad ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۳۰ (UTC)
سؤال
سلام بهزاد جان، ترجمه peer-review و mainstream میدانی به فارسی چیست؟ در ضمن در ویکیپدیا:تحقیق دستاول ممنوع جمله ای درباره روزنامه ها است که فکر کنم توسط وپ:نشريات بتوان آن را توضیح بیشتر داد (حوزه تخصصی شما). آن جمله همان جایی است که mainstream آمده. شاد باشی،--دوستدار ویکیپدیا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)
peer-review : عملا چنین چیزی در فارسی نداریم و من از معادل فرهنگستانش را نمی دانم. اما من نظرم را می نویسم--Mr. Behzad ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)
- ممنون.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)
طرح پرسش اساس فلسفه است
(توضیح: من نظر و مسئولیتی در مورد محتوای پاسخ ها ندارم و منتظر رسیدگی مدیران هستم تا بعد از آن نسبت به پاک کردن تمام گفتارهای نا زیبای موجود در صفحه بحثم بخصوص توهینهای خانم جوانبخت و جوابیه آن اقدام نمایم)--بهزاد ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۱ (UTC)
آقای بهزاد، بحث من با شما درباره رای شما در صفحه بحث سرشناسی من و مقالهای که به اسم من است نیست بلکه حرفم با شما درباره موردی است که معیار خارج از ویکیپدیا است. شما در صفحه بحث سرشناسی من انتقاد مهدی عاطفراد به مقاله من در زمینه پارمنیدس را آوردهاید. لازم نیست بگویم که انتقاد یک نفر که اصلا طرح پرسش نمیکند از کسی که طرح پرسش میکند آنهم در مورد مقالهای که درباره فلسفه یک نفر دیگر به اسم پارمنیدس است ربطی به سرشناسی ندارد بلکه هدف شما بیارزش جلوه دادن نوشتههای من در فلسفه است. فلسفیدن یعنی طرح پرسش کردن. من طرح پرسش میکنم. در این مقاله من پرسشهایی را مطرح کردهام که دیگران تا به حال از خود نپرسیدهاند. این یعنی فلسفیدن. یعنی نوآوری. یعنی اندیشه. اگر شما تعداد پرسشهایی که من در این مقاله مطرح کردهام را بشمارید و درباره ارتباط بین پاسخهای من به پرسشهایی که مطرح کردهام تفکر کنید انصافا میبینید که نوشتن آنها ذهن فلسفی میخواهد. مهدی عاطفراد چه میکند جز این که در انتقاد از مقاله من بنویسد پارمنیدس که خانم جوانبخت از اندیشههایش نوشته طبق دیدگاههای افلاطون بوده و چون افلاطون دیدگاه منفی نسبت به پارمنیدس داشته پس مقاله خانم جوانبخت درباره یک پارمنیدس افلاطونی است! هر وقت مهدی عاطفراد طرح پرسش کند یعنی فلسفیدن را میداند واین ربطی به بحث سرشناسی من ندارد. ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
خانم جوانبخت عزیز. اگر به ۱۵۰۰ ویرایش من بنگرید متوجه می شوید که بنده فقط سیاست اثبات پذیری را دنبال میکنم و لحن بی طرفانه و اشاعه هیچ گرایشی را نیز دنبال نمی کنم. من از کسانی بودم که برای اولین بار وپ:تکلف را نوشتم چون با چنین شیوههای نگارشی اصلا موافق نیستم. با توجه به دیدگاه خودم، در مورد مقاله شما نیز لحنی بی طرف باید باشد و از وپ:تکلف در آن رعایت شود. همچنین می دانید که ویکی بر اساس اثبات پذیری کار می کند نه حقیقت.
من هم با دیدن مقاله شما کمی جستجو کردم و چنین نقدهایی دیدم. من راستش خیلی فلسفه نمی دانم و نهایت دانش من دو و سه کتابی است که سالها پیش خوانده ام. بنابراین نمیدانم که در مورد شما و آقای عاطف راد حق با کیست و من با توجه به برداشتی که & wp:academic wp:bio داشتم رای دادم و اصراری نیز ندارم که لزوما درست فکر می کنم. اما چنانکه من فهمیدم در رشتههای تخصصی کسی باید مشارکت بزرگ و یا دستاورد بزرگی داشته باشد و یا جایزهای در زمینه تخصصی خود برده باشدکه سرشناس تلقی شود که من در جستجوهایم به آن برنخوردم.
