From Wikipedia, the free encyclopedia
کمکهای آمریکا به عراق در جنگ با ایران به مجموعه کمکهای اطلاعاتی و نظامی گفته میشود که ایالات متحده آمریکا در جهت جلوگیری از صدور انقلاب ۱۳۵۷[2][3] و شکست نخوردن صدام حسین[4] در مقابل جمهوری اسلامی ایران به وی اعطا کرده بود. این کمکها از سال ۱۹۸۰ شروع شده بود. این کمکها غالباً شامل اطلاعات محرمانه از درون مرزهای ایران، تا کمکهای مستقیم تسلیحاتی و فروش تکنولوژیهای پیشرفتهٔ نظامی را شامل میشود.[5] این کمکها شامل اطلاعات ماهوارهای و تسلیحاتی به عراق در طول جنگ بودهاند.[6][7] آمریکا بهطور موازی از ایران نیز حمایت میکرد.[8]
این کمکها در مقاطعی، حتی با وجود اطلاع آمریکا از قصد عراق برای استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه نیروهای ایرانی انجام میگرفت.[9] بسیاری از ایرانیان بر این باورند که آمریکا نقشی «محرک» و «تشویقکننده» در حمله صدام به ایران و آغاز جنگ داشتهاست.[10][11][12] در نهایت در آخرین سال جنگ، نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به منظور حفاظت از منافع خود و کشورهای دیگر در مقابل ناامن کردن خلیج فارس توسط جمهوری اسلامی، با نیروی دریایی ایران درگیر شد و عملاً آن را نابود کرد.[13]
آمریکا از سال ۱۹۷۲ تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفاً یک دفتر حفاظت منافع با ۱۴ دیپلمات داشت.[14] در نوامبر ۱۹۸۴ آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود.[15] بدین ترتیب بعد از گذشت ۱۷ سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شروع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند.[14] دولت ریگان عراق را از فهرست دولتهای حامی تروریسم خارج کرد تا عراق بتواند از وامهای بانک صادرات واردات آمریکا استفاده کند.[16]
کنت تیمرمن، کارشناس مسائل سیاسی ایران در همین زمینه مینویسد:[17]
برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامهریزی آمریکا بدانیم اصلاً صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت میکرد.
بر طبق نوشتههای برژینسکی، آمریکا حتی در واکنش به تحرکات نظامی اتحاد جماهیر شوروی در مرزهای ایران در اوایل جنگ، به مسکو هشدار داده بود که در صورت اشغال ایران توسط شوروی، آمریکا به نفع ایران و علیه عراق وارد جنگ خواهد شد.[18]
برخی از کارشناسان، پدیدار شدن سیاستهای ضدایرانی آمریکا را واکنشی نسبت به واقعه گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران دانستهاند. بهطور مثال گری سیک از کارشناسان سیاسی خاورمیانه و از اعضای شورای امنیت ملی دولت آمریکا در دولت جیمی کارتر میگوید:[19]
پس از واقعه گروگانگیری در تهران (در نوامبر ۱۹۷۹) دیدگاه بسیار قالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی وجود داشت که ایران را باید بهطور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد بر این مضمون تأکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند.
پس از آزادسازی خرمشهر و دیگر نقاط اشغال شدهٔ ایران، و تهاجم نیروهای ایرانی به خاک عراق (در راستای سیاست «آزادسازی کربلا»[20][21]) که نهایتاً تا حد تصرف شبهجزیره فاو در خاک عراق پیش رفت، آمریکا تصمیم به اتخاذ سیاستهایی بهنفع عراق به منظور حفظ توازن در جنگ نمود تا مانع از پیروزی ایرانیان و سقوط دولت صدام گردد.[22]
اقتصاد آمریکا در سالهای آغازین دهه ۸۰ میلادی ارتباط مستقیمی با جنگ ایران و عراق و صادرات تجهیزات نظامی و تکنولوژی به این کشور داشت.
با شروع سال ۱۹۸۰، اقتصاد آمریکا وارد سومین رکود از زمان پیدایش آمریکا گردید.[30] از این سال کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا آغاز گردید. اما با تمهیداتی که توسط سیاستمداران آمریکا اندیشیده شد، اقتصاد آمریکا موفق شد در پایان سال ۱۹۸۱ از حالت رکود خارج شده، میزان بیکاری کاهش و تولید ناخالص داخلی این کشور افزایش یابد. با آغاز جنگ ۸ ساله آمریکا توانست حجم قابل توجهی از مایحتاج نظامی عراق را تأمین کند. این صادرات تجهیزات و تکنولوژی تا سال ۱۹۸۲ که اقتصاد آمریکا توانست از شرایط رکود خارج شود به صورت گسترده ادامه یافت.
