بازیکن و مربی فوتبال پرتغالی From Wikipedia, the free encyclopedia
ژوزه ماریو دوس سانتوس مورینیو فلیکس (به پرتغالی: José Mário dos Santos Mourinho Félix؛ موسوم به آقای خاص، زادهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۱۹۶۳) بازیکن سابق فوتبال و سرمربی اهل پرتغال است که هماکنون به عنوان سرمربی فنرباغچه فعالیت میکند.
مورینیو با رم در سال ۲۰۲۳ | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | ژوزه ماریو دوس سانتوس مورینیو فلیکس | |
زادروز | ۲۶ ژانویهٔ ۱۹۶۳ (۶۱ سال) | |
زادگاه | ستوبال، پرتغال | |
قد | ۱۷۶ سانتیمتر[۱] | |
نام مستعار | آقای خاص | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | فنرباغچه (سرمربی) | |
پُست | هافبک میانی | |
باشگاههای حرفهای | ||
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۸۰–۱۹۸۲ ۱۹۸۲–۱۹۸۳ ۱۹۸۳–۱۹۸۵ ۱۹۸۵–۱۹۸۷ مجموع | ریو آوه بلننسس سسیمبرا کامستریو ای اینداستریه | ۱۶ (۲) ۱۶ (۲) ۳۵ (۱) ۲۷ (۸) ۹۴ (۱۳) |
دوران مربیگری | ||
۱۹۹۲–۱۹۹۳ ۱۹۹۳–۱۹۹۶ ۱۹۹۶–۲۰۰۰ ۲۰۰۰ ۲۰۰۱–۲۰۰۲ ۲۰۰۲–۲۰۰۴ ۲۰۰۴–۲۰۰۷ ۲۰۰۸–۲۰۱۰ ۲۰۱۰–۲۰۱۳ ۲۰۱۳–۲۰۱۵ ۲۰۱۶–۲۰۱۸ ۲۰۱۹–۲۰۲۱ ۲۰۲۱–۲۰۲۴ ۲۰۲۴– |
اسپورتینگ (کمک مربی) پورتو (کمک مربی) بارسلونا (کمک مربی) بنفیکا لیریا پورتو چلسی اینترمیلان رئال مادرید چلسی منچستریونایتد تاتنهام آ.اس. رم فنرباغچه |
او با کسب ۲۶ عنوان قهرمانی، یکی از پرافتخارترین مربیان تاریخ فوتبال است.[۲][۳] او یکی از ده مربی برتر تاریخ فوتبال از دید یوفا[۴] و برترین مربی پرتغالی قرن به انتخاب فدراسیون فوتبال پرتغال است. او با کسب قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ یوفا و لیگ کنفرانس اروپا رکورددار میباشد.[۵]
پس از دوران کوتاه و کمفروغ بازی، مورینیو به مربیگری روی آورد. اوایل دههٔ ۹۰ به عنوان دستیار مربی و سرمربی تیمهای پایه، کار خود را آغاز کرد تا اینکه به عنوان مترجم بابی رابسون، مربی مشهور انگلیسی، انتخاب شد. ژوزهٔ جوان، در آن زمان که مترجم رابسون در باشگاههای پرتغالی اسپورتینگ لیسبون و پورتو بود، از مربی کهنهکار انگلیسی درسهای زیادی گرفت تا اینکه به عنوان دستیار و مترجم به همراه رابسون به لیگ اسپانیا و بارسلونا رفت. پس از آنکه رابسون بارسلونا را ترک کرد، مورینیو به عنوان دستیار لوییس فن خال به کار خود در بارسلونا ادامه داد.
ژوزه دوران سرمربیگری خود را با دورههای کوتاه اما موفق در تیمهای پرتغالی بنفیکا و لییرا آغاز کرد. سپس در سال ۲۰۰۲، مجدداً به پورتو بازگشت اما اینبار به عنوان سرمربی، راهی پورتو شد. ژوزه دورانی رؤیایی با پورتو داشت و از همان زمان خود را به عنوان مربی بزرگ شناساند. وی در سال اول حضورش موفق شد با پورتو سه جام بهدستآورد. اعضای پورتو در آن سال، قهرمان لیگ پرتغال، قهرمان جام حذفی پرتغال و قهرمان جام یوفا شدند. در سال بعد نیز مورینیوی جوان دوران بسیار خوبی داشت و توانست پورتو را برای دومین سال، قهرمان پرتغال کند اما اوج کار وی، رسیدن به اوج افتخار در معتبرترین رقابت اروپایی و قهرمان کردن پورتو در لیگ قهرمانان اروپا بود.
در ادامهٔ همان سال، مورینیو که در ابتدای راه مربیگریش بود، به لیگ برتر در انگلیس رفت و سرمربی چلسی شد. چلسی در طی دو سال بعد موفق شد دو بار متوالی و بعد از ۵۰ سال قهرمان لیگ شود. مورینیو در طی همین دو سال به عنوان بهترین مربی سال از طرف فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال انتخاب شد.
پس از درگیریش با مدیریت باشگاه چلسی، مورینیو اینبار ایتالیا را انتخاب کرد و در اوایل سال ۲۰۰۸ و با امضای قراردادی ۳ ساله، به عنوان سرمربی اینترمیلان انتخاب شد. در کمتر از ۳ ماه، مورینیو اولین جام خود را با اینتر کسب کرد و توانست سوپر جام ایتالیا را فتح کند و فصل اولش در ایتالیا را با قهرمانی در سری آ کامل کرد. اما در سال بعد مورینیو اینتر را سهجامه کرد تا این تیم اولین تیم در تاریخ ایتالیا شود که موفق به چنین کاری میشود. اینتریها موفق شدند قهرمان سری آ و جام حذفی ایتالیا شوند اما از همه مهمتر، آنها توانستند زیرنظر مورینیو، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوند. مورینیو نیز با این کار به سومین مربی در تاریخ و پس از ارنست هاپل و اوتمار هیتسفلد بدل شد که با ۲ تیم مختلف، قهرمان رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شدهاست.[۶] این افتخارات باعث شد تا وی مجدداً از طریق فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال به عنوان بهترین سرمربی سال ۲۰۱۰ انتخاب شود. علاوه بر آن مورینیو توانست در این سال جایزهٔ توپ طلا بهترین مربی سال فیفا را که برای اولین بار اهدا شد، دریافت کند. در ۲۸ مهٔ سال ۲۰۱۰ نیز مورینیو با امضای قراردادی ۴ ساله به لیگ اسپانیا رفت و سرمربیگری تیم رئال مادرید را به عهده گرفت. او در فصل اول هدایت رئال مادرید، موفق شد رئال مادرید را پس از ۱۸ سال، به عنوان قهرمانی کوپا دلری برساند.[۷] او در فصل دوم هدایت رئال مادرید، با کسب بیشترین امتیاز تاریخ لالیگا، این تیم را به عنوان قهرمانی لالیگا رساند.[۸] در سال ۲۰۱۳ و در آخرین فصل حضور خود در رئال مادرید، درحالیکه تنها موفق به فتح سوپرجام اسپانیا شده بود، این تیم را ترک کرد و به چلسی بازگشت. او در چلسی بار دیگر فاتح لیگ برتر انگلیس و جام اتحادیه انگلیس شد؛ اما در سال ۲۰۱۵ و به دلیل نتایج ضعیف از چلسی برکنار شد.[۹] مورینیو در سال ۲۰۱۶ هدایت منچستریونایتد را برعهده گرفت؛ جایی که او در فصل نخست هدایت یونایتد، موفق به قهرمانی در لیگ اروپا، جام اتحادیه انگلیس و جام خیریه (سوپرجام) شد.[۱۰][۱۱][۱۲] او در فصل دوم هدایت منچستریونایتد، رتبه دوم لیگ برتر، که بهترین رتبه منچستریونایتد پس از سال ۲۰۱۳ و الکس فرگوسن بود، را کسب کرد ولی موفق به کسب جام نشد. مورینیو در دسامبر ۲۰۱۸ و درحالیکه در فصل سوم هدایت منچستریونایتد به سر میبرد، از هدایت این تیم برکنار شد.[۱۳]
در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹، مورینیو به عنوان سرمربی تاتنهام هاتسپر انتخاب شد تا جانشین مائوریسیو پوچتینو اخراج شده شود. تاتنهام در شروع کار با ژوزه در جایگاه چهارده جدول ردهبندی قرار داشت اما در پایان فصل موفق به کسب رتبه ششم و همینطور سهمیه پلی آف لیگ اروپا گردید. تاتنهام در این فصل به توفیقی در دو جام حذفی و اتحادیه دست پیدا نکرد. حضور مورینیو با صعود به دور یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان همراه بود اما در مقطعی که تاتنهام بسیاری از مهرههای کلیدی خود از جمله هری کین و سون هیونگ مین در اختیار نداشت؛ مغلوب لایپزیگ شد. سر انجام او در تاریخ ۱۹ آوریل به علت کسب نتایج ضعیف و اختلاف با بازیکنان و تیم مدیریتی باشگاه از این تیم اخراج شد.