من پیشنهادی دارم. اگر میشود لحن مقالات را خودتان مناسب یک دانشنامه کنید و یعنی لحن بی طرف بکار برید و نقدهای فلسفی و ادبی موجود را چه حق و چه ناحق اعمال کنیم تا تمام دیدگاههای موجود در مورد کارهای شما بیان شود. من اگر بجای شما بودم از بکار بردن همزمان عنوانهایی مانند شیمیدان، فیزیکدان، فیلسوف، موسیقیدان و.... در وبسایت خود پرهیز می کردم. شاید از زمان ابن سینا به آنور دیگر کسی در دنیای امروز نمی تواند چنین ادعاهایی بکند که دانشمند و فرهیخته در دهها رشته مختلف است. به هر حال عذر می خواهم اگر نظر من باعث رنجش شما شده است.--Mr. Behzad ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)
- آقای بهزاد عزیز، ویرایش در مقالهای که به اسم من است را بهتر است دیگران بکنند نه من. من فقط اگر موردی ببینم از آن برمیدارم ولی چیزی به آن اضافه نمیکنم. اینجا هم کامنت برای شما نگذاشتم که بحث درباره سرشناسی با شما داشته باشم بلکه فقط خواستم درباره فلسفهورزی و اندیشمندی در مقالات فلسفی به شما بنویسم. بحث سرشناسی من در همان صفحه بحث سرشناسی مقاله باشد مناسب است. مطلبی که به هر مقالهای چه آن مقاله و چه مقالات دیگر اضافه میکنید به هر حال صحت و سقم محتویات منتقدان با زمان اثبات میشود و
من نمیتوانم از کسی مثل آقای عاطفراد که طرح پرسش نمیکند بخواهم به جای پرداختن به پارمنیدس افلاطونی برود در حوزه متافیزیک طرح پرسش کند. پیروز باشید. ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۳۹ (UTC)
خوب پس یک کار باید کرد و آن بی طرف کردن مقاله است. عملا تا شما موافق نباشید کاربرانی مانند مهشید ریاحی دست از جنگ ویرایشی بر نخواهند برداشت. پس صریحا اعلام کنید. آیا اعتراضی دارید که بر اساس سیاست وپ:اثبات نقدهای موجود. چه مثبت و چه منفی را در مقاله شما بگنجانیم--Mr. Behzad ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۲ (UTC)
- من به این خانم هشدار خواهم داد. با درج نوشته منتقدین آثارم از روزنامهها در آن مقاله مشکلی ندارم. البته تا به حال ندیدهام متن نقد دیگران را از روزنامهها بردارند و در مقالات ویکیپدیا بگذارند. بهتر است قبل از این کار از مردتنها یا یکی دیگر از مدیران بپرسید که اصلا چنین کاری نقض حق تکثیر هست یا نه؟ ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
سپاس از شما و حسن نیت شما. در مورد نقدها اگر کپی کاری نباشد مشکل حق تکثیر ندارد. مثلا اگر بطور خلاصه و در یک یا چند خط بگوییم که فلان منتقد ادبی چنین نظری داشته است--Mr. Behzad ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)
- مورد دیگر این که من با نقد مهدی عاطفراد مشکلی ندارم چون اعتبار خود این فرد در فلسفه از طرف کسی که در این حوزه کار کرده باشد تایید نشده و مثلا حتی شما نقد او را در مقاله وارد کنید میشود این طور که مهدی عاطف راد مقاله پارمنیدس ترانه جوانبخت را قبول ندارد چون طبق معیارهای خودش آن را یک نقد افلاطونی میداند. یعنی پارمنیدس که من در مقالهام به دیدگاههای او پرداختهام یک پارمنیدس واقعی به قول آقای عاطفراد نیست بلکه دیدگاههای افلاطون در آن منعکس بوده. اشکال دیگر هم این است که آقای مولوی نقدی بر کار خود من در متافیزیک نوشته و برای حفظ بیطرفی شما اگر بخواهید نظر آقای عاطفراد را منعکس کنید نظر آقای مولوی را هم در مورد کار خود من میتوانید وارد کنید. به هر حال نخ و قیچی به قول معروف دست کاربران ویکیپدیا است. اما حتما قبل از این کار درباره نقض حق تکثیر و نحوه نقل قولها از مردتنها یا یکی از مدیران دیگر بپرسید. ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
- مورد آخر این که شما در بحث سرشناسی من درباره من نوشتید کسی که آثارش انقدر بیارزش است. خب شما باید بتوانید ثابت کنید که آثار من بیارزش است. اگر در حوزه ادبیات و فلسفه کار کرده باشید حتما از طرف کاربران دیگر نظر شما در مقاله خواهد ماند اما اگر نظر شما را خلاف وپ:فحن تشخیص دهند آن را واگردانی میکنند و این دیگر به من ارتباطی ندارد. پیشنهاد میکنم با چند کاربر بیطرف مثل آقای کمیل یا آقای آبتین قبل از ویرایش مشورت کنید. ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)
