تبارشاخهبندی
From Wikipedia, the free encyclopedia
تبارشاخهبندی، کلادیستیک (کلادشناسی) یا شنکلهبندی[1][2] (به انگلیسی: Cladistics) روشی برای طبقهبندی گونههای جانداران در گروههایی به نام کلاد است. برای مثال، پرندگان، دایناسورها، کروکودیلها و تمام نسل آنها (زنده یا منقرض) و نیای مشترکشان یک کلاد را تشکیل میدهند.[3] از لحاظ سامانهشناسی زیستی، یک کلاد یک «شاخه» در درخت زندگی است که یک گروه فراگیر (تکتباری) را تشکیل میدهد.
شاخهبندی با دیگر روشهای آرایهشناسی، مثل فنتیک[4] تفاوت دارد. به این خاطر که تأکید شاخهبندی روی شناسههای مشترک و مشتقشدهاست. روشهای پیشین از همانندیهای ریختشناختی برای طبقهبندی گونهها در داخل سردهها (جنسها) و دیگر طبقههای آرایهشناختی بالاتر استفاده میکردند. طبقهبندی شاخهبندی معمولاً مبتنی بر ساختارهای درختی به نام کلادوگرام (شاخهنما)[5] است که نزدیکی نیای مشترک یا اشتراک ساختارهای همساخت را نشان میدهد. دیگر وجه تمایز روش شاخهبندی، توجه به صرفهجویی بیشینه|صرفهجویی و آزمونکردن فرضیه (ابطالپذیری) به جای تصمیمگیری سوبژکتیو دیگر سیستمهای آرایهشناختی است.[6] برنامههای کامپیوتری بسیاری در این علم کاربرد دارد، چون طبیعت نسل نمودادهای کلادوگرام بسیار پیچیدهاست.
روش شاخهبندی از صفات مشترک بین گونهها، صفات اشتقاقیافته را مورد بررسی قرار میدهد، بنابراین در این نوع ردهبندی باید بتوانیم صفات اشتقاقیافته را از دیگر صفات جدا کنیم. در این ردهبندی به عمل بازشناختن صفات اجدادی و صفات اشتقاقی، «جهتیابی»[7] گفته میشود.
در این ردهبندی به ابتداییترین حالت صفتی، نزدیکریختی (پلسیومورفی) و به اشتقاقیافتهترین حالت یک صفت جداریختی (آپومورفی) گفته میشود. برای نمونه ستون مهرهها که در مهرهداران در نیای مشترک آنها وجود داشته و اساساً در نسلهای بعدی برجای مانده ست، یک صفت اجدادی است و پرها در پرندگان که با خزندگان از یک نیای مشترک هستند، یک صفت اشتقاقی است.
با این فرض که یک صفت مانند شکل برگ در طول زمان تغییر یابد، به حالت اجدادی یا ابتدایی صفت مورد نظر حالت نزدیکریخت، و حالت پیشرفته آن صفت را حالت جداریخت میگوییم. اگر صفت پیشرفته، یعنی جداریخت، مورد نظر فقط در یک فرد یا آرایه دیده شود به آن خودجداریخت (آتاپومورف) گفته میشود ولی اگر صفت جداریخت مورد نظر در بین چند آرایه یا یک گروه دیده شود، به آن همجداریخت (سینآپومورف) گفته میشود. برای پی بردن به تغییرهای تکاملی همجداریختیها اهمیت بیشتری دارند، چون خویشاوندی یک گروه با همدیگر را نشان میدهند.[8]
به عبارت دیگر
- همنزدیکریخت، صفاتی است که در چند گروه خواهری وجود دارد و در نیای مشترک آنها نیز بودهاست.
- همجداریخت، صفاتی است که در نزدیکترین نیای دو یا چند آرایه (تاکسون) یافت میشود اما در نیای قدیمیتر آنها وجود نداشتهاست.
- خودجداریخت، صفات اشتقاقیافته در یک یا دو گروه خواهری است.