سازمان مسئول اطلاعات و امنیت کشور ایران از ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ خورشیدی From Wikipedia, the free encyclopedia
سازمان اطلاعات و امنیت کشور با نام اختصاری ساواک، از اسفند سال ۱۳۳۵ تا بهمن ۱۳۵۷ سازمان اصلی امنیت داخلی و اطلاعات خارجی ایران بود که در طی دورانی از جنگ سرد، به مدت ۲۲ سال نبض امنیت داخلی و اطلاعات خارجی ایران را در دست داشت. ساواک در کنار مبارزه با فعالیتهای جاسوسی و نفوذی خارجی، در سرکوب عناصر ضد نظام سلطنتی فعالیت گستردهای داشت. از میان ۱۰ ادارهٔ کل ساواک، بهطور مشخص ادارهٔ کل سوم ساواک، قدرت و اختیارات بسیاری در توقیف و بازجویی افراد داشت.
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
بنیانگذاری | ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ |
---|---|
انحلال | ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ |
گونه | اطلاعات و امنیت کشور اطلاعات خارجی و ضدجاسوسی |
هدف | مقابله با کمونیسم، حفظ امنیت کشور و نظام سلطنتی، مبارزه با فعالیتهای جاسوسی و نفوذی خارجی و جمعآوری اطلاعات در جهت منافع عالیهٔ کشور |
ستاد | سلطنتآباد تهران، ایران |
محدودهٔ فعالیت | ایران و سراسر جهان |
رئیس | تیمور بختیار (بنیانگذار و نخستین رئیس ساواک) سپهبد ناصر مقدم (واپسین رئیس ساواک) |
افراد کلیدی | سرتیپ حسن علویکیا ستوان علی معتضد پرویز ثابتی |
کارمندان | حدود ۸۰۰۰ نفر |
عفو بینالملل در سندی در سال ۱۹۷۶ به شرح برخی از اعمال شکنجه ساواک پرداخت و اعلام کرد که رژیم شاه یکی از بدترین ناقضان حقوق بشر در جهان است.[1]
با اوجگیری ناآرامیهای منجر به انقلاب ۱۳۵۷، محمدرضا شاه دستور انحلال ساواک را داد.[2] ستاد پیشین سازمان اطلاعات و امنیت کشور ساواک در خیابان سلطنتآباد تهران بود.[3]
مبارزه و مقابله با کمونیسم و گروههای مختلف چپ؛ پایاندادن به فعالیتهای مخرب در داخل و خارج از ایران و کسب اطلاع از وضعیت جاسوسان و خرابکاران.
هدف از تشکیل ساواک بهگفته محمدرضا شاه پهلوی[4]
سه سال پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سازمان اطلاعات و امنیت کشور در اسفند ۱۳۳۵ با تصویب مجلس شورای ملی بهعنوان یکی از زیرمجموعههای نخستوزیری، توسط سپهبد تیمور بختیار تأسیس شد.[5] تا پیش از تأسیس ساواک، شهربانی و بهطور مشخص، ادارهٔ اطلاعات شهربانی، مسئولیت برقراری امنیت کشور را برعهده داشت.[6] قانون تأسیس ساواک دارای ۳ ماده اصلی بود:
اسناد کتابخانه کنگره ایالات متحده آمریکا نشان میدهند که ساواک در سال ۱۹۵۷ (میلادی) زیر نظر سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا سازماندهی شد.[8]
از سال ۱۳۴۲ بخشهایی تخصصی تشکیل شد و چارت سازمانی آن توسعه یافت. بهطوریکه از ۵۳۰۰ افسر تماموقت (و در گزارشی دیگر ۳۹۹۱ کارمند)[9] و شمار نامعلومی از خبرچینان پارهوقت تشکیل شد.[10] در سال ۱۹۷۴ روزنامه نیوزویک مدعی شد که تا حدود ۳ میلیون نفر از ایرانیان به نحوی به عنوان خبرچین با ساواک همکاری میکنند.[7] ساواک همچنین با تأسیس ادارهٔ کل ضدجاسوسی (هشتم)، به مبارزه با فعالیتهای جاسوسی و نفوذی بیگانگان در ایران مشغول شد.[11]