نقد آقای مولوی هم چندان مثبت نیست، ایشان حتی نامگذاری نتیسم را زیر سوال برده اند. اظهار نظر من در مورد آثار شما بر اساس نقدهایی که خواندهام است (البته من از یکی دو نفر منتقد که با آثار شما آشنا بودند و آنها را افراد منصفی می دانم نیز پرس و جو کردم). البته از شما انتظار دارم که اظهار نظر من دو مورد مقاله را از جدا از اظهار نظر در مورد خودتان بدانید. این شیوه مواخذه شما، من را در معذوریت اخلاقی می گذارد و در رودربایستی میکذارد و راه را بر ویرایشهای سازنده می بندد. در مورد کپی رایت، من از ۲۰۰۵ ویکی را ویرایش کرده ام و آشنایی کافی با کپی رایت دارم اما چشم حتما از مرد تنها هم خواهم پرسید. شما نقدهای موجود را در اختیار من بگذارید و من هم آنها در مقاله خواهم گذاشت. من تاکنون سابقه نداشته که نظر شخصی خودم را در مقاله ای گذاشته باشم. من فقط بر مبنای سیاست اثبات پذیری ویرایش خواهم کرد نه نظر شخصی خودم. من فقط نقدهای موجود را خلاصه خواهم کرد و خواهم نوشت. در مقالات کسی خق ندارد نظر شخصی خودش را بنویسد. زیرا ویکی بر اساس اثبات پذیری است و نه حقیقت--Mr. Behzad ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)
- متاسفم که این را مینویسم اما حقیقت را باید گفت: آقای مهدی عاطفراد کسی است که علاوه بر آن نقد در سال ۱۳۸۳ در وبسایتش طنز مرغ و خروس برای من نوشته بود. نوشته بود: دکتر ترانه جوانبخت که میگوید ۷ زبان بلد است لابد این زبانها زبانهای مرغ و خروس است. حالا که توهین این شخص را به شما از دوران گذشتهام گفتم نقد چنین کسی را بخواهید در آن مقاله درج کنید واقعا بیطرفی خودتان را زیر سوال خواهید برد. آقای مولوی در نقدش کلمه نتیسم را با همان کلمه در دنیای کامپیوتر ارتباط داده. خیلی از متفکران هستند که دیدگاههایشان عنوانی مشترک با دیگر حوزهها دارد و این نقد منفی نیست. در همین ویکیپدیای خودمان موضوعات بسیاری وجود دارد که نامهای مشترک در حوزههای مختلف دارند. ضمنا ایشان بحث impression و habit را پیش کشیده که اتفاقا بحث جالبی هم هست. آقای مولوی به نوشته من در نتیسم دقت نکرده چون من در مقالهام نوشتهام که منظورم از عادت، گرایش به تکرار در کل هستی است و بنابراین impression (دریافت) نیست بلکه habit (عادت) است. بخشهایی از نقد او هم در ارتباط با مواردی است که در مقالهای به تفضیل به آن خواهم پرداخت. مرا از پاسخ بیشتر نوشتن در این صفحه معذور بدارید. ترانه جوانبخت ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)
پس لطفا تمام نقدهای موجود بر آثارتان را در اختیار بنده بگذارید (مثبت و منفی) تا من مقاله را بازنویسی کنم و لحن آن را بی طرف نمایم. وقتی می گوییم لحن بی طرف یعنی نظر همه افراد صاحب نظر و منعکس کردن تمام نظرات موجود در مورد کارهای شما. من سعی خواهم کرد نظر تمام صاحب نظران را در مورد کارهای شما در مقاله بیان کنم. مثلا نظر آقای عاطفراد فقط بعنوان نظر ایشان منعکس خواهد شد، نه به عنوان حقیقت. من نقدهای موجود دیگر را نیز منعکس میکنیم. مثلا می گوییم شخص A در مورد شما این نظر مثبت را داده است و فلانی نیز چنین نظری دیگری داده است. پس لطفا به من در یافتن نقدهای موجود در مورد شما کمک کنید--Mr. Behzad ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)
- آقای بهزاد گرامی، بازگشت مجدد شما در صفحه بحث من باعث شد که پاسخی برای نوشته شما اینجا بگذارم. این آخرین نوشته مرا بپذیرید و دیگر پاسخ دیگری از من نخواهید. کسی که نظرش بر ماندن مقاله و تعدیل آن است نظر مخالف نمیدهد. من اول فکر میکردم نظر کامیار موافق حذف مقاله است اما او صریحا در صفحه بحث من نوشت که مرا سرشناس میداند اما شما رفتار دوگانهای در پیش گرفتهاید. اگر موافق حذف مقاله هستید که اصلا دیگر نباید به تعدیل آن برای ماندنش فکر کنید. ضمنا نقدهایی که بر آثار من نوشته شده را میتوانید از منابع مقاله یا سرچ گوگلی پیدا کنید. من از کسی نخواستم نقدی از آثارم بفرستم تا در مقاله بگنجاند. شما موضع خودتان را هنوز دوگانه ادامه میدهید. چون در صفحه بحث سرشناسی من رای به حذف مقاله دادهاید بنابراین تعدیل مقاله از طرف شما از اساس مورد سوال است. من نخواستم این را از اول به شما بگویم و در ابتدا در پاسخ شما نوشتم که شما مثل هر کاربر دیگری حق ویرایش در آن مقاله را دارید منتهی چون دو بار بازگشت شما در صفحه بحثم برای تغییر محتوای مقاله و انعکاس نظرات منتقدان آثارم را دیدم بر من مشخص شد که اصرار شما برای ویرایش در آن مقاله و انعکاس نظر منتقدان آثار من برای ماندن مقاله، آن نظر موافق حذف را که دادید توجیه نمیکند. لطفا هرطور که خودتان فکر میکنید درست است تصمیم بگیرید و از من کمکی برای ماندن مقاله نخواهید. من فکر میکنم هر موضعی که در قبال آن مقاله بگیرید بهتر است تصمیم خودتان باشد نه نظردهی من. به همین دلیل خودتان مسیری که فکر میکنید درست است ادامه دهید. ترانه جوانبخت ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