ژوزه مورینو در سال ۲۰۲۱ با قراردادی سه ساله هدایت تیم آ اس رم را بر عهده گرفت و در همان سال اول در اولین دوره رقابتهای لیگ کنفرانس اروپا تیم را قهرمان لیگ کنفرانس کرد. در نهایت در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۴ با اعلام فابریزیو رومانو خبرنگار معتبر دنیای فوتبال وی از باشگاه رم بهطور توافقی جدا شد.
وی در انگلیس یکبار خود را «خاص» نامید و از آن زمان به بعد، مطبوعات انگلیس به وی لقب «آقای خاص» دادند.[۱۴] مورینیو همیشه مورد تحسین برترین مربیان فوتبال بودهاست. پپ گواردیولا، سرمربی موفق بارسلونا پیش از آنکه رقابت توپ طلای بهترین مربی سال را به مورینیو واگذار کند، دربارهٔ وی گفته بود:
در قسمت بهترین مربیان دنیا، وقتی شما ژوزه را با کسانی مثل سر الکس، آرسن یا فابیو مقایسه میکنید، به این نتیجه خواهید رسید که وی بسیار جوانتر از آنهاست اما با وجود این جوانی، آنقدر در کارش موفق بوده که بتوان وی را بهترین مربی دنیا خواند و این حقیقت است.[۱۵]
از باشگاههایی که ژوزه مورینیو در آنها مربیگری کرده میتوان به باشگاه فوتبال بنفیکا، باشگاه فوتبال پورتو، باشگاه فوتبال چلسی، باشگاه فوتبال اینترمیلان، باشگاه فوتبال رئال مادرید، باشگاه فوتبال منچستر یونایتد، باشگاه فوتبال تاتنهام هاتسپر و باشگاه فوتبال آ اس رم اشاره کرد.
ژوزه ماریو دوس سانتوس فلیکس مورینیو در ۲۶ ژانویه ۱۹۶۳ و در شهر ستوبالِ کشور پرتغال و در یک خانواده پرجمعیت طبقه متوسط به دنیا آمد. پدرش «فلیکس مورینیو» و مادرش «ماریو ژولیا کاروژولا دوس سانتوس» نام دارند.[۱۶] پدرش دروازهبان حرفهای فوتبال بود و در تیمهای بلننسس و ستوبال به فوتبال مشغول بود و توانست یک بازی ملی را در تیم ملی پرتغال، تجربه کند. مادرش نیز معلم کلاس ابتدایی بود که از خاندانی ثروتمند آمده بود.[۱۷]
فوتبال بخشی از زندگی ژوزه شده بود و وی همیشه مشتاق دیدن بازی پدرش بود. وی آخر هر هفته، برای دیدن بازی پدرش به شهرهای مختلف میرفت تا اطلاعاتش را از فوتبال، افزایش دهد. سپس زمانیکه فلیکس پدر، دوران بازیگریش تمام شد و مربی شده بود، ژوزه به یک دانشجوی ورزش تبدیل شده بود. وی تمرینات تیم را با دقت نگاه میکرد و در مواقع لازم، بازی تیمهای رقیب را زیر نظر میگرفت و آنها را آنالیز میکرد.[۱۸]
ژوزه میخواست جا پای پدر بگذارد و فوتبالیست شود و برای همین بود که به تیم پایه بلننسس پیوست. سپس به تیم اصلی «ریو اوه» راه پیدا کرد و زیر نظر پدرش که سرمربی تیم بود، به بازی پرداخت. بعد از آن، به تیمهای «بلننسس» و «سسیمبرا» پیوست اما گذشت زمان نشان داد که وی قدرت و سرعت لازم را برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای، ندارد.[۱۹][۲۰] به همین دلیل بود که وی تصمیم گرفت تا به یک سرمربی حرفهای تبدیل شود.[۱۷] اما مادرش نام وی را در یک مدرسه بازرگانی نوشت تا ژوزه به تحصیل بپردازد. ژوزه تنها یک روز به آن مدرسه رفت و پس از آن، تصمیم گرفت تا تمام فکرش را روی ورزش بگذارد و از همین رو، به دانشگاه صنعتی لیسبون رفت و در رشته تربیت بدنی، شروع به تحصیل کرد.[۱۷] ژوزه درسش را در طی ۵ سال و در چندین مدرسه به پایان رساند و توانست دیپلمش را با نمرات خوب دریافت کند.[۱۸] سپس در کلاسهای مربیگری شرکت کرد و آنجا بود که تصمیم گرفت تا شیوه متفاوتی را در مربیگری بکار بگیرد و تئوریهای مربیگری را با تکنیکهای روحی و روانی در هم آمیزد.[۱۷][۲۱]
مورینیو جوان، در اوایل دهه ۹۰ و پس از آنکه شغل معلم ورزشی را رها کرد، تصمیم گرفت تا به سمت رویایش برود و در اولین قدم، مربی تیم پایه شهرش شد. وی پلههای ترقی را طی میکرد و دستیار مربیهای تیمهای بهتر شد.[۲۱] در سال ۱۹۹۲، فرصت مترجمی برای یک مربی بزرگ خارجی را بهدست آورد. سر بابی رابسون به عنوان سرمربی جدید اسپورتینگِ لیسبون انتخاب شد و مسئولین تیم ژوزه را به عنوان مترجم وی انتخاب کردند.[۱۹]
در ابتدا این حرکت ژوزه، به معنی دور شدن از مربیگری بود اما وی توانست احترام و دوستی رابسون را کسب کند. رابسون به مورینیو احترام میگذاشت و با وی صمیمی شده بود و به همین دلیل، این دو دربارهٔ تاکتیکها و شیوه مربیگری با هم به گفتگو میپرداختند.[۱۹] در دسامبر سال ۱۹۹۳، مسئولین اسپورتینگ، رابسون را اخراج کردند اما اینبار مسئولین تیم رقیب، یعنی پورتو وی را استخدام کردند و مورینیو کماکان در نقش دستیار و مترجم رابسون بکارش ادامه داد.[۲۱] آخرین بار این دو در سوپرجام پرتغال بر روی نیمکت پورتو نشستند که با برد ۵–۰ پورتو در مقابل رقیب دیرینه، یعنی بنفیکا به پایان رسید.[۲۲]
بعد از دو سال و در سال ۱۹۹۶، این دو مجدداً در کنار هم، به یک باشگاه دیگر و اینبار به بارسلونا رفتند. در بارسلونا، مورینیو کماکان به یادگیری ادامه میداد و تصمیم گرفت تا زبان مردم این منطقه(کاتالان) را یاد بگیرد.[۲۳] ژوزه در کنفرانسهای مطبوعاتی در نقش مترجم حضور پیدا میکرد، تمرینات را طرحریزی میکرد، به بازیکنان در یادآوری تاکتیکها و شیوهها کمک میکرد و به آنالیز حریفان میپرداخت. همکاری رابسون و مورینیو جواب داد و بارسلونا در آن فصل، توانست قهرمان جام در جام اروپا شود. در انتهای فصل، رابسون از بارسا رفت اما اینبار مورینیو با وی تیم را ترک نکرد و به عنوان دستیار در تیم باقیماند.[۲۱] مورینیو بارها از رابسون تعریف کردهاست و یکبار دربارهٔ وی گفته بود:
یکی از مهمترین چیزهایی که از سر بابی رابسون یادگرفتم، این بود که؛ در زمان برد، نباید احساس کامل بودن داشته باشید و در زمان شکست، نباید ناامید شوید.[۲۱]
مورینیو کارش را با دستیاری لوئیز فان خال هلندی که جانشین رابسون شده بود، ادامه داد و از وی نیز درسهای زیادی آموخت. فان خال که میدید دستیاران کاملی دارد، به مورینیو اجازه داد تا هدایت تیم دوم بارسلونا را به تنهایی به عهده بگیرد.[۲۳] فان خال همچنین، در جامهای خاص که اهمیت کمتری داشتند، به مورینیو اجازه میداد تا هدایت تیم اصلی را بر عهده بگیرد. برای مثال ژوزه در سال ۲۰۰۰، هدایت بارسا را به عهده گرفت و مقام قهرمانی جام کاتالونیا را برایش به ارمغان آورد.[۲۴] بارسلونا با فان خال به دو قهرمانی پیاپی در لالیگا دست پیدا کرد.[۲۱]
این بخش نیازمند گسترش است. میتوانید با افزودن به آن کمک کنید. |
در سپتامبر سال ۲۰۰۰، فرصتی به دست آمد تا مورینیو به عنوان نقش اول در کادر هدایت یک تیم، ایفای نقش کند. وی درحالیکه ۴ هفته از رقابتهای لیگ پرتغال گذشته بود، به عنوان جانشین یوپ هینکس، به عنوان سرمربی تیم بنفیکا انتخاب شد.[۲۳]
