زن شهرآشوب
From Wikipedia, the free encyclopedia
شَهرآشوب،[1] فَتّانه یا زن اغواگر به معنی کسی است که به لحاظ زیبایی شهر را بیاشوبد و به عبارتی ترکیب وصفی است برای توصیف زیبارویان فتنهانگیز.
در ادبیات غربی برای این معنی اصطلاح «فم فاتال» (فرانسوی: femme fatale) بهکار میرود و در فیلم و ادبیات داستانی غرب به زنی زیبا گفته میشود که با استفاده از زیبایی و جذابیتهای خود مردان را افسون میکند. این شخصیت که معمولاً تواناییهای فراانسانی نیز دارد، عاشقان خود را در میلی غیرقابل مقاومت فرو میبرد و قربانیان خود را هیپنوتیزم میکند و آنان را در موقعیتهای خطرناک و مرگآور فرو میبرد. امروزه نیز گاه با تواناییهای فرا انسانی، ساحره، خونآشام و هیولای مؤنث تصویر میشود.
این مقوله پیوند نزدیکی با هراس از ساحرهها و زنهراسی دارد. شخصیتپردازی زن فتانه در مقابل شخصیت زن آرمانی قرار میگیرد. ادبیات داستانی هنگامی که تلاش کردهاست به پرسش خود دربارهٔ هویت انسان از طریق جایگاه زن پاسخ دهد دو وجههٔ متضاد زن آرمانی (موافق با امیال مرد) و زن فتانه (مخالف با امیال مرد) به زن داد، چرا که ادبیات اغلب توسط مردان نگارش میشد. این دو شخصیت پردازی جلوههای اسطورهای آرزوها و ناکامیهای نویسندگان محسوب میشوند.[2] هر چند که به عقیده برخی، «زن افسونگر» مثالی از استقلال زنان و تهدیدی برای نقشهای جنسیتی سنتی زنانه بودهاست.[3]
نمونههایی از زن فتانه در ادبیات عبارتند از: نانا (امیل زولا)، لولو (پابست)، آناستازیا (در ابله داستایوسکی)، کارمن، اسمرالدا، زن لکاته (در بوف کور)، هما (در شوهر آهو خانم)، لیلا (در طوبا و معنای شب)، گوهر (صادق چوبک) و برخی روایات از حوا.[2] یا شخصیت مالنا در فیلم مالنا به کارگردانی جوزپه تورناتوره که نماد زن شهر آشوب میباشد. اما شهرآشوب اصطلاحاً از انواع شعر (به لحاظ موضوع) است و به اشعاری گفته میشود که دربارهٔ پیشهوران و تعریف شغل و صنعت آنان سروده باشند. چنین اشعاری از نظر جامعهشناسی و نیز دربرداشتن لغات و اصطلاحات فنی و نام ابزارهای کار در حرفهها و صنایع رایج در دورههای مختلف زندگی بشر اهمیت بسیار دارد.
پیشهوران اعم از صنعتگران، فروشندگان کالاهای گوناگون و دیگر طبقات اجتماعی در شهرآشوبها، زیبارویانی فتنهگرند و شهرآشوبسرایان، عشق و محبت به این اصناف را چاشنی شعر خود میکنند تا توصیف پیشهوران و صنعت و ابزارهای کارشان برای خوانندگان ملالآور نباشد. گونهای از شهرآشوب نیز هست که شاعر در آن به ستایش یا نکوهش یک دیار و ساکنانش میپردازد.
شهرآشوب قالب شعری خاصی ندارد و اغلب به صورت رباعی، قطعه، قصیده، غزل و مثنوی سروده شدهاست؛ با این حال قالب رباعی بیشتر از دیگر انواع دیگر شعر، مورد استفاده شهرآشوبسرایان بودهاست. «شهرانگیز» نام دیگر این نوع شعر است و بعضی از شاعران نیز به شهرآشوبهای خود عناوین مبالغهآمیز همچون «دهرآشوب»، «عالمآشوب» و «فلکانگیز» دادهاند.