بازیکن فوتبال ایرانی From Wikipedia, the free encyclopedia
محمدحسین دادکان (زادهٔ ۱۵ آبان ۱۳۳۳ در تهران) معروف به محمد دادکان، بازیکن فوتبال بازنشستهٔ تیم ملی فوتبال ایران و همچنین رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ایران است. او اکنون استاد گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید بهشتی است. وی همچنین مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور ورزش نیز بودهاست.[2] در زمان مدیریت او بهترین وضعیت تیم ملی فوتبال ایران رقم خورد و ایران در ردهبندی ۱۵ جهان قرار گرفت. وی فرزند «مصطفی دادکان» از لوطیهای تهران در دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی است.[3] دادکان دارای مدرک لیسانس ادبیات فارسی از مجتمع آموزشی دانشگاه