وقتی با فان خال، دربارهٔ برگشت به بنفیکا به عنوان دستیار، صحبت کردم، وی گفت «به مسئولین آن تیم بگو که تنها در صورتیکه تو را به عنوان سرمربی بخواهند، میتوانند به سراغت بیایند. در غیر آنصورت، همینجا خواهی ماند.»[۲۵]
مسئولین تیم قصد داشتند تا اوسوالدو پرییرا را به عنوان دستیار مورینیو انتخاب کنند اما مورینیو این را نپذیرفت و به جای آن، کارلوس موزر را به عنوان دستیارش انتخاب کرد که مدافع سابق و بازنشسته تیم بود.[۲۶] مورینیو با پرییرا هیچ وقت رابطه خوبی نداشت. در همین زمان، بابی رابسون مربی نیوکاسل شد و از مورینیو خواست تا به عنوان دستیار به وی بپیوندد تا دوباره با هم کار کنند اما مورینیو این درخواست را نپذیرفت.[۲۷]
مورینیو و موزر دوران خوبی در بنفیکا داشتند[۲۸][۲۹] اما مدیریت باشگاه، دچار دگرگونی شد. «مانوئل ویلارینو» به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد و بلافاصله اعلام کرد که تونی، بازیکن سابق تیم را سرمربی تیم خواهد کرد[۲۳] اما برای انجام اینکار، عجلهای نداشت. مورینیو بعد از یک برد ۳–۰ در برابر اسپورتینگ، از مدیریت باشگاه خواست تا قراردادش را تمدید کند[۲۸] اما ویلارینو از انجام اینکار امتناع کرد و درخواست مورینیو را نپذیرفت. مورینیو نیز بلافاصله بعد از این اتفاق و در دسامبر ۲۰۰۰، در حالی که تنها ۹ هفته بود که سرمربی بنفیکا شده بود، از پستش استعفا داد.[۳۰] ویلارینو بعدها از این عمل خود، اظهار ندامت و پشیمانی کرد.
اگر دوباره این فرصت را داشته باشم، حتماً قرداد وی را تمدید خواهم کرد. تنها بعداً بود که فهمیدم که غرورم، مهمتر از منافع باشگاه نیست[۲۸]
مورینیو در آوریل سال بعد، سرمربی لییرا شد و توانست این تیم را به رده پنجم جدول برساند که بهترین عنوان تاریخ این تیم بود.[۳۱] موفقیت خیرهکننده مورینیو در لییرا از دید باشگاههای بزرگ پرتغال دور نماند و مسئولین تیم پورتو به سراغ وی آمدند.[۲۳]
در ژانویه سال ۲۰۰۲ بود که مسئولین تیم پورتو، مورینیو را به عنوان سرمربی جدید خود انتخاب و وی را جانشین «اوستاویو ماچدا» کردند. مورینیو تیم را در آن سال با کسب ۱۱ برد، ۲ تساوی و ۲ شکست، به عنوان سومی لیگ نائل کرد.[۳۲]
وی بلافاصله اعضای اصلی تیمش که بدنه تیمش را تشکیل میداند را شناسایی کرد. این افراد، بازیکنایی چون ویتور بایا، ریکاردو کاروالیو، کوستینها، دکو و هلدر پوستیگا بودند. بعد از آن، وی خورخه کاستا، کاپیتان تیم را که بهطور قرضی در تیم دیگری بود را به تیم برگرداند. وی همچنین چند بازیکن را از تیمهای دیگر آورد. بازیکنانی چون نونو والنته از لییرا،[۳۳] پائولو فریرا از ستوبال[۳۴] و مانیش از بنفیکا[۳۵] از جمله بازیکنانی بودند که مورینیو خریده بود.
در سال بعد، مورینیو نخستین جام خود را کسب کرد. وی با رکورد ۲۷ برد، ۵ مساوی و ۲ شکست، با کسب ۸۶ امتیاز و با اختلاف ۱۱ امتیاز نسبت به بنفیکا، قهرمان لیگ پرتغال شد.[۳۶] کسب ۸۶ امتیاز از ۱۰۲ امتیاز ممکن، بهترین رکورد امتیازگیری در تاریخ لیگ پرتغال شد. ژوزه در مهٔ سال ۲۰۰۳، دو جام دیگر بهدست آورد. وی ابتدا لییرا را در جام حذفی شکست داد و قهرمان شد و سپس در جام یوفا موفق شد با شکست سلتیک قهرمانی را برای پورتو به ارمغان بیاورد.[۳۷]
روند موفقیتهای پورتو و مورینیو، در فصل بعد کاملتر شد. آنها ابتدا در سوپر جام پرتغال، ۱–۰ تیم لییرا را شکست دادند تا اولین جام آن سال خود را کسب کنند. البته پورتو در سوپر کاپ اروپا با تک گل آندری شوچنکو از تیم آ.ث میلان ایتالیا شکست خورد و نتوانست قهرمان شود. ژوزه تیمش را به یک پیروز قاطعانه در لیگ پرتغال رهنمود کرد. این تیم در کل فصل، در خانه تمام بازیهایش را برد. در کل فصل نیز تنها ۱ باخت به تیم ویسنته داد و ۵ هفته مانده به پایان رقابتها، قهرمانی تیم مشخص شده بود.[۳۸] مورینیو جام حذفی را در مه سال ۲۰۰۴، به بنفیکا واگذار کرد اما در عوض آن، قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را برای هواداران و تیم به ارمغان آورد.[۳۹] آنها مقتدرانه و با ۳ گل، تیم موناکو را در کشور آلمان شکست دادند.[۳۹][۴۰] پورتو برای رسیدن به فینال، تیمهایی چون منچستر یونایتد، المپیک لیون و دیپورتیوو لاکرونیا را شکست داده بود[۴۱] و تنها در دور گروهی رقابتها باخت را تجربه کرد که آن باخت نیز در مقابل تیم رئال مادرید بود.[۳۹][۴۲]
بعد از این موفقیت، باشگاههایی چون لیورپول، رئال مادرید و چلسی برای جذب مورینیو ابراز علاقه کردند. مورینیو نیز یکبار از علاقهاش برای کار در لیورپول خبر داده بود و گفته بود:
لیورپول از آن باشگاههایی است که انسان را وسوسه میکند درحالیکه چلسی، یک پروژه جدید است که مقدار زیادی پول در آن صرف شدهاست و چندان من را مشتاق نمیکند. چلسی از آن پروژههایی است که معلوم نیست نهایتش به کجا میرسد. برای یک مربی داشتن پول کافی برای خرید بازیکنان با کیفیت مورد نظرش، خیلی جذابیت دارد اما حقیقت این است که هیچکس نمیتواند تضمین دهد که با وجود خرج زیاد، تیم موفق خواهد شد یا خیر[۴۳]
اما در نهایت لیورپول به سراغ رافائل بنیتز اسپانیایی رفت و مورینیو نیز پیشنهاد عالی آبراموویچ را پذیرفت و هدایت چلسی را به عهده گرفت.[۴۳]
مورینیو در ژوئن سال ۲۰۰۴ بود که به چلسی پیوست. رقم قرارداد وی، بسیار بالا بود و وی را جز مربیان با بیشترین دستمزد کرده بود. وی در ابتدا سالانه ۴٫۲ میلیون یورو دریافت میکرد اما در سال ۲۰۰۵، این رقم به ۵٫۲ میلیون یورو رسید.[۴۴] مورینیو در یکی از کنفرانسهای مطبوعاتیش در انگلیس گفته بود:
امیدوارم من را آدم مغروری خطاب نکنید اما من مربیای هستم که قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شدهام. پس فکر میکنم که آدم خاصی هستم.[۴۵]
این جمله مورینیو باعث شد تا از آن زمان به بعد، مطبوعات انگلیس، وی را «آقای خاص» صدا کنند.[۴۵]
مورینیو که جانشین کلودیو رانیری شده بود، اعضای سابق خود در تیم پورتو را با خود به چلسی آورد و به عنوان دستیار از آنها استفاده کرد. همچنین وی از استیو کلارک، بازیکن سابق و بازنشسته چلسی خواست تا به عنوان دستیارش کار کند و وی پذیرفت. مورینیو در ادامه فصل نقل و انتقالات، بیش از ۷۰ میلیون دلار هزینه کرد و بازیکنان مورد نیازش را خریداری کرد. تیاگو مندز از بنفیکا با ۱۰ میلیون یورو،[۴۶] مایکل اسین از المپیک لیون با ۲۴٫۴ میلیون یورو،[۴۷][۴۸] دیدیه دروگبا از المپیک مارسی با ۲۴ میلیون یورو،[۴۹] ماتیا کژمان از آیندهوون با ۵٫۴ میلیون یورو[۵۰] و دو بازیکن سابق مورینیو در پورتو؛ ریکاردو کاروالیو با ۱۹٫۸ میلیون یورو[۵۱] و پائولو فریرا با ۱۳٫۳ میلیون دلار[۵۲] از جمله بازیکنانی بودند که به چلسی پیوستند تا مورینیو بتواند کار خود را در چلسی انجام دهد.