در این سالها بر شمار کارخانههای اسلحهسازی و تولیدکننده تجهیزات نظامی افزوده شد. افتتاح کارخانههای جدید نیازمند به خدمت گرفتن میلیونها نیروی کاری بود که این نیرو از میان بیکاران آمریکا جمعآوری شد. از این طریق مشکل بیکاری آمریکا تا اندازهٔ زیادی حل شد.
از طرف دیگر آمریکا با تولید سلاح و تجهیزات نظامی، ارزش افزوده زیادی بدست آورد. همین مسئله باعث رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا شد.
آمریکا با کمک درآمدهای صادراتی و درآمدهای ناشی از تولید کارخانههای اسلحه سازی، به افزایش سرمایهگذاری در بخشهای دیگر اقتصاد پرداخت و باعث از بین رفتن رکود در این بخشها نیز شد.[31]
رونالد ریگان شخصاً به ویلیام کیسی (رئیس سازمان سیا) دستور میدهد که جهت جلوگیری از شکست عراق در جنگ با ایران، میبایست سازمان سیا به این کشور کمک اطلاعاتی نماید.[32]
در یکی از عملیاتهای نیروی هوایی عراق در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۳ دو گروه چهار فروند سوخوی ۲۲ از اسکادران ۶۹ ام به سردستگی سرگرد رجبیان و کاپیتان المکفی به عنوان فرمانده گروه، آغاز به عملیات هوایی برای بمباران و از بین بردن رادار تشخیص زود هنگام نیروی هوایی ایران در کرج کردند. آنها توسط چهار فروند میگ ۲۳ از اسکادران هوایی ۷۳ ام نیروی هوایی عراق اسکورت میشدند. این گروه عملیاتی کوتاه زمانی پس از نفوذ به حریم هوایی ایران، توسط دو فروند هواپیمای اف ۴ پایگاه سوم شکاری نیروی هوایی ایران رهگیری شدند و فرماندهی هر دو دسته هوایی توسط هواپیماهای ایرانی مورد هوف قرار گرفته و ساقط شدند. خلبانهای هواپیماهای ساقط شده سرگرد رجبیان، باجناغ ژنرالعدنان خیرالله وزیر دفاع وقت عراق و کاپیتان المکفی یکی از ستارههای نیروی هوایی عراق بود که بارها مورد تشویق شخص صدام قرار گفته بود. هر دو این خلبانها به دلیل موقعیت نظامی ویژه اشان پس از دستگیری با احترام نظامی برخورد شدند و مورد بازجویی افسران ویژه ارتش ایران قرار گرفتند. بر خلاف تصور بازجویان هر دو این فرماندهان بشدت از شیوه فرماندهی جنگی عراق و شخص صدام ناراضی بودند. از یافتههای این بازجویی علاوه بر آنکه ایرانیها از جزءیات عملیاتهای توپولوف ۲۲ نیروی هوایی عراق مطلع شدند آنهای دریافتند که مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی عراق در نخیب در نزدیکی مرز عربستان سعودی به صورت روزانه گزارشهای اطلاعاتی از طرف ایالات متحده دریافت میکنند که شامل است بر محل گشت زنی جنگدههای رهگیر نیروی هوایی ایران، و اینکه کدام سایت سام ایرانی فعال است. با این اطلاعات ایرانیها از نحوه اینکه چگونه هواپیماهای جنگی عراقیها از مناطقی که نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران فعال است خودداری میکنند.[37] این اطلاعات فرماندهان عالی نیروی هوایی را چندان متحیر نکرد. آنها مدعی شدند از مدتها پیش از ازاینکهخلبانانعراقی به نحوی مروموز از پرواز در مناطق سیستمهای راداری فعال ایرانی اجتناب میکنند. همچنین به نظر میرسید آنها از محل پرواز هواپیماهای اف-۱۴ ایرانی آگاهی دارند و همواره پروازهای عملیاتی آنها در خارج از محدوده گشت اف-۱۴های ایرانی طراحی و اجرا میشد.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.