ساواک در سرکوب عناصر ضد نظام سلطنتی فعالیت گستردهای داشت. بهطور مشخص ادارهٔ کل سوم ساواک،[6] به عنوان عامل شکنجه و قتل عناصر ضدسلطنتی شناخته میشد.[12][13] چنانکه بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ شمار ۳۶۸ تن از چریکهای مسلح ضد حکومت سلطنتی را در درگیریهای مسلحانه به قتل رسانده و در بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ (پیش از سرنگونی حکومت شاهنشاهی) حدود ۱۰۰ زندانی سیاسی را به قتل رساندهبود.[14]
ساواک در ردههای بالای کادر اطلاعاتی روسیه دارای مأمور نفوذی بود.[15]
سازمان سیا، اطلاعاتی دربارهٔ کشورهای شوروی، جمهوری افغانستان، کشورهای عربی و دیگر کشورها در اختیار ساواک قرار میداد. ساواک هم اطلاعاتی دربارهٔ مسائل منطقهای، حزب توده، چریکیها، و دیگر سازمانهای سیاسی ایرانی، در اختیار سیا قرار میداد.[16] در ۱ فروردین ۱۳۵۶ شبکه یک تلویزیون سراسری آلمان غربی در یک برنامه مستند ۱۲ دقیقهای دربارهٔ فعالیت مأموران ساواک در آلمان و همکاری گسترده سازمانهای اطلاعاتی دو کشور توضیح داد.[17]
اسناد ربوده شده از سفارت ایران در ژنو در سال ۱۹۷۵ آشکار کرد که این سفارتخانه به عنوان ستاد مرکزی فعالیتهای ساواک در اروپا فعالیت میکرد. به دنبال افشای این اسناد دولت سوئیس، احمد ملک مهدوی، دبیر اول سفارت ایران را با ادعای عضویت در ساواک و سرپرستی آن در اروپا از خاک آن کشور اخراج کرد.[7]
یک سال بعد، در سپتامبر ۱۹۷۶، شاه، نگران از قدرت گرفتن اپوزیسیون در آمریکا، ثابتی را مامور کرد تا در مصاحبهای با نشریه آمریکایی واشینگتن پست فعالیتهای غیرقانونی ساواک را تکذیب کند.[18] این در حالی است که در یک مصاحبه با روزنامه آلمانی دی ولت، فرح پهلوی، همسر محمدرضا شاه، اعتراف کرد که در حکومت شوهرش شکنجه وجود داشته و بسیاری قربانی ان بودهاند.[19]
منوچهر هاشمی رئیس ساواک فارس مدعیست کشورهای عربی خلیج فارس با برنامهریزی ساواک فارس شامل ایجاد پیوندهای دوستی با سران کشورهای مزبور، دعوت و پذیرایی مفصل از آنها، انجام معاملات تجاری از جمله فروش تعداد زبادی ملک گرانقیمت در شیراز و شمال ایران باعث جذب شیوخ صاحب قدرت به ایران و دوری آنها از چپها، فلسطینی، طرفداران ناصر و عربهای تندرو شدند تا در آینده برای مرزهای ایران مشکلی به وجود نیاید. این اقدامات ساواک باعث شد بنا به توصیه ایران افراد تندرو از مناصبی در کشورهای حاشیه خلیج فارس برکنار شوند و به جای آنها عده ای از ایرانیها و پاکستانیها استخدام شوند، امری که هاشمی آن را نفوذ نیروهای ساواک خوانده است که در نهایت منجر به پیاده شدن خواستههای ایران در این کشورها میشده است.[20]
این سازمان به ویژه در سالهای دهه ۱۳۵۰ و قبل از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، «نفرتانگیزترین و مخوفترین» نهاد حکومتی در بین مردم بهشمار میآمد.[12] با این وجود، به گفته بسیاری از زندانیان سیاسی سابق، ساواک به «حوزه خصوصی افراد و خانوادههایشان» وارد نمیشد.[23] برای نمونه، علی خدایی از اعضای حزب توده ایران نقل کرده که رهبر یک گروه وابسته به آن حزب، درپی از دستدادن اعضای خانوادهاش در یک حادثه رانندگی، از زندان آزاد شد تا سرپرستی کودک سه سالهاش را خود برعهده بگیرد.[24]
زندان اوین، واقع در تپههای شمال تهران، در سال ۱۹۷۱ ساخته شد. این زندان در اواخر دوره حکومت محمدرضا شاه پهلوی، که هزاران زندانی سیاسی تحت کنترل پلیس مخفی شاه، ساواک، در آنجا نگهداری، شکنجه و اعدام شدند، به شهرت جهانی رسید..[25]