تحت هدایت مورینیو، چلسی در اوایل ماه دسامبر، در صدر جدول لیگ حضور داشت و به مراحل حذفی لیگ قهرمانان هم راه یافته بود.[۵۴] مورینیو اولین جام خود را با برد ۳–۲ در برابر لیورپول برای باشگاه چلسی به ارمغان آورد و این تیم را قهرمان کارلینگ کاپ انگلیس کرد.[۵۵]
سپس چلسی توانست بعد از ۵۰ سال قهرمان لیگ شود.[۵۳] اما با این حال مورینیو نتوانست چلسی را به فینال لیگ قهرمانان اروپا برساند. چلسی با یک گل مشکوک از لیورپولی شکست خورد که سرانجام قهرمان آن سال لیگ قهرمانان هم شد.[۵۴][۵۶]
چلسی فصل بعد را خوب شروع کرد. آنها با شکست ۲–۱ آرسنال، توانستند مقام قهرمانی جام خیریه انگلیس را کسب کنند.[۵۷] در ادامه و در فصل ۰۵–۲۰۰۴ نیز این تیم از همان هفتهٔ نخست در صدر جدول بود و نتایج بسیار خوبی چون برد ۳–۰ در برابر منچستر یونایتد را کسب کرد[۵۸] و توانست قهرمان این رقابتها شود.[۵۹] بنابراین چلسی برای دومین سال پیاپی قهرمان لیگ شده بود و مورینیو چهارمین قهرمانی لیگ پیاپی خود را کسب کرده بود.
شرایط چلسی بسیار مناسب بود تا اینکه در تابستان ۲۰۰۶، امضای قرارداد با ستاره اوکراینی آ.ث میلان یعنی آندری شفچنکو، نشان داد که بین مورینیو و آبراموویچ اوضاع چندان مناسب نیست.[۶۰] شوچنکو در زمان امضای قراردادش، یکی از گرانقیمتترین مهاجمان دنیا بود که با میلان، هم قهرمان ایتالیا شده بود و هم قهرمان اروپا و توانسته بود که توپ طلا را نیز کسب کند. چلسی دو سال بود که برای خرید شوچنکو تلاش میکرد اما مسئولین میلان حاضر به فروش وی نشده بودند. شوچنکو در فصل اولش ناامیدکننده ظاهر شد و در لیگ تنها ۴ گل زد و در کل مسابقات نیز تنها ۱۴ گل زد[۶۱] درحالیکه دروگبا، در آن فصل آقای گل لیگ شد و همین مورینیو را مجاب کرده بود تا شوچنکو را از ترکیب اصلی بیرون بگذارد. در بازی با لیورپول، مورینیو حتی شوچنکو را بر روی نیمکت هم نگذاشت که همین باعث اعتراض آبراموویچ شد. شوچنکو تنها بازیکن فصل نقل و انتقالات چلسی نبود. میشائیل بالاک کاپیتان تیم ملی آلمان نیز بهطور رایگان از بایرن مونیخ به چلسی پیوست تا خط میانی تیم چلسی را قوی تر از قبل کند.[۶۲] ایدور گودیانسن، مهاجم ایسلندی چلسی نیز که یکی از مهمترین بازیکنان تیم بود، به بارسلونا فروخته شد.[۶۳]
با وجود درگیری و حاشیههای چلسی، این تیم توانست کارلینگ کاپ سال ۲۰۰۷ را با شکست آرسنال کسب کند.[۶۴] مورینیو با چلسی بازهم در لیگ قهرمانان اروپا به جایی نرسید. این تیم در ضربات پنالتی، بازهم مغلوب لیورپول شد و نتوانست به فینال برسد.[۶۵] همچنین، امکان ۴ جامه شدن از چلسی گرفته شد. چرا که چند روز بعد از حذف از لیگ قهرمانان، چلسی در مقابل آرسنال با نتیجه ۱–۱ متوقف شد تا منچستر یونایتد به دو سال پیشتازی چلسی پایان دهد.[۶۶] بدین ترتیب مورینیو برای اولین بار در طی ۵ سال گذشته، بدون کسب جام مانده بود. البته چلسی در فینال اف ای کاپ، موفق شد با یک گل منچستر را شکست دهد و پس از سالها، اولین فینال برگزار شده در ورزشگاه بازسازی شده ویمبلی را به سود خود به پایان رساند.[۶۷] همچنین این نخستین اف ای کاپی بود که مورینیو آن را کسب کرده بود که باعث شد مورینیو تمام جامهای ممکن در لیگ جزیره را کسب کرده باشد. با این وجود، درگیری و تنش بین مورینیو و آبراموویچ مجدداً بالا گرفت که دلیلش، انتخاب آورام گرانت به عنوان مدیر ورزشی تیم بود که با وجود اعتراض مورینیو، نقشش در باشگاه روزانه بیشتر از قبل میشد.[۶۸] در همین حین نیز، آرین روبن، ستاره تیم چلسی، به رئال مادرید رفت[۶۹][۷۰][۷۱] و فلورنت مالودا فرانسوی، به جای وی به چلسی آمد.[۷۲]
در نخستین بازی فصل بعد، مورینیو و چلسی موفق شدند ۳–۲ تیم بیرمنگهام را شکست دهند و به رکورد ۶۴ بازی خانگی بدون شکست برسند تا رکورد تاریخی لیورپول که ۶۳ بازی بود و مربوط به اواخر دهه هفتاد، شکسته شود.[۷۳] با این وجود، چلسی فصل را بمانند فصل قبل، خوب شروع نکرد. آنها ابتدا به استون ویلا باختند و در ادامه نیز در خانه، با نتیجه مساوی بدون گل در مقابل بلکبرن متوقف شدند. در لیگ قهرمانان نیز آنها در ورزشگاهی که نیمی از آن خالی بود، در مقابل تیم نروژی روزنبرگ، تنها به یک تساوی ۱–۱ رسیدند که آن گل را نیز شوچنکو زده بود تا مشخص شود شرایط روحی تیم مساعد نیست.[۷۴]
سرانجام در سپتامبر سال ۲۰۰۷، مورینیو بهطور ناگهانی و با رضایت طرفین، قراردادش را فسخ کرد و از چلسی رفت[۷۵] که دلیل اصلیش، دخالتهای رومن آبراموویچ و آورام گرانت بود.[۷۶][۷۷] مورینیو به عنوان موفقترین مربی تاریخ چلسی، این تیم را ترک کرد. مورینیو در ۳ سال، ۶ جام برای چلسی به ارمغان آورد و در تمام این بازیها، حتی یک باخت خانگی را تجربه نکرد.[۷۸]
در ۲ ژوئن سال ۲۰۰۸، مورینیو با قراردادی ۳ ساله، هدایت تیم اینتر میلان را به عهده گرفت و جانشین روبرتو مانچینی شد. مورینیو اکثر همکاران خود در چلسی و پورتو را نیز با خود به اینتر برد.[۸۰][۸۱] علاوه بر آن، از «جوزپه بارسی»، بازیکن سابق اینتر و سرمربی سابق تیم جوانان باشگاه، به عنوان دستیار در تیم استفاده کرد.[۸۲] ژوزه در نخستین کنفرانس مطبوعاتیش در اینتر، تنها به زبان ایتالیایی صحبت کرد که خودش میگفت آن را در ۳ هفته آموختهاست.[۷۹] همچنین در همان کنفرانس، مورینیو اعلام کرد که تنها چند خرید انجام خواهد داد و بمانند چلسی، خرج نخواهد کرد.[۸۳] آمانتینو مانسینی برزیلی با ۱۳ میلیون یورو،[۸۴][۸۵] مونتاری غنایی با ۱۴ میلیون یورو[۸۶] و ریکاردو کوارشما پرتغالی با ۱۸ میلیون یورو (به علاوه یکی از بازیکنان جوان اینتر)، راهی اینتر و تیم مورینیو شدند.[۸۷][۸۸]
در نخستین رقابت خود در ایتالیا، مورینیو توانست آ. اس. رم را در ضربات پنالتی شکست دهد و اینتر را قهرمان سوپر جام ایتالیا کند.[۸۹] مورینیو در ادامه، توانست اینتر را قهرمان سری آ هم بکند[۹۰]
با وجود قهرمانی در لیگ با اختلاف ۱۰ امتیاز نسبت به تیم دوم، بعضی هواداران اینتر، معتقد بودند اینتر در لیگ قهرمانان بسیار ناامیدکننده ظاهر شدهاست. اینتر در لیگ قهرمانان، روند خوبی نداشت. آنها ابتدا یک باخت ۱–۰ به تیم پاناتیناکوس یونان دادند و در ادامه نیز در خانه تیم آنارتیس قبرس تنها به یک تساوی ۰–۰ دست یافته بودند.[۹۱] اما با این وجود، اینتر از گروهش بالا رفته بود. اینتر در دور نخست این رقابتها، در مجموع با نتیجه ۲–۰ به منچستر یونایتد باخت و از گردونه رقابتها حذف شد.[۹۲] منچستر در آن سال، به فینال رقابتها راه یافته بود.[۹۲] در جام حذفی نیز اینتر در نیمه نهایی، با نتیجه ۳–۱ مغلوب سمپدوریا شد[۹۳] تا مورینیو در سال اولش در اینتر، دو جام کسب کرده باشد.
