آگریپینای کوچک
امپراتریس و مادر نرون امپراتور روم / From Wikipedia, the free encyclopedia
آگریپینای جوان ملقب به زیبایی مرگبار یا بانوی توطئهگر و آهنین (لاتین: جولیا آگریپینا؛ ۶ نوامبر ۱۵–۲۳ مارس ۵۹) که از آن به عنوان آگریپینای کوچک نیز یاد میشود («کوچکتر» که اغلب به معنی «جوانتر» بود)[1] اولین ملکه پرقدرت، پرنفوذ و حکمفرما در امپراتوری روم و برجستهترین و موثرترین زن در دودمان ژولیو کلودین بودهاست؛ او همچنین یکی از قدرتمندترین و شایستهترین چهرهها در تاریخ امپراتوری روم بودهاست. پدر او ژرمانیکوس، از نوادگان مارک انتونی و ژنرال به شدت محبوب و وارث مشهور برای امپراتوری روم در زمان تیبریوس بود؛ و مادرش آگریپینا بزرگتر، نوه نخستین امپراتور رومی آگوستوس بود. او همچنین خواهر کوچکتر امپراتور کالیگولا و همچنین برادرزاده و همسر چهارم امپراتور کلودیوس و همینطور مادر امپراتور نرون بود.
این مقاله ممکن است حاوی ترجمهٔ تقریبی از زبانی دیگر باشد و ممکن است کل یا بخشی از متن آن توسط یک رایانه یا مترجمهای ماشینی تولید شده باشد. |
آگریپینای کوچک | |
---|---|
Augusta | |
امپراتریس فرمانروا امپراتوری روم (دفاکتو) | |
سلطنت | ۱۳ اکتبر پس از میلاد ۵۴ – ۱۷ ژانویه پس از میلاد ۵۷ (۲ سال و ۹۵ روز) |
پیشین | کلودیوس |
جانشین | نرون |
امپراتریس امپراتوری روم | |
سلطنت | ۱ ژانویه پس از میلاد ۴۹ – ۱۳ اکتبر پس از میلاد ۵۴ (۵ سال و ۲۸۷ روز) |
پیشین | امپراتریس مسالینا |
جانشین | اوکتاویا |
زاده | ۶ نوامبر ۱۵ کلن (کلن) |
درگذشته | ۲۳ مارس ۵۹ (۴۳ سال) مینسوم |
آرامگاه | مینسوم |
همسر(ان) | Gnaeus Domitius Ahenobarbus Gaius Sallustius Crispus Passienus کلودیوس |
فرزند(ان) | نرون |
خاندان | دودمان ژولیو کلودین |
پدر | ژرمنیکوس ژولیوس سزار |
مادر | اگریپینا بزرگتر |
هر دو منبع باستانی و مدرن بهطور کامل شخصیت آگریپینا را بیرحمانه، حیلهگر، جاهطلب، خشن، بلندپرواز و سلطهگر توصیف میکنند. از نظر ظاهری و جسمی او یک زن بسیار زیبا، فریبنده و معتبر بود و از لحاظ ریشه خانوادگی هم از طرف پدر و هم از طرف مادر یک زن کاملاً اصیل و از خط خون امپراتوری بود. بسیاری از مورخان باستانی او را به مسموم کردن همسرش کلودیوس با طرحی ماهرانه متهم میکنند، هرچند که این گزارشها متفاوت است اما بیشتر آنها صحت دارد.[2] آگریپینا قاتلی خونسرد و یک حاکم عالی بود. او بر یک دهه حکومت صلح آمیز روم علناً نظارت داشت و درهای پایان سلسله را باز کرد. او از پیشینیان خود آموخت که چگونه موفق باشد و به پسرش آموخت که چگونه بیرحم باشد، او یکی از بانفوذترین و قدرتمندترین زنان تاریخ جهان بودهاست و در طول زمان ازدواجش بارها در غیاب شوهرش به عنوان نایبالسلطنه غیررسمی امپراتوری روم عمل کرد و در زمان حضور امپراتور به عنوان نیروی مؤثر و بزرگ پشت تخت روم برای اداره امپراتوری شناخته میشد، و بعد از مرگ کلودیوس او بهطور خلاصه از سال ۵۴ تا ۵۷ به صورت دوفاکتو به عنوان حاکم تمام و کمال، مطلق و استبدادیِ امپراتوری روم در زمان سلطنت پسرش نرون بود، همچنین بخاطر جنگ قدرت با پسرش بسیار مشهور بود، سرانجام آگریپینا در سال ۵۹ میلادی به دستور پسرش امپراتور نرون به خاطر اعمال قدرت شخصی در دولت و مداخله در زندگی سرخود پسرش، مخفیانه در کاخ خود اعدام شد.