من موضعم دوگانه نیست. نظر من بر حذف است بنا بر دلایلی که گفتم. اما حالا که قرار است مقاله بماند باید تعدیل شود.--Mr. Behzad ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۷ (UTC)
- قرار ماندن آن مقاله را من با شما نگذاشتهام. اگر از نظرات مخالفان حذف مقاله به این نتیجه رسیدهاید که با کسی از کاربران چنین قراری بگذارید خود دانید. به من ربطی ندارد بنابراین هرکاری میخواهید بکنید و از من راه حل نخواهید. ضمنا حرف من اینجا با شما درباره طرح پرسش در نقد فلسفه بود اگر خودتان چند بار نمیآمدید و جواب نوشتههایتان در اینجا را از من نمیخواستید از اول هم قصد وارد شدن در بحث سرشناسی را با شما نداشتم. ترانه جوانبخت ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
لطفا کمی با لحن آرام تری صحبت کنید. این شما هستید که بنده را بابت نظرم مواخذه می کنید که چرا چنین رایی دادید و چرا چنین فکر می کنید. اصلا من فقط رایی دادم و رفتم و در صفحه بحث آقای عزیزی هم اعلام کرده بودم که قصد ندارم که دیگر به این مقاله بپردازم. اما حالا هم گه شما اصرار کردید، گفتم که طبق WP:bio و wp:academic در موضوعات تخصصی باید فردی دستاورد بزرگی داشته باشد یا جایزه بزرگی داشته باشد که من به چنین چیزی برنخوردهام و چون شما اصرار کردید که من اشتباه فکر می کنم از شما از شما می خواهم که من را از اشتباه درآورید. اینکه من در مورد شما و آقای عاطف راد چه فکر می کنم هم کمکی نمی کند چون ملاک در ویکی اثبات پذیری است نه طرز تلقی من و آنچه من فکر می کنم. من فقط می توانم نظرات منتشر شده دیگران را منعکس کنم که در حال حاضر بسیار منفی می باشند مگر شما به من کمک کنید و نقدهای مناسب دیگری در اختیار بنده بگذارید. زیرا اگر بخواهم نقدهایی که من پیدا کردم را بیاورم. این ها همه منفی هستند. این نظرات هم همه قابل استناد هستند چون توسط افراد سرشناس و متخصصی نوشته شده اند. --Mr. Behzad ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- اولا که مهدی عاطفراد متخصص فلسفه نیست. دوما شما نگران نقد این فرد درباره مقالات من نباشید چون در همان دو نقدی هم که نوشته اشکالات اساسی بسیاری دیدم که پاسخ نقد را حتما منتشر خواهم کرد. این جور افراد منتقدنما یاد گرفتهاند بدون مطالعه کتابهای نوشته شده در زمینه فلسفه به زبانهای اصلی دست به نقد آثار دیگران ببرند که با پاسخ نقدی مناسب جوابش را خواهد گرفت. ضمنا یکی از مقالات همین فرد حاوی مطالب بسیار ناقص بدون ذکر علل فلسفی درباره آراء فیلسوفان پیش سقراطی است :
http://www.falsafeh.com/atefrad_hastishenasi.htm
که در نقدی به شرح نکات ناقص در مقاله این فرد خواهم پرداخت. ترانه جوانبخت ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)
مهدی عاطف راد:
با توجه به اینکه خانم ترانه جوانبخت مرا در حوزهی فلسفه غیر متخصص نامیده و با صفت "منتقد نما" از من یاد کرده و در چند مورد دیگر نیز با لحنی بد و تحقیر آمیز از من اسم برده، لازم میدانم که تذکر بدهم که من در حوزهی فلسفه آدم غیر متخصصی نیستم و مقالات فلسفی زیادی از من در سایت خودم با آدرس: www.atefrad.org و سایتهای دیگر از جمله "مجلهی فلسفی زیزفون" از "سایت نصور" منتشر شده که آدرس چند تا از آنها را در اینجا میآورم:
بودشناسی هستی اجتماعی از دید لوکاچ:
http://www.nasour.net/?type=dynamic&lang=1&id=375
عقل گریزی در فلسفهی نوین:
http://www.nasour.net/?type=dynamic&lang=1&id=348
نظام سازی فلسفی در سدهی نوزدهم میلادی:
http://www.nasour.net/?type=dynamic&lang=1&id=299
نقدی بر مقاله ی متافیزیک از دیدگاه پارمنیدس و افلاتون:
http://www.nasour.net/?type=dynamic&lang=1&id=242
در مورد خانم جوانبخت باید عرض کنم که سواد ایشان در فلسفه بسیار ناچیز است و مقالات ایشان در این حوزه نه تنها حاوی هیچ مطلب تازه و هیچ پرسشی (یا به قول ایشان فلسفیدنی) نیست بلکه مطالبی تحریف شده و پر از غلط است که از روی کتابهای بازاری و نادقیق فلسفه کپی شده است. برای اینکه اعتبار و ارزش نوشتههای ایشان در زمینهی فلسفه روشن شود کافی ست که این نوشتهها را به دو سه نفر اهل فن نشان دهید تا آنها را منصفانه قضاوت کنند. ایشان روشهای غیراخلاقی دیگری هم در برخورد با منتقدان خود دارد (از جمله فرستادن ایمیلهای...) که اگر لازم شد و ایشان دست از دروغ پراکنی دربارهی من برنداشت، راجع به آنها هم توضیح خواهم داد.
