سفیانی
From Wikipedia, the free encyclopedia
در روایات اسلامی و به خصوص شیعه، سفیانی از جمله کسانی است که در هنگام ظهور مهدی امام زمان شیعیان نقش مهمی برعهده دارد.[1][2] نام او «عثمان بن عَنبَسه» حرب بن عنیبه یا عنبسه بن حرب و از فرزندان ابوسفیان است.[3] در روایات اسلامی او را با صورتی سرخ، پوستی سفید و چشمانی زاغ توصیف کردهاند.[4] علی بن ابی طالب در ذکر خروج سفیانی میگوید: سفیانی از منطقه ای از شهر دمشق قیام میکند؛ از سرزمینی که به آن وادی یابس (بیابان خشک) گویند.[5] همچنین برخی روایات از وابستگی وی به جوامع مسیحیت گفتهاند: در کتاب الغیبه شیخ طوسی نقل شدهاست: سفیانی درحالیکه رهبری قومی را بر عهده دارد مانند شخص نصرانی و صلیب به گردن، از بلاد روم میآید.[6] و از بیابانی به نام وادی یابس که در مرز اردن است با هفت نفر به منطقهٔ درعا رفته و با قبیلهٔ بنی کلب که در منطقهٔ درعای سوریه هستند بیعت مینماید. دمشق را تصرف نموده، نخستین خطبهاش را بر منبر دمشق میخواند و حمص و حلب و قنسرین و موصل را میگیرد، به بغداد حمله میکند و دو لشکر، یکی به کوفه و دیگری به مدینه میفرستد سپس به خراسان (ایران) حمله میکند. گروهی از شیعیان شام از دست او در امانند. در عراق هر کس که نامش محمد، علی، حسن، حسین، فاطمه، خدیجه، موسی، جعفر، رقیه، و … باشد را میکشد، برخی از عراقیها همسایههای خود را به چند دینار میفروشند و به تیغ سفیانی میسپرند. بعضی افراد را در دیگهای روغن میسوزاند. مناطق خاصی از شام از دست سفیانی در امان میماند. سفیانی پس از اینکه زنی را میان نزدیکانش دست به دست میکند و یکی از یارانش با آن زن زنا میکند و بعد در راه شکمش را پاره مینماید و کودک رحم او را سقط میکند و پس از اینکه افرادی را در کوفه میکشد و خون پاک آنها به جوش میآید در قوس نزول قرار میگیرد. سفیانی سرخ رو، زرد مو با چشمان رنگی و چهارشانه است مکه را ندیده، از نزدیک که به صورتش نگاه کنی به تعبیر امروزی صورتش ناصاف است.
سفیانی شیعیان به اسم قتلعام میکند و هرکس که از شیعیان اسامی محمد و علی و حسن و حسین فاطمه و را دارد سر میبرد