گویش اردکانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

زبان اردكانی از زبان جنوب غربی ایران است[۱] که در شهر اردکان ، شهرستان سپیدان گفتگو می شود. یکی از زبان های اصیل‌ در استان فارس و اردکان، مرکز آن شهرستان می‌باشد که بر پایه پژوهش های زبان‌شناسی، از دست نخورده‌ترین زبان جنوبی در ایران است.[۲]

واژگان و ساختار

این گویش از دو جهت بررسی می‌شود:
۱. از نظر واژگان متفاوت: بسیاری از کلماتی که در این گویش به کار می‌رود، کلماتی است که در ادبیات فارسی قدیم رایج بوده‌است. محمد امیری اردکانی مجموعه‌ای از این لغات را در کتاب "گویش اردکان فارس" به چاپ رسانده. برای مثال در این گویش به جای فعل "رفتن" از فعل "شدن" استفاده می‌کنند. چیزی که به وفور در ادبیات فارسی قدیم مشاهده می‌شود.
گویش اردکانی: بروم ← بشم /besham/ ------------ برو ← بشو /bosho/
نمونه این کلمات در ادبیات قدیم فارسی: حافظ: دلبر بشد و دلشدگان را خبر نکرد (بشد به معنی برفت)---------- سعدی: بشدی و دل ببردی، به دست غم سپردی (بشدی به معنی برفتی)

۲. از نظر ساختار دستوری: در این گویش، ساختارهای دستوری ای یافت می‌شود که با زبان فارسی رایج کاملاً متفاوت است. یکی از این ساختارها شناسه فعل است. در زبان رایج فارسی، شناسه هر شخص بعد از بن ماضی یا بن مضارع آن فعل به کار می‌رود. برای مثال برای فعل "گفتن"، در ضمیر اول شخص شناسه " َم" بعد از بن ماضی "گفت" به کار می‌رود و می‌شود" گفتم". ولی در این گویش شناسه هر شخص قبل از بن مضارع یا بن ماضی آن فعل به کار می‌رود. مثال:
گفتم ← " َم گو" /am gow/ (ُم + گو)
گفتی ← " ُت گو" /ot gow/ (ُت + گو)
گفت ← " ُش گو" /osh gow/ (ُش + گو)
من به او گفتم ← " مش گو" /mash gow/ (م + َش + گو)

چند مثال و لغت از این گویش

اطلاعات بیشتر اردکانی, فارسی ...
اردکانیفارسیتلفظ
مِشاتممی‌توانمMishatom
مِشاتتمی‌توانیMishatot
مشاتشمی‌تواندMishatosh
مومیشامی‌توانیمMooMisha
تومیشامی‌توانیدTooMisha
شومیشامی‌توانندShooMisha
مسکامی‌خواهمMeska
تسکامی‌خواهیTeska
شسکامی‌خواهدSheska
موسکامی‌خواهیمMoueska
توسکامی‌خواهیدToueska
شوسکامی‌خواهندShoueska
اوسوبگیرOsoo
سیلنگاه کردنSeil
چارخکفشCharokh
گردهنانGerda
جمَهلباسJema
دفتدخترdoft
پسپسرpos
کَتَکصندوقچه بزرگkatak
سووَنردبانsova
هُنِهقرار بدهhoneh
نَسِهقرار ندهnase
رَ رفت Ra
بستن

منابع

پیوند به بیرون

Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.