توضیح:من پس از دریافت این پیام به خود آقای عاطف راد ایمیلی زدم و اصالت این پیغام را از ایشان پرسیدم و ایشان اصالت این پیام را تایید کرده اند. --Mr. Behzad ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)
خانم جوانبخت، اگر میپذیرفتید که مقالهیتان پاک شود نه اینقدر به خود زحمت میدادید و نه دیگران. اما آنچه در پی میآید پاسخ شماست:
پیامدهای ناخواسته |
از زمانی که مقالهای پیرامون خودتان، گروهتان یا شرکتتان در ویکیپدیا بنویسید، دیگر هیچ کنترلی بر مطالب آن نخواهید داشت و نمیتوانید آن را از راههای غیرعادی حذف کنید. هیچ مطلبی به صرف اینکه کسی آن را دوست ندارد از ویکیپدیا حذف نمیشود. هر ویرایشگری میتواند هر مطلبی که در حیطهٔ سیاستهای ما باشد را به ویکیپدیا اضافه کند. وقتی مطلبی در دسترس عموم قرار داشته باشد و شما نخواهید که آن مطلب در یک مقاله قرار بگیرد، مطلب مورد نظر به زودی راه خود را به ویکیپدیا پیدا خواهد کرد. چندین کاربر تا به حال بر ساخت مقاله و تبلیغ برای خود تلاش نمودهاند ولی در درازمدت به تنها هدفی که رسیدند، شهرتی بیارزش در میان ویرایشگران ویکیپدیا بودهاست. بنابراین بکوشید تا میتوانید از ایجاد مقالههایی که به شکلی در پی تبلیغ برای شما یا سازمان شما هستند خودداری کنید. یا بیطرفانه ویرایش کنید و یا اصلاً ویرایش نکنید. سیاست دیدگاه بیطرفانه، مطلق و غیرقابل بحث است. |
پیشنهاد من هم این است که بیش از این وقت دیگر کاربران را نگیرید و اگر فکر میکنید که مطالبی که درباره شما نوشته شده اشتباه است، اجازه دهید دیگران پاسخ گویند که با توجه به سرشناسی شما نباید دور از انتظار باشد. در خاتمه بد نیست نظر یکی از کاربران فرانسوی زبان را بعد از دیدن مقالهیتان را بدانید:
" philosophe, poétesse, écrivaine, chimiste, musicienne et peintre" tout ca est un peu vague, non? On se croirait à l'époque de Socrate!