زندانیان ساواک و سازمانهای مدافع حقوق بشر، بارها بازجویان ساواک را به استفاده از فشار و خشونت با استفاده از تکنیکهای شکنجهکردن متهم میکردند. برخی از شکنجههایی که ساواک به اعمال آن متهم است، شامل شلاقزدن و کتک زدن و در موارد مرتبط با چریکهای مسلح، وارد آوردن شوک الکتریکی، ریختن آب جوش بر بدن، بستن وزنههای سنگین و کندن و کشیدن دندان و ناخن برای اعتراف و کسب اطلاعات از چریکهای مسلح میشد؛ ولی با وجود همهٔ این ادعاها هیچ گونه سند و تصویری دال بر آثار وجود شکنجه بر روی متهمان منتشر نشده است.[26]
در زیر انواع روشهای مورد استفاده توسط بازجویان ساواک را مشاهده خواهید کرد:
شکنجههای عمومی
شکنجههای حاد[28]
شکنجه با دستگاه ابداعی آپولو
شکنجههای روانی
علاوه براین روشهای غیرانسانی، فقدان وضعیت بهداشتی و درمانی مناسب نیز یکی دیگر از حربههای ساواک برای افزایش درد و رنج متهمان بود. در بسیاری از موارد زندانیانِ آسیب دیده از شکنجه بهطور کاملاً غیر بهداشتی تحت معالجه قرار میگرفتند و آنهایی هم که به بیمارستانها منتقل میشدند از خدمات درمانیِ مناسب بهره نمیبرند.[پاورقی 4] همچنین بنا به گزارشهای متعدد سازمان عفو بینالملل، بسیاری از متهمان در زیر شکنجهها دوام نیاوردند و جان خود را از دست دادند.[35]
در شهریورماه ۱۳۴۷ جسد بیجانِ داستاننویس و آموزگار مشهور تبریزی، صمد بهرنگی را از رودخانهٔ ارس بیرون کشیدند. انگشت اتهام به سمت ساواک روانه شد بالأخص جلال آل احمد از مهمترین کسانی بود که در تثبیت این نکته که او نه در یک حادثه، بلکه توسط ساواک به قتل رسیده، نقش پررنگی داشت.[36]
در دادگاه علنی خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده چپگرای ایران در سال ۱۳۵۲، وی اظهارداشت که توسط مأموران ساواک مورد شکنجه قرار گرفته و ادرار خونی میکرده است.[37]
در روز ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ بیژن جزنی و هشت نفر دیگر از اعضای دو گروه چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق، در تپههای اطراف زندان اوین به رگبار بسته شدند. ساواک ادعا کرده بود که این زندانیها درحال فرار کشته شدند اما شواهد نشان میداد که این ۹ نفر درحالیکه در دادگاههای رژیم پهلوی به حبسهای طولانی مدت محکوم شده بودند، توسط مأموران ساواک تیرباران شدند.[38][39]
غلامرضا تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در هتل آتلانتیک تهران به خاطر اختلافات خانوادگی با همسرش، خودکشی کرد.[40] با این وجود عدهای از جمله جلال آل احمد ساواک را متهم میکردند که تختی را به دلیل محبوبیت زیاد و عدم وفاداری به نظام وقت ایران به قتل رسانده است. بابک، یگانه فرزند غلامرضا تختی، صریحاً اظهار داشت پدرش خودکشی کرده و کسی او را نکشته است.[41]
به ادعای دنیس مکایون و حامد الگار، ساواک با میدان دادن به انجمن تبلیغات اسلامی در بهایی ستیزی همدست بود.[42][43]
در آتشسوزی سینما رکس آبادان در شب ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ صدها نفر کشتهشدند.[44] انقلابیون، ساواک را متهم کردند و سید روحالله خمینی آتشسوزی سینما رکس آبادان را شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب خواند.[45]