ظهور اگریپینا در قدرت به عنوان یک زن آن هم با قوانین رومی که زنان حتی حق تصمیمگیری در خانه خود را ندارند، یک دوره پرفراز و نشیب از فتنه، قساوت و بیرحمی، ترور، شهوت رانی، عرفان گرایی و تقویت قدرت زنان بود. او سیاستمداری فوقالعاده با استعداد و حواس جمع بود که قدرت را با اراده و خدعه محض به دست آورد، او در هنگام انتخاب همسر برای عموی خود امپراتور کلودیوس بر رقبای خود پیروز شد و با امپراتور ازدواج کرد، در حقیقت صعود او زمانی آغاز شد که «امپراتریس بانفوذ و فاحشه» رومی به نام مسالینا همسر عمویش کلودیوس که در آن زمان در سال ۴۸ میلادی در حال توطئه بر ضد شوهر خود بود و اگریپینا در حقیقت این کار مسالینا را فاش کرد و توانست با حیله کلودیوس را وادار به اعدام مسالینا کند شروع شد، و بعد قدرت را به عنوان همسر امپراتوری روم در دست گرفت و بعد از یک تنش بزرگ در دربار با رقبای خود بهخصوص با زن برادر خود لولیا پائولینا توانست با عموی خود ازدواج کند و مقام امپراتریس را بدست آورد، او بعد از این که به مقام امپراتریس روم رسید تلاش کرد که در سیاستهای رومی قدرت بیشتری آن هم با حذف رقبای سیاسی قدرتمندش بدست آورد، او همچنین در زمان سلطنت همسرش برای تعیین جانشینی از کلودیوس به پسر خود لوسیوس یا همان نرون تلاش کرد، در همین مدت بود که اگریپینا رؤیای حکومت به نام خود و امپراتور شدن را برای پسرش در سر پرورانید و بخاطر این که نمیتوانست خودش امپراتور شود تصمیم گرفت پسر را امپراتور کند و مقدمات آن را فراهم کرد. او برای رسیدن به این هدف، ۷ چیز لازم داشت: حمایت نیروهای سیاسی، مذهبی، نظامی و اشرافی و حمایت گارد پرتورین، و تاییدیه کلودیوس، بر شایستگی نرون برای امپراتوری روم و مستحکم کردن رابطه خویشاوندی پسرش نرون با امپراتور از طریق ازدواج با دختر کلودیوس.
به همین منظور اگریپینا کار خود را آغاز کرد و رابطه بسیار خوبی با سیاستمداران بانفوذ و اشراف ثروتمند روم برقرار کرد و موفق شد نظر تمام کاهنان رومی را نیز جلب کند. اگریپینا به دلیل موقعیت گسترده سیاسی، مذهبی و نظامی، خود همچنین بخاطر اصالت خانوادگی و افتخارات و امتیازات بیسابقه اش در میان تمام امپراتریسهای پیش از خود این امکان را داشت که در بالاترین مراسم مذهبی شرکت کند و حتی به عنوان مشاور امپراتور در جلسات سنا از پشت پرده مشارکت داشته باشد و در ارتش نیز حضور پیدا میکرد در همین رفتوآمدهای مذهبی، سیاسی و نظامی با اشرافزادگان، کاهنان اعظم، سناتورها و ژنرالها رومی بود که توانست اعتماد آنها را جلب کرده و پشتیبانی آنان را برای رسیدن به مقام امپراتور برای پسرش به دست آورد، علاوه بر آن او رئیس گارد پرتورین و بخشدار پرتورین به نام لوسیوس لوسیوس گتا و روفریوس کریسپینوس را از مقامشان کنار زد و یکی از افراد خود را به نام بوروس را جانشین روفریوس و گتا رئیس و بخشدار گارد پرتورین کرد، او همچنین توانست با موفقیت کلودیوس را به گرفتن پسرش به عنوان جانشین، وارث و فرزندخوانده راضی کند و توانست دختر کلودیوس را به نام اوکتاویا به عقد پسرش نرون درآورد، امپراتور همینطور قبل از صدور دستورها خود نظرات اگریپینا را در کلیه اداره امور جستجو میکرد و در مورد مسائل سیاسی و غیره با او صحبت میکرد و در این زمان اگریپینا توانست تأثیر بسیار قدرتمند و عمده ای در تمام تصمیمات کلودیوس بگذارد.
سرانجام اگریپینا بعد از مشکلی که با همسر خود کلودیوس در اواخر سلطنتش بر سر قدرت و جانشینی حکومت بین خودشان پدید آمد، در سال ۵۴ میلادی او را با قارچ سمی به قتل رساند و نرون را سریع به عنوان امپراتور روم جایگزین کرد، او در اوایل دوره سلطنت نرون کنترل کاملی بر پسرش و تمامی امپراتوری روم داشت و توانست حضور مطلقی در سنا داشته باشد و در کنار پسرش و رسماً به عنوان همسر امپراتوری و نایب السلطنه به تنهایی بر امپراتوری روم حکومت کند و در تمام مدت بیش از یک سال امپراتوری دفاکتو دارای قدرت خیر و شر و بی چون و چرایی بود، ولی بتدریج شروع به از دست دادن نفوذش بر نرون کرد و در آخر هم در سال ۵۸ میلادی به دست پسرش تبعید شد، بین سالهای ۵۶ تا ۵۹ جنگ بسیار سختی بین مادر و پسر رخ داد که بعداً منجر به طرحی برای برکناری نرون به واسطه اگریپینا و بعد از فاش شدن این توطئه باعث قتلش به واسط نرون شد.