با پوزش از جناب آقا بهزاد که صفحه بحثتان را بیجهت پر کردم. ارادتمند --محمد رضا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- متاسفم که این را میگویم اما انگار این آقای محمدرضا فکر کرده افرادی که نظر مخالف در مورد حذف مقالهای که به اسم من است دادهاند بستگان و فامیل بنده هستند. من بابت آن مقاله نه به خودم زحمت دادهام نه به دیگران. کسانی که رای مخالف دادهاند خودشان به خواسته خودشان میخواهند آن مقاله بماند. شما باید نظر آنها را تغییر دهید (البته فکر نمیکنم بتوانید). ضمنا آن مقاله به من ربطی ندارد و اگر مطالب توهینآمیز در آن درج نشود در آن ویرایشی نخواهم کرد. امیدوارم متوجه شده باشید که آن مقاله مستقل از من است. دقیقا همانطور که آقایان کمیل و عبدالله در صفحه بحث آقای کمیل این را نوشتند. وقتی حذف آن مقاله مخالفان زیاد دارد چرا به من خرده میگیرید؟ یادتان باشد که اینجا یک دانشنامه آزاد است و دیگران آزاد هستند هر نظری درباره آن مقاله دارند بنویسند و من از هیچ کسی نخواستهام نظری تحمیل شده بنویسد و شما آقای محمدرضا بهتر است بابت این مورد که مخالفان حذف آن مقاله بسیارند بر من خرده مگیرید. تقصیر من چیست که هر کسی طبق نظر خودش در بحث سرشناسی من رای داده؟ لابد انتظار دارید من بروم به زور به دیگران نظر شما را تحمیل کنم؟ انگار از یاد بردهاید که هر کسی آزاد است هر نظری که میخواهد در بحث سرشناسی درج کند. اگر نمیدانستید لازم است بدانید که هیچ کدام از این افراد که رای مخالف به حذف آن مقاله دادهاند را تا به حال ندیدهام. ضمنا یادگاریهای توهینآمیز مهدی عاطفراد که به نظر میرسد کاربر بهزاد به نگهداشتنشان علاقه وافر دارد چیزی از احترام من نزد کسانی که برای کوشش و تلاش ارج و بها میگذارند کم نخواهد کرد. شما را به خیر ما را هم به سلامت ... ترانه جوانبخت ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۴۷ (UTC)
- آیا در آنچه که بالاتر نوشتم پیچیدگی خاصی میبینید که باعث شده منظور من را اصلاً متوجه نشوید؟ آیا من گفتم افرادی که در صفحه نظرخواهی برای حذف شرکت کردهاند دوستان و بستگان شمایند؟ فکر کنم نظرم را آنقدر واضح و روشن گفته باشم که دیگر نیازی به توضیح چندباره نباشد.--محمد رضا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۵ (UTC)
- من متوجه منظور شما نمیشوم. شما که رای خودتان را دادهاید. آیا من به شما ایمیل فرستادم (ایمیلهای آقای بهزاد به من و آقای عبدالله از یادتان رفته!!) که رای مخالف به حذف آن مقاله بدهید؟ من کی به شما زحمتی بابت آن مقاله دادم که شما انقدر از من طلبکار هستید؟ شما نظرتان را در بحث آن مقاله درج کردهاید. میخواهید بابت ایمیلهای آقای بهزاد به من و آقای عبدالله و قطع دسترسی آقای عبدالله و توهینهای آقای مهدی عاطفراد و ... از شما تشکر کنم؟ به جای این که با نوشتههایتان وقت مرا بگیرید در مقالههای ویکیپدیا ویرایش درست کنید. ترانه جوانبخت ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۵ (UTC)
- آیا در آنچه که بالاتر نوشتم پیچیدگی خاصی میبینید که باعث شده منظور من را اصلاً متوجه نشوید؟ آیا من گفتم افرادی که در صفحه نظرخواهی برای حذف شرکت کردهاند دوستان و بستگان شمایند؟ فکر کنم نظرم را آنقدر واضح و روشن گفته باشم که دیگر نیازی به توضیح چندباره نباشد.--محمد رضا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۵ (UTC)
- من که هیچ ربطی میان پاسخهای شما و آنچه بالاتر گفتم نمیبینم. گویا به دو زبان مختلف سخن میگوییم. --محمد رضا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۹ (UTC)
خانم جوانبخت. چرا اینقدر اصرار دارید در صفحه بحث من پیغام بگذارید. من واقعا دیگر نمیخواهم با شما در اینجا در این زمینه بحث کنم--بهزاد ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)
مقبرةالشعرا یا کاخ شهرداری؟
بهزادجان، من در یک دوراهی قرار گرفتهام! نمیدانم که باید تصویر مقبرةالشعرا را در جعبهشهر مقاله تبریز قرار دهم و یا تصویر کاخ شهرداری را! نظر شما در اینباره چیست؟ باسپاس. --علمجو ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۹ (UTC)
سوال سختی است. باید دید که خود تبریزی ها سمبل شهرشون را چه می دانند. اما من نام تبریز را در گوگل Image جستجو کردم عکس شهرداری بیشتر در صفحات اول جستجو می آید تا مقبرةالشعرا. یعنی نام تبریز را بیشتر با عکس شهرداری عجین شده است تا مقبره الشعرا. شب خوش--Mr. Behzad ۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)
اینل-زینل