پس از پیروزی انقلاب، شواهدی از سوی حسین تکبعلیزاده، متهم ردیف اول واقعه ارائه شد که نشان میداد آتشسوزی سینما رکس کار دولتِ وقت و ساواک نبوده است.[46]
محسن صفایی فراهانی از مقامهای ارشد و سابق جمهوری اسلامی در مصاحبه ای با حسین دهباشی ادعا کرد که فاجعه سینما رکس آبادان در دوران پادشاهی پهلوی، توسط انقلابیون رخ داد و بانیان آن فاجعه نیز پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی «نماینده مجلس» شدند.[47]
از بدو تأسیس این سازمان امنیتی و بهطور گسترده در دوران افزایش مبارزات مردمی در دههٔ ۵۰ شمسی، ساواک دخالتها و استیلای شدیدی بر مطبوعات و نشریات کشور داشت. این دخالتها شامل نظارت شدید بر موضوعات انتخابی و متون خبرها و تحلیلهای روزنامهها، سانسور گسترده، گماردن جاسوس در دفاتر نشریات و القای موضوع و حتی دیکتهٔ جملات انتخابی جهت چاپ میشد. گفته میشود که ساواک لیستی از کلیدواژههایی ممنوعه مانند «چریک»، «انقلاب»، «شب»، «کنفدراسیون» و پس از مرگ خسرو گلسرخی واژهٔ «گلسرخ» را در اختیار مطبوعات قرار داده بود تا از این مفاهیم در نوشتارهای خود استفاده نکنند.[48][49][50]
این کمیسیون در گزارشی که در ۲۸ مه ۱۹۷۶ انتشار داد مدعی شد: «شواهد فراوانی نشاندهنده استفاده سیستماتیک از شکنجه توسط ساواک است، که توسط مقامات ایرانی برای تحقیقات مستقل ارائه نشده است.بخشی از این شواهد بر پایه اظهارات رضا براهنی که در گزارش شاعر زندانی خوانده شده تهیه شده بود.ساواک در واکنش به گزارش شکنجه، با برپایی یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن رد این ادعا اعلام کرد که به پیشرفت های خوبی در مبارزه با تروریست ها رسیده است و زندانیان عقیدتی را شکنجه نکرده است.این مصاحبه شامل یک تور بازدید از زندان تحت نظر ساواک بود، جایی که زندانیان به بازدید کنندگان اعلام کردند شکنجه نشده اند اما اظهارات زندانیان در گزارش فوق به این صورت منعکس شد که زندانیان از ترس ماموران ساواک که در نزدیک آنها بودند این ادعا را مطرح کرده اند.[51]
با اوجگیری ناآرامیهای پیش از انقلاب در ایران، شاپور بختیار که تازه نخستوزیر شده بوده در یکی از نخستین اقدامات دستور انحلال ساواک را داد و رئیس پیشین ساواک نعمتالله نصیری که در آن زمان سفیر ایران در پاکستان بود به ایران فراخوانده شد و به زندان افتاد که این اقدامات نتیجهای در برنداشت. با پیروزی انقلاب، نصیری دادگاهی شد و در نهایت دادگاه انقلاب رای به اعدام وی داد. اما با این حال برخی از اعضای دستگیر شده از اعضای ردههای میانی و پایینی پیشین ساواک در تشکیل وزارت اطلاعات و سازماندهی آن با جمهوری اسلامی همکاری کردند.[52][53]
ساواک ۱۰ ادارهٔ کل داشت و هریک از آنها برحسب چارت سازمانی وظایف تعیینشدهای داشتند.
ر. | رخساره | رئیس | آغاز تصدی | پایان تصدی | طول دوران |
---|---|---|---|---|---|
۱ | سرلشکر تیمور بختیار (۱۳۴۹–۱۲۹۳) | ۱۳۳۶ | ۱۳۳۹ | ۳–۴ سال | |
۲ | حسن پاکروان (۱۳۵۸–۱۲۹۰) | تیمسار۱۳۳۹ | ۱۳۴۳ | ۳–۴ سال | |
۳ | نعمتالله نصیری (۱۳۵۷–۱۲۸۹) | تیمسار۱۳۴۳ | ۱۳۵۷ | ۱۲–۱۳ سال | |
۴ | ناصر مقدم (۱۳۵۸–۱۲۹۷) | تیمسارخرداد ۱۳۵۷ | بهمن ۱۳۵۷ | ۰–۱ سال |
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.