مورینیو در کنفرانسهای مطبوعاتیش در ایتالیا که ناشی از جو پرتنش فوتبال این کشور بود، با برخی مربیان بزرگ ایتالیا درگیری لفظی داشت. مربیانی چون کارلو آنجلوتی، سرمربی تیم آ.ث میلان، لوچانو اسپالتی، سرمربی تیم آ. اس رم و کلودیو رانیری، سرمربی تیم یوونتوس کسانی بودند که با مورینیو درگیری لفظی داشتند. یکی از معروفترین این اتفاقات و جنجالها، در مارس ۲۰۰۹ رخ داد که مورینیو سایر تیمها را که مدتها زیر سایه اینتر بودند را کم توفیق خطاب کرد و گفت که این تیمها آخر هر فصل، بدون جام میمانند.[۹۴] اصطلاح «بیجامها» بعدها بسیار بین هواداران اینتر و خبرنگاران ایتالیایی رواج پیدا کرد و حتی یکی از مهمترین شعار هواداران در زمان کسب ۱۷مین قهرمانیشان شده بود.[۹۵][۹۶] حتی شرکت نایک نیز برای معرفی لباس مخصوص قهرمانی اینتر، از این شعار استفاده کرده بود.[۹۷] اما این شعار و جنجالهایش به همینجا ختم نشد و و بعد از فینال جام حذفی ایتالیا در فصل ۰۹–۲۰۰۸ که با قهرمانی لاتزیو به پایان رسیده بود، هواداران پایتختنشین ایتالیا، در حالی به جشن و پایکوبی میپرداخت که لباسی با شعار «من قهرمان شدم، اما تو بی جامی» (به ایتالیایی: Io campione, tu zero titoli) را به تن داشتند که کنایهای به حرفهای مورینیو بود.[۹۸]
زیر نظر مورینیو، آدریانو برزیلی در آوریل سال ۲۰۰۹، از اینتر جدا شد.[۹۹][۱۰۰] بعد از آن نیز دو بازیکن آرژانتینی اینتر؛ خولیو کروز و هرنان کرسپو نیز از تیم رفتند. لوئیز فیگو، هافبک پرتغالی اینتر نیز در پایان آن فصل، از میادین فوتبال خداحافظی کرد.[۱۰۱] فیگو در فصل آخر بازیش، بخاطر کم بازی کردن، قصد ترک باشگاه را داشت اما سرانجام در این تیم باقیماند و به عنوان دستیار مورینیو به کار ادامه داد. در ادامه نیز، مورینیو دیگو میلیتو، مهاجم آرژانتینی را خرید که نقش عمدهای در موفقیتهای وی در سال بعد داشت.[۱۰۲] تیاگو موتا[۱۰۲][۱۰۳] و وسلی اسنایدر[۱۰۴][۱۰۵] نیز دو خرید دیگر مورینیو بودند تا خط میانی اینتر را قوی تر از قبل کنند. اما مهمترین نقل و انتقالات فصل دوم مورینیو در اینتر، معاوضه زلاتان ابراهیموویچِ سوئدی با ساموئل اتوئوِ کامرونی بود. زلاتان به بارسلونا رفت[۱۰۶] و اتوئو به اینتر پیوست.[۱۰۷] علاوه بر این، اینتر ۳۵ میلیون یورو نیز از این طریق درآمدزایی کرد تا انتقال زلاتان به بارسا، دومین نقل و انتقال گران تاریخ فوتبال، بعد از انتقال کریستیانو رونالدو به رئال مادرید، باشد.[۱۰۶][۱۰۸]
ریکاردو کوارسما نیز بخاطر کم بازی کردن، به تیم سابق مورینیو، پورتو پیوست اما در اوایل فصل، بهطور قرضی به دیگر تیم مورینیو، چلسی پیوست.[۱۰۹] به همین دلیل بود که خط میانی اینتر از قدرتش کاسته شده بود و مورینیو برای رفع این مشکل، از مسئولین باشگاه خواست تا وسلی اسنایدرِ هلندی را به تیم بیاورند تا خط میانی تیم محکم شود.[۱۰۴][۱۰۵]
اینترِ مورینیو، فصل جدید (۲۰۱۰) را خوب آغاز نکرد. آنها ابتدا در سوپر جام با نتیجه ۲–۱ مغلوب لاتزیو شدند و در لیگ نیز با نتیجه ۱–۱، در ورزشگاه خانگی خود، در مقابل تیم تازه صعود کرده باری متوقف شدند.[۱۱۰] اما پس از این دو بازی، اینتر روند رو به رشد خود را آغاز کرد. اینتر تا قبل از پایان نیم نیم فصل و تا نوامبر بیش از ۳۰ گل به ثمر رساند و نتیجهای چون برد ۴–۰ را در دربی میلان تجربه کرد.[۱۱۰] خط میانی اینتر با حضور اسنایدر، و خط حمله این تیم با حضور میلیتو، بسیار خوب کار میکردند. اینتر در همین زمان نیز با ۵ گل جنوا را شکست داد تا بهترین پیروزی آن فصل سری آ را رقم زده باشد.[۱۱۰] اما در ادامه مورینیو بخاطر اعتراضش به داور بازی با یوونتوس از زمین بازی اخراج شد و اینتر آن بازی را با نتیجه ۲–۱ واگذار کرد.[۱۱۱]
از ان به بعد مورینیو جبههگیری خود را در مقابل داوران آغاز کرد و اوج این اتفاق، در بازی ۲۲ فوریه در برابر سمپدوریا بود که باعث محرومیت ۳ جلسهای مورینیو شده بود.[۱۱۳] در همان زمان، مورینیو با ماریو بالوتلی دچار مشکل شده بود که این اتفاقات باعث شد اینتر در یک بحران گرفتار شود و از ۶ بازی و ۱۸ امتیاز، تنها ۷ امتیاز کسب کند[۱۱۰] که ۳ بازی از این ۶ بازی (شامل باخت ۳–۱ به کاتانیا) در زمان محرومیت مورینیو بود. این وضعیت اینتر، با انتقاد شدید رسانهها همراه بود اما با این وجود، مورینیو اینتر را با برد در مقابل تیم سابقش چلسی، به مرحله یک چهارم نهایی رساند. اینتر در ورزشگاه سن سیرو موفق شد ۲–۱ به پیروزی برسد و در استمفورد بریج نیز با ۱ گل پیروز شد.[۱۱۴]
در ۶ آوریل ۲۰۱۰، مورینیو به یک افتخار بزرگ دست یافت. وی تبدیل به نخستین و تنها سرمربی در تاریخ فوتبال شد که توانست با ۳ تیم مختلف، به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برسد (البته لوئی فان خال نیز یک روز بعد به چنین افتخاری دست یافت).[۱۱۵] روند موفقیتآمیز اینتر در آن فصل ادامه داشت و یک هفته بعد نیز، اینتر برای نخستین بار تحت هدایت مورینیو، توانست به فینال جام حذفی ایتالیا برسد. آنها در مجموع فیورنتیا را با نتیجه ۲–۰ شکست دادند و فینالیست شدند.[۱۱۶]
اینتر و مورینیو در ۲۸ آوریل توانستند با شکست قهرمان دوره قبل رقابتها، بارسلونا، به فینال لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کنند.[۱۱۷] دومین فینال مورینیو در لیگ قهرمانان در حالی رقم خورد که آنها در بازی برگشت خود در برابر بارسلونا، ۱–۰ شکست خورده بودند اما با توجه به برد ۳–۱ در بازی رفت، توانسته بودند به فینال برسند.[۱۱۷]
مورینیو درحالیکه در حال خوشحالی با بازیکنانش بخاطر صعود به فینال بود، با ویکتور والدز، دروازهبان بارسلونا درگیر شد که بازیکنان دیگر والدز را از وی جدا کردند.[۱۱۸] خوشحالی خاص مورینیو در نیوکمپ، بیشتر به این خاطر بود تا دل هواداران رئال مادرید را بهدست بیاورد چراکه صحبتهای زیادی مبنی بر اینکه وی به زودی سرمربی این تیم خواهد شد، به وجود آمده بود.[۱۱۹] سرانجام مورینیو بعد از ۳۸ سال، اینتر را به فینال لیگ قهرمانان اروپا رساند.[۱۲۰]