اینل-زینل واژهای تحریفشدهاست و تنها عدهای از آن استفاده میکنند. نام واقعی این کوه عینالی است (دگرگونشده عون بن علی). علاوه برآن، من در مقاله مربوطه منبعی آوردهام که نشان میدهد نام واقعی این کوه عینالی است. نوشتههای یک فرد ممکن است خطاهایی هم داشتهباشد. پس باید بهافراد بومی و وبسایتهای بومی هم اعتباری قایل بود. --علمجو ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۶ (UTC)
حامد جان. من مشکلی ندارم این نام را عوض کنی منتهی اگر منبعی معتبر بیاوری. چون من در منبعی که من استفاده کردم و در دانشنامه اسلامی نام این کوه اینگونه ثبت شده است. ما باید وقتی از منبعی استفاده می کنیم مطالب را امانتدارانه نقل کنیم. یعنی نمی توانیم ارجاع به منبعی دهیم ولی تفسیر خودمان را بنویسیم یا طبق اطلاعات شخصی خودمان بنویسیم. امیدوارم متوجه منظور من شده باشی--Mr. Behzad ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)
- بهزادجان، متوجه هستم. ولی ممکن است خود دانشنامه اسلامی هم در برخی جاها اشکالاتی داشتهباشد. ولی وبسایت کوهنوردی آذربایجان شرقی که نویسندگانش را اهالی بومی تبریز تشکیل میدهند، این مسایل جزیی را رعایت میکند. واژه اینل-زینل را در چندسال پیش بهاین کوه اطلاق کردند و حتی میخواستند نام کوه را بهطور کلی از عینالی بهاینل-زینل تغییر دهند که با مخالفت مردم روبهرو شدند. این ماجرا شباهت بسیاری بهماجرای تغییر نام کرمانشاه بهباختران دارد که مردم باآن مخالفت کردند. من نام کوه را (بااجازه شما) عوض کردم. چون علاوه براین برخی قومگرایان با اینکار ما فکر میکنند که میخواهیم نامهای بومی را بهنامهای مندرآوردی تغییر دهیم. --علمجو ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۲ (UTC)
حامدجان شاید نظر شما درست باشد و باید بگویم که من اصلا این کوه را نمیشناسم. اما می دانم کاری که الان شما می کنید با وپ:صداقت در تضاد است. ما نمی توانیم منبع خود را دست کاری کنیم. حداقل بروید یک منبع معتبر بیاورید بعد نام را عوض کنید. چه بسا نام واقعی و باستانی همین باشد و تبلیغ قوم گرایان پوچ باشد.--Mr. Behzad ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۳۶ (UTC)
حامدجان. اگر شما منبع مقاله را عوض کنی من مشکلی نخواهم داشت و می توانی نام را تغییر دهی. منبع منظورم کتاب است نروی باز وبسایت بیاوری.--Mr. Behzad ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۴۲ (UTC)
- آقا بهزاد ممنون از نظر و راهنمائیتان.اگر به مورد مشخصی از ویرایشات من اشاره کنید خوشحال می شوم. علاقه دارم اشکالات خود را در این زمینه رفع کنم . به همین دلیل نیاز به دانستن نظرات دیگر کاربران دارم.درودAidin12 ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)
سیاست رسمی
بهزاد گرامی، در مورد نام افراد خانوادههای سلطنتی، قانون اینجا صریحا تاکید کرده:
Convention: Use the most common name of a person or thing that does not conflict with the names of other people or things. The principal exception is in the case of naming royalty and people with titles.
دوستدار --سندباد ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)
سندباد گرامی. درست است گویا در ویکی انگلیسی می شود از آن استفاده کرد. اما به نظر می رسد با توجه به ممنوع بودن القابی مانند حضرت، امام و ایت الله و ... بهتر است که در ویکی فارسی القابی مانند شاهزاده عبدل رضا، شاهزاده لیلا و ... نیز به همین ترتیب حذف شود. بخصوص آنکه در انگلیسی نامهایی مانند پرنس چارلز سخت با نام این افراد عجین شده است و قابل مقایسه با زبان فارسی نیست. تقریبا همه چارلز را پرنس چالز می نامند اما در فارسی بسیاری از لفظ رضا پهلوی، غلامرضا پهلوی، شهناز پهلوی .... بدون لقب شاهزاده استفاده می کنند و این القاب به اندازه لفظ مشابه انگلیسی آن کاربرد ندارد. در اینجا باید ظرافتهای زبانی را نیز در نظر داشت. کاربرد واژهای مانند پرنس در انگلیسی را نباید با کاربرد شاهزاده برای خاندان پهلوی مقایسه کرد. من فعلا دست نگه می دارم و واگردانی نمی کنم تا نظر افرادی مانند به افرید را بپرسم. دوستدار--Mr. Behzad ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۶ (UTC)
آیدین
بهزاد جان باز هم از توصیه ها و راهنمائی هایت ممنونم. لطفآ در صورت امکان باز هم ایرادات مرا رصد کن. پیروز باشی.Aidin12 ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۳ (UTC)
همکاری هفته جاری
با سلام، مقاله «تکامل بشر» با پشتیبانی شما به عنوان همکاری هفته انتخاب شده و هماکنون منتظر یاری شما است. میتوانید با استفاده از منابع معتبر و طبق شیوهنامه به بهتر شدن آن کمک کنید.
