رنو تهران - ۲۹ فیلم ایرانی به کارگردانی و نویسندگی سیامک شایقی محصول سال ۱۳۶۹ است.
- خانم افشار (فرزانه کابلی): آخه گم شدن ماشین چه دخلی داره به جدول؟ چه ربطی داره به نمودار و معادلهٔ چارمجهولی؟ والا حق دارن همه به ریش من بخندن. آقا فقط بلدن تذکر بدن. مدام باید گونیا دستمون باشه، زار و زندگیمونو بسنجیم تا مبادا دست از پا خطا کنیم. رو دستهٔ مبل نشینیم. قاشق ماستو تو لیوان چایی نزنیم. اتوکشیده راه بریم. میلیمتری آب بخوریم. درِ یخچالو نوبتی باز کنیم. نوشابهٔ گازدار نخوریم. چراغا خاموش باشه. غذای بیرون برای سلامتیمون ضرر داره. یواشکی سیگار بکشیم که آقا نفهمه. واای! دیگه ذله شدم از این زندگی کوفتی. دیگه خسته شدم از اینهمه قید وبند. به خدا خسته شدم از این زندون. از این آدم عصاقروتدادهٔ بیخطای کامپیوتری مؤدب باشعور فهمیده. اصلاً از هر چی آدمِ شریفِ صبورِ صدیقِ نجیبِ دقیقِ ملاحظهکارِ متوسطالحالِ حالم بهم میخوره.
- آقای شعبانزاده (پرویز پورحسینی): … حقیقت اینه که بعدِ سعدی، دیگه ادب فارسی آدمی بیرون نداده سرش به تنش سوار باشه. چون دقت از میانه پرید، نظم ورپرید. نتیجهش شده این همه هرجومرج. شده همین فارسی شلخته. هیچکس به فکر درست نوشتن نیست. یا همین سینما رو بگیر. تا وقتی صامت بود، صادق بود. از وقتی افتاد به وراجی، افتاد به ولگویی. افتاد به بینظمی. آقایان محترم! من با پرت گفتن مخالفم. منزجرم از سینمایی که مدام حرف میزنه، حرف میزنه. تازه، دوبلهش هم میکنن؛ آلبرتو سوردی! یا اون مرحوم مغفور اسمش چی بود؛ ویتوریو دسیکا! آقاجان! آقایان! من از پرحرفی متنفرم، متنفرم. پرحرفی یعنی به هم ریختن نظم دنیا، نظم سینما. من اجازه نمیدم کسی نظم دنیا رو به هم بزنه. اجازه نمیدم. اجازه نمیدم کسی نظم سینما را به هم بزنه. اجازه نمیدم.