در ۲ مه، اینتر با یک برد ۲–۰ برابر لاتزیو، تقریباً قهرمانیش در سری آ قطعی شده بود. آنها در ۵ مه، با برد ۱–۰ در برابر آ. اس. رم قهرمان جام حذفی شدند و در ۱۶ می، اینتر با یک گل سیه نا را شکست داد و قهرمان ایتالیا شد.[۱۱۰] بدین ترتیب اینتریها دو جام شدند و با توجه به حضورشان در فینال لیگ قهرمانان، میتوانستند به نخستین تیم ایتالیایی تبدیل شوند که ۳ جام اصلی را کسب کردهاست.[۱۲۱][۱۲۲] سرانجام در ۲۲ مه، اینتر با نتیجه ۲–۰ بایرن مونیخ را شکست داد و توانست پس از سالها، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود.[۱۱۷] اینتر نیز نخستین تیم ایتالیایی شد که ۳ جام کسب میکند و مورینیو هم به سومین مربی تاریخ بدل شد که موفق شده با دو تیم مختلف قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود.[۱۱۲]
مورینیو روز بعد نیز اعلام ناراحتی کرد که این احتمالاً آخرین حضور وی در اینتر بوده و بعد هم ابراز علاقه کرد تا هدایت رئال مادرید را به عهده بگیرد.[۱۲۳]
اگر که شما در طول دوران مربیگری خود، هدایت رئال مادرید را نتوانید به عهده بگیرید، همیشه احساس میکنید که چیزی در پرونده کاریتان کم بودهاست[۱۲۳]
در ۲۷ مه، مسئولین تیم رئال مادرید موفق شدند تا با پرداخت غرامتی سنگین به اینتر بابت یکسال باقیمانده قرارداد مورینیو، و پرداخت دستمزدی خوب به خود مورینیو، وی را به عنوان سرمربی خود انتخاب کنند.[۱۲۵][۱۲۶]
در ۲۸ مه سال ۲۰۱۰، بهطور رسمی اعلام شد که مورینیو به جای مانوئل پیگرینی، هدایت رئال مادرید را به عهده خواهد گرفت.[۱۲۷] مورینیو که با قراردادی ۴ ساله به مادرید آمده بود، در ۳۱ مه در اولین کنفرانس مطبوعاتیش شرکت کرد و تبدیل به یازدهمین سرمربی رئال مادرید در طی ۷ ساله گذشته شد.[۱۲۶]
با وجود حضور پرز به عنوان رئیس باشگاه، خریدهای مورینیو بیشتر از آنکه ستاره باشند، بازیکنان جوانی بودند که در آینده ستاره میشدند. مورینیو بازیکنان جوانی چون سرخیو کانالس با ۴٫۵ میلیون یورو،[۱۲۸] مسعوت اوزیل با ۱۵ میلیون یورو،[۱۲۹][۱۳۰] سامی خدیرا با ۱۳ میلیون یورو،[۱۳۱][۱۳۲] آنخل دی ماریا با ۲۵ میلیون یورو[۱۳۳][۱۳۴] و ریکاردو کاروالیو؛ بازیکن سابق خود را با ۸ میلیون یورو[۱۳۵] به رئال مادرید آورد.
در ۲۹ اوت ۲۰۱۰، مورینیو در اولین بازی خود به عنوان سرمربی رئال مادرید در لالیگا، در مقابل رئال مایورکا با نتیجه مساوی بدون گل متوقف شد.[۱۳۶] رئال در ادامه موفق بود اما در بازیهایی چون بازی با لوانته، اوسر و آژاکس آمستردام، بازیکنان این تیم موقعیتهای زیادی از دست میدادند اما مورینیو نگران این موضوع نبود:
یک روز تاوان این همه موقعیت را، یک تیم بدشانس خواهد داد و به جای این تیمها، گل خواهد خورد[۱۳۷]
رئال در بازی بعدی خود، با نتیجه ۶–۱ تیم دپورتیوو لاکرونیا را در سانتیاگو برنابئو شکست داد و در ادامه نیز مالاگا با نتیجه ۴–۱ از رئالِ مورینیو شکست خورد و ریسینگ سانتاندر نیز با نتیجه مشابه با دپورتیوو از رئال شکست خورد.[۱۳۸] اما اوج کار مورینیو در رئال، در ۲۲ دسامبر رقم خورد. جاییکه مورینیو موفق شد رئال را در کوپا دل ری به بردی ۸–۰ در مقابل لوانته برساند. این برد و نتیجه، بهترین برد تاریخ مربیگری مورینیو شد.[۱۳۹]
در ۲۹ نوامبر، مورینیو اولین الکلاسیکو خود را تجربه کرد. وی این بازی را با نتیجه ۵–۰ به بارسلونا واگذار کرد و سنگینترین شکست خود را متحمل شد. پرز، مدیرعامل رئال مادرید، این بازی را بدترین بازی تاریخ باشگاه خواند.[۱۴۰] والدانو، مدیر ورزشی تیم نیز از مورینیو بخاطر عدم توانایی در هدایت تیم، شدیداً انتقاد کرد.[۱۴۱] اما خود مورینیو این شکست را تحقیر شدن نمیدانست.[۱۴۲]
در ۳۰ نوامبر، اولین جنجال بزرگ مورینیو در رئال مادرید و در بازی برابر آژاکس آمستردام در لیگ قهرمانان اروپا رقم خورد. مورینیو در این بازی، به دودک، دروازهبان ذخیره تیم، مطلبی را گفت و این بازیکن نیز آن را به کاپیتان تیم؛ کاسیاس منتقل کرد. کاسیاس نیز دستور مورینیو را به راموس و آلونسو داد و در نتیجه ان، این دو بازیکن بهطور عمدی از بازی اخراج شدند. مورینیو ۳۳٫۵۰۰ یورو جریمه و ۱ بازی از نشستن روی نیمکت تیم محروم شد. سایر بازیکنانی که جزئی از این اتفاق بودند هم بمانند مورینیو، جریمه مالی شدند اما مورینیو به خواسته خود رسید. وی میخواست تا این دوبازیکن در بازی تشریفاتی بعدی محرومیت خود را بگذرانند تا در بازیهای دور حذفی، خیالشان راحت باشد که همین اتفاق هم افتاد.[۱۴۳][۱۴۴]
در ۲۰ آوریل سال ۲۰۱۱، مورینیو اولین جام خود را در اسپانیا و با رئال مادرید بهدست آورد. رئال مادرید در فینال کوپا دل ری موفق شد با نتیجه ۱–۰ تیم بارسلونا را شکست دهد و پس از ۱۸ سال، قهرمان این جام شود.[۱۴۵] در لیگ قهرمانان اروپا، مورینیو رئال را بعد از ۸ سال، به نیمه نهایی رساند[۱۴۵] هرچند در این مرحله، در مجموع با نتیجه ۳–۱ در برابر بارسلونا شکست خورد و از گردونه رقابتها، حذف شد.[۱۴۵] در لیگ نیز رئال مادرید با وجود زدن ۱۰۲ گل در لالیگا،[۱۴۵] نهایتاً پس از بارسلونا، در رده دوم جدول جای گرفت تا مورینیو فصل اول حضورش در مادرید را، با کسب ۱ جام به پایان برساند.[۱۴۶]
پس از پایان فصل اول مورینیو در رئال مادرید، درگیری بین وی و مدیر ورزشی تیم؛ خورخه والدانو به اوج رسید که در نهایت، پرز مدیرعامل رئال، تصمیم به اخراج والدانو گرفت.[۱۴۷][۱۴۸] سپس به درخواست مورینیو، زیدان به عنوان مدیر ورزشی جدید باشگاه، انتخاب و معرفی شد.[۱۴۹]