نشان افتخار
دریافت چنین نشانی از کاربر قانون مداری مانند شما واقعا مشوقی است برای من. امیدوارم بتوانم لایق چنین نشانی باشم.--بهزاد ۱۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۰ (UTC)
![]() |
نشان افتخار مدافع ویکیپدیا | |
بخاطر وفاداری و اساس قرار دادن سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا --دوستدار ویکیپدیا ۱۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۲ (UTC) |
جعبه
نمیدانم میدانید یا نه اما یکی از شروط نانوشته برگزیدگی بودن الگوی جعبه است مثل الگوی جعبه کشور در مقاله استرالیا اما پرچم ایران این جعبه را ندارد در صورتی مقالههای مشابه در ویکیهای دیگر حتما دارند مثل en:Flag of Germany من اگر وقت داشتم حتما اضفه میکردم اما از آنجایی که وقت زیادی ندارم امکانش هست خودتان اضافه کنید؟ :)
امیرΣυζήτηση ۱۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)
امیر جان
چشم اگر وقتی شد حتما. راستش اگر خودت بتونی کمک کنی سپاس گذار میشم ؛)--بهزاد ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۲۲ (UTC)
شما که دوباره از نو شروع کردید
مهدیعاطفراد در صفحه بحث شما علنا از کلمات بازاری و بیسواد درباره من استفاده کرده و شما این کلمات را از طرف او درج کردهاید. خیلی اصرار دارید از شما شکایت میکنم تا تکلیف این صفحه بحث مشخص شود. ترانه جوانبخت ۱۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۰ (UTC)
من فعلا توهین های شما و پاسخهای آقای عاطف راد خط می زنم تا مدیری به توهین های شما رسیدگی کند. دیگر هم لطفا برای من پیغامی نگذارید. اگر خیلی شما به کلمات زشت حساسید نباید آنها را به کار می بردید--بهزاد ۱۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۹ (UTC)
رویا
سلام بر آقا بهزاد! آيا علاقمند به کار جدی جهت برگزيده ساختن اين مقاله هستيد؟ --دوستدار ویکیپدیا ۲۳ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)
- دوستدار جان راستش این مقاله برای من انگیزه برانگیز نیست. :). کمی می توانم کمک کنم اما نه خیلی --بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)
- به هر حال ممنون! من اين هفته سرم وحشتناک شلوغ است. هفته بعد که کار روی dream را شروع ميکنم. اگر بی کار شديد سری به آن بزنيد.--دوستدار ویکیپدیا ۲۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۰ (UTC)
- دوستدار جان راستش این مقاله برای من انگیزه برانگیز نیست. :). کمی می توانم کمک کنم اما نه خیلی --بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)
برداشتن برچسبهای مهم
درود، لطفاً قبل از به نتیجه رسیدن بحث در نظرخواهی برای حذف برچسب را به هیج عنوان بر ندارید. وحید ۲۳ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۶ (UTC)
- مشکل نامزد کننده نبودن منبع بود که چون مشکل حل شد دیگر بنظر من رایگیری موضوعیت نداشت. بعلاوه که من مقاله را کلا تغییر نام دادم. اما به هر حال چشم وحید جان--بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
یافتم!
بهزادجان، من کتابی درباره ویژگیهای گوناگون شهر و شهرستان تبریز، تحت عنوان «فرهنگ جغرافیایی شهرستان تبریز» را در یکی از کتابفروشیها یافتم و خریداری نمودم. اکنون من از شما پرسشی دارم. آیا مطالب کتابها را باید عیناً در مقالههای ویکی مورد استفاده قرار داد (امانتدار بود) و یا باید آنها را با انشای خودمان، بازنویسی کنیم (همانند مطالب وبسایتها)؟ سپاس. --علمجو ۲۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)
دستت درد نکند محسن جان زحمت افتادی. در مورد روش استفاده کتاب با بقیه منابع فرقی ندارد و باید با انشای خود مطالب را بازنویسی کنی و گرنه تخلف از قانون حق تکثیر کرده ای--بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۹ (UTC)
- سپاس از راهنمایی. راستی بهزادجان، نام من حامد است، نه محسن:-) --علمجو ۲۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)
- -) قاطی کردم شرمنده--بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۹ (UTC)
- دشمنتان شرمنده. --علمجو ۲۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)
کدام صفحه
درود، در کدام صفحه این کتاب ارتباط این شکنجهها برای گسترش شیعه درج شده است؟--کمیلبحث ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)
درود بر شما. من آن منبع را خود واگردانی کردم. در کتاب گفته که کل حکومت با شریعت و شیعهگری توجیه می شد و بطور خاص به شکنجه نپرداخته :). بروم به شمع و گل و پروانه برسم که اعصاب آدم را بیشتر نوازش می کند تا شکنجههای صفوی که اعصاب خودم از خواندن بعضی از مطالب خورد شد. اولش قصد پیدا کردن یک منبع بود. اما این کرم کنجکاوی بعضی وقتها آدم را رها نمی کند--بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC)