مدیریت بیماری اماس
From Wikipedia, the free encyclopedia
مدیریت بیماری اماس به مجموعهای از روشهای درمانی گفته میشود که با کمک آنها میتوان به درمانِ علامتی بیماری اماس پرداخت و نشانهها و عوارض آن را کنترل و مدیریت نمود. هدف از مدیریت بیماری اماس آن است که تا حد امکان، فردِ مبتلا، عاری از علائم باقی بماند و جلوی پیشرفت بیماری و همچنین بروز عواقب آن گرفته شود. دلیلِ اهمیت مدیریت بیماری اماس، پیچیدگیهای این بیماریِ پیشرونده و انواع گوناگون آن است که هر یک سیر متفاوتی دارند.
اماس یک بیماری میلینزدای التهابی مزمن است که دستگاه عصبی مرکزی را مبتلا میکند. شیوههای درمانی گوناگونی برای این بیماری وجود دارد، اما هیچیک از آنها قطعی نیست. این بیماری معمولاً به صورت «عودکننده-بهبودیابنده» پدیدار میشود که ویژگیاش، حملات غیرقابل پیشبینی (عود) و سپس دورههایی از بهبود نسبی، بدون حضور علائم و نشانههای بیماری است. پس از گذشت چند سال، بسیاری از کسانی که بیماریشان اینگونه آغاز شده، شروع به زوال مغزی-عصبی میکنند؛ بدون آنکه دورههای حاد عود وجود داشته باشد. چنین حالتی را «اماس ثانویهٔ پیشرونده» مینامند. حالات نهچندان شایع دیگرِ اماس، «بیماری اولیه پیشرونده» (زوال عصبی بدون وقوع حملات حاد) و «عودکنندهٔ پیشرونده» (زوال عصبی پایدار، بههمراه حملات حاد گاهبهگاه) هستند. برای هر یک از حالات فوق و همچنین برای کسانی که دچار گونهای از بیماری میلینزدا هستند اما تشخیص بیماریشان، اماس نیست، روشهای متفاوتی جهت درمان و ادارهٔ بیماری و عوارض آن موجود است. هدف اولیهٔ این روشهای درمانی، بازگرداندن کارایی فرد بهدنبال حملات، جلوگیری از حملات جدید و جلوگیری از ناتوانی است.
همچون تمامی درمانهای پزشکی، داروهای بهکاررفته در درمان این بیماری نیز ممکن است با عوارض گوناگونی همراه باشند. روشهای درمانی جدیدی نیز در دست پژوهش و بررسی است؛ از جمله درمان با سلولهای بنیادی. در همین حال، بسیاری از مبتلایان به اماس، بهدنبال درمانهای جایگزین هستند؛ هرچند مطالعات اثباتکننده، قابل مقایسه و همسان چندانی در زمینهٔ کارایی چنین درمانهایی در دست نیست.