در ادامه، رئال نوری شاهین را با ۱۰ میلیون یورو[۱۵۰]، حمید آلتینتوپ به صورت رایگان[۱۵۱]، خوزه ماریا کایخون با ۵ میلیون یورو[۱۵۲]، رافائل واران با ۱۰ میلیون یورو[۱۵۳] و فابیو کونترائو را با ۳۰ میلیون یورو، به خدمت گرفت.[۱۵۴][۱۵۵]
در نخستین بازی فصل جدید، شاگردان مورینیو، در ابتدا با نتیجه ۲–۲ برابر بارسلونا به تساوی رسیدند[۱۵۶] اما در بازی برگشت با نتیجه ۳–۲ شکست خوردند و نتوانستند قهرمان سوپرکاپ اسپانیا شوند.[۱۵۷][۱۵۸] در این بازی جنجالی، در دقایق پایانی مارسلو از بازی اخراج شد و در درگیری پایان بازی نیز، مورینیو با فرانسسک ویلانوا مربی بارسلونا درگیر شد که منجر به محرومیت هر دو آنها شد.[۱۵۹]
در این سال باز هم جام حذفی و سوپرکاپ اسپانیا را به رقیب قدرتمند خود یعنی بارسلونای گواردیولا واگذار کرد.[۱۶۰]
در ادامه، مورینیو رئال را با برد برابر گالاتاسرای ترکیه به هفتمین عنوان قهرمانی پیاپی در جام سانتیاگو برنابئو رساند.[۱۶۰] در نخستین بازی فصل جدید لالیگا نیز، رئال مادرید موفق شد با ۶ گل، ساراگوسا را شکست دهد. در پایان این فصل رئال موفق به قهرمانی در لالیگا شد. این نخستین قهرمانی مورینیو در لالیگا بود.[۱۶۱] در لیگ قهرمانان اروپا نیز رئال فصل جدید را با برد ۱–۰ برابر دینامو زاگرب کرواسی آغاز کرد.[۱۶۲] و در ادامه موفق شد برای دومین سال متوالی رئال را به نیمه نهایی این جام برساند ولی در این مرحله در مقابل بایرن مونیخ در ورزشگاه خانگی خود در ضربات پنالتی شکست خورد.[۱۶۳]
فصل سوم برای مورینیو و رئال در حالی آغاز شد که رقیب سنتی رئال، بارسلونا، پس از کنار رفتن گواردیولا، تیتو را به سرمربیگری آبی اناری پوشان انتخاب کرده بود و رقابت رئال مورینیو، این بار با بارسای تیتو کلید خورده بود. در فصل نقل و انتقالات لوکا مودریچ و مایکل اسین را به رئال مادرید آورد و ۱ جام به ارمغان آورد و در رقابتهای جام باشگاههای اروپا به عنوان تیم دوم از گروه صعود کرد. شروع فصل در لالیگا برای او جالب نبود و ۱۰ امتیاز از بارسلونا عقب ماند، ولی در ادامه فصل تیم مورینیو به شرایط خوبی رسید و در تنها ۳ روز بارسلونا را در جام حذفی و در لیگ شکست داد. چند روز بعد رئال مادرید در بازی برگشت یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف منچستر یونایتد در اولد ترافورد رفت و در حالی که در مجموع دو بر یک عقب بود و برای صعود به دو گل نیاز داشت با اخراج جنجالی و مشکوک نانی توانست بازی را به سود خود کند و با برد ۲–۱ (در مجموع ۳–۲) از سد منچستریونایتد بگذرد. در همین سال رئال مادرید توانست به نیمه نهایی جام قهرمانان اروپا راه یابد و در مقابل تیم دورتموند قرار بگیرد که در مجموع با نتیجه ۴–۳ شکست خورد و از گردونه مسابقات کنار رفت.[۱۶۴]
بعد از مصدوم شدن کاسیاس دیگو لوپز به دروازه رئال رفت و خوب بازی کرد و بعد از اتمام آسیب دیدگی کاسیاس هم در ترکیب اصلی بود و این سؤال وجود داشت که آیا با رفتن مورینیو کاسیاس به ترکیب اصلی بر میگردد یا نه. سرانجام کارلو آنچلوتی مربی فصل ۲۰۱۲–۲۰۱۳ باشگاه فوتبال پاریس سن ژرمن و مربی سابق آ.ث. میلان برای سال ۲۰۱۳–۲۰۱۴ به رئال مادرید پیوست.
در ۳ ژوئن ۲۰۱۳ (۱۳ خرداد ۱۳۹۲)، مورینیو پس از ۶ سال دوری از چلسی، با قراردادی ۴ ساله به این تیم بازگشت.[۱۶۵][۱۶۶] او در فصل اول حضور خود در چلسی به رتبهٔ سوم دست یافت اما در فصل دوم موفق شد با چلسی به مقام قهرمانی لیگ برتر انگلیس برسد. وی پس از گرفتن نتایج ضعیف در سومین فصلِ حضور در چلسی، در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵ با تصمیم مالک باشگاه، اخراج شد.[۱۶۷]
لیورپول یک باشگاه بزرگ است، چلسی هم باشگاهی بزرگ است اما منچستر یونایتد یک باشگاه هیولاست
— ژوزه مورینیو
در تاریخ ۲۷ می ۲۰۱۶ مورینیو با قراردادی سه ساله به منچستر یونایتد پیوست. در قرارداد او بندی وجود دارد که به او اجازه میدهد تا سال ۲۰۲۰ در باشگاه بماند.[۱۶۸] تیم مورینیو در اولین قدم توانست با برتری ۲–۱ در مقابل لسترسیتی کامیونیتی شیلد را فتح کند. همچنین منچستریونایتد در فینال جام اتحادیه با برتری ۳–۲ در مقابل ساوتهمپتون توانست جام اتحادیه را کسب کند اما اوضاع برای مورینیو و تیمش در لیگ برتر خوب پیش نرفت و آنها در پایان فصل در رتبهٔ ششم جدول ایستادند. هر چند که فصل برای تیم مورینیو با خاطرهای خوش پایان یافت و آنها با برتری ۲–۰ در مقابل آژاکس توانستند لیگ اروپا را فتح کنند و بدین ترتیب سهمیه لیگ قهرمانان را نیز کسب کرده باشند.
فصل دوم او در منچستر یونایتد با شکست ۲–۱ در برابر قهرمان دو دوره متوالی لیگ قهرمانان اروپا تحت چارچوب سوپرکاپ اروپا، رئال مادرید شروع شد. یونایتد با وجود شروعی مطلوب در لیگ در ادامه با افت رو به رو شد و نتوانست با منچستر سیتی که پیروزیهای متوالی را در لیگ جشن میگرفت؛ رقابت کند اما در پایان فصل بالاتر از تاتنهام، لیورپول نایب قهرمان اروپا و چلسی مدافع عنوان قهرمانی به عنوان نایب قهرمانی نائل آید. در جام کارابائو اما اوضاع مانند فصل پیش نبود و منچستر یونایتد توسط بریستول سیتی شگفتی ساز تورنمنت حذف شد اما در جام حذفی عملکرد بهتری داشت و در نهایت با شکست در برابر چلسی، نایب قهرمان اف ای کاپ شد. با وجود عملکرد قابل قبول در دور گروهی، منچستر یونایتد در کمال ناباوری در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان با شکست در برابر سویا از گردونه رقابتها کنار رفت که باعث انتقادات شدید به ژوزه مورینیو شد با این حال یونایتد در مجموع نتایج قابل قبولی را کسب کرد و شکست دادن منچستر سیتی در ورزشگاه اتحاد با بازگشتی عجیب، پیروزی بر لیورپول یورگن کلوپ در لیگ و حذف کردن تاتنهام از اف ای کاپ از بازیهای ماندگار فصل دوم او در یونایتد بود.
مورینیو فصل سوم را خوب شروع نکرد و در هجده دسامبر سال ۲۰۱۸ از سرمربیگری یونایتد اخراج شد.[۱۶۹] این در حالی بود که او با یونایتد در رتبه ششم بود و در لیگ قهرمانان موفق به صعود از مرحله گروهی به عنوان تیم دوم پس از یوونتوس شده بود. آخرین بازی او شکست سه بر یک مقابل لیورپول بود. پس از این بازی مورینیو از هدایت منچستر یونایتد برکنار شد.
در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹، مورینیو به عنوان سرمربی تاتنهام هاتسپر انتخاب شد تا جانشین مائوریسیو پوچتینو اخراج شده شود.[۱۷۰][۱۷۱] تاتنهام در شروع کار با ژوزه در جایگاه چهارده جدول ردهبندی قرار داشت اما در پایان فصل موفق به کسب رتبه ششم و همینطور سهمیه پلی آف لیگ اروپا گردید. تاتنهام در این فصل به توفیقی در دو جام حذفی و اتحادیه دست پیدا نکرد. حضور مورینیو با صعود به دور یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان همراه بود اما در مقطعی که تاتنهام بسیاری از مهرههای کلیدی خود از جمله هری کین و سون هیونگ مین در اختیار نداشت؛ مغلوب لایپزیگ شد.
سر انجام او در تاریخ ۱۹ آوریل به علت کسب نتایج ضعیف و اختلاف با بازیکنان و تیم مدیریتی باشگاه از این تیم اخراج شد.[۱۷۲]
این بخش نیازمند بهروزرسانی است. |
تیم | از | تا | آمار | ||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بازی | برد | مساوی | باخت | برد % | |||
بنفیکا | ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۰ | ۵ دسامبر ۲۰۰۰ | ۱۱ | ۶ | ۳ | ۲ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
لیریا | ژوئیه ۲۰۰۱ | ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲ | ۲۰ | ۹ | ۷ | ۴ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
پورتو | ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲ | ۲ ژوئن ۲۰۰۴ | ۱۲۷ | ۹۱ | ۲۱ | ۱۵ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
چلسی | ۲ ژوئن ۲۰۰۴ | ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۷ | ۱۸۵ | ۱۲۴ | ۴۰ | ۲۱ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
اینتر میلان | ۲ ژوئن ۲۰۰۸ | ۲۸ می ۲۰۱۰ | ۱۰۸ | ۶۷ | ۲۶ | ۱۵ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
رئال مادرید | ۳۱ می ۲۰۱۰ | ۱ ژوئن ۲۰۱۳ | ۱۷۸ | ۱۲۸ | ۲۸ | ۲۲ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
چلسی | ۳ ژوئن ۲۰۱۳ | ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵ | ۱۳۶ | ۸۰ | ۲۹ | ۲۷ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
منچستر یونایتد | ۲۷ می ۲۰۱۶ | ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸ | ۱۴۴ | ۸۴ | ۳۲ | ۲۸ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
تاتنهام | ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹ | ۱۹ آوریل ۲۰۲۱ | ۸۶ | ۴۴ | ۱۹ | ۲۳ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
رم | ۱ ژوئیه ۲۰۲۱ | تاکنون | ۱۲۸ | ۶۴ | ۲۹ | ۳۵ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
مجموع | ۱٬۱۲۱ | ۶۹۶ | ۲۳۳ | ۱۹۲ | الگو:Nts: Fractions are not supported | خطا در
مورینیو تاکنون دوبار، به ۳ جام اصلی دست یافتهاست:
مورینیو صاحب رکورد طولانیترین مدت زمان شکستناپذیری در بازیهای خانگی است.[۱۷۳] او از ۲۳ فوریه سال ۲۰۰۲ تا آوریل سال ۲۰۱۱، در مدت ۹ سال و طی ۱۵۰ بازی که با تیمهایش در زمین خانگی و در لیگ انجام داد، حتی یک شکست را هم تجربه نکرد.[۱۷۴]
در ۲۳ فوریه سال ۲۰۰۲ و در زمان هدایت پورتو، تیم بیرامار موفق شد با نتیجه ۳–۲، مورینیو و تیمش را در خانه شکست دهد.[۱۷۵] از آن زمان به بعد و تا ۲ آوریل ۲۰۱۱، مورینیو ۳۸ بازی با پورتو (شامل ۳۶ برد و ۲ تساوی)، ۶۰ بازی با چلسی (شامل ۴۶ برد و ۱۴ تساوی)، ۳۸ بازی با اینتر میلان (شامل ۲۸ برد و ۹ تساوی) و ۱۴ بازی را با رئال (شامل ۱۴ برد) در خانه برگزار کرد و بدون شکست ماند تا اینکه سرانجام در بازی برابر خیخون با نتیجه ۱–۰ مغلوب شد و پس از ۱۵۰ بازی، طعم شکست در خانه را چشید.[۱۷۶]
مورینیو همسرش (ماتیلدا فاریا) که متولد آنگولاست، را در ستوبال پرتغال و در زمانی که نوجوان بود، دید. این دو در سال ۱۹۸۹ با هم ازدواج کردند.[۱۸۴][۱۸۵] نخستین فرزندشان، یک دختر بود که در سال ۱۹۹۶ به دنیا آمد و مورینیو به رسم مذهبی خود، نامش را از روی نام همسرش انتخاب کرد و ماتیلدا نهاد. فرزند دوم این زوج نیز در سال ۲۰۰۰ بهدنیا آمد و مورینیو، نام خود را بر روی وی گذاشت. ژوزه ماریو جونیور (ژوزه ماریوِ کوچک). با وجود آنکه مورینیو زندگی خود را وقف فوتبال کردهاست، خانوادهاش را بخش اصلی و مرکزی زندگیاش میداند:[۱۸۵]
"خانوادهام، مهمترین بخش زندگیم است و پدری خوب بودن، مهمترین کار زندگیم"
مورینیو که یک کاتولیک معتقد است،[۱۸۶] در امور خیریه زیادی شرکت داشتهاست. برای مثال، وی کتش که به «کت خوش شانسی» معروف شده بود را ۲۲٬۰۰۰ دلار فروخت و آن را به حادثهدیدگان سونامی اهدا کرد. همچنین وی در یک طرح برای امور کودکان نیز فعالیت دارد که در آن، کودکان اسرائیلی و فلسطینی به واسطه فوتبال، در کنار هم با صلح به بازی میپردازند و بزرگ میشوند.[۱۸۷][۱۸۸]
مورینیو به داشتن شخصیت قوی، خوشپوشی،[۱۸۹] و نیز دمدمیمزاجبودن در کنفرانسهای مطبوعاتی شهرت دارد.[۱۹۰] در خارج از دنیای فوتبال هم مورینیو شهرت زیادی دارد. وی در کمپینهای تبلیغاتی متعددی شرکت داشته که از مهمترین آنها، قراردادش با شرکتهایی چون سامسونگ و آدیداس است.[۱۹۱] یک کتاب زندگینامهای غیررسمی، با نام «آقای برنده - از ستوبال تا استمفورد بریج» (به پرتغالی:O Vencedor – De Setúbal a Stamford Bridge) از وی منتشر شد که پرفروشترین کتاب پرتغال شد. این اتفاق در حالی رخ داد که مورینیو تلاش زیادی کرد تا جلو انتشار این کتاب را بگیرد ولی موفق نشد.[۱۹۲]
مورینیو به زبانهای پرتغالی، اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی کاملاً آشناست. همچنین وی میتواند به زبان کاتالانی هم صحبت کند. در مارس ۲۰۰۹ نیز مورینیو دکترای افتخاری خود را از دانشگاه صنعتی لیسبون و بهخاطر دستاوردهایش در فوتبال، دریافت کرد.[۱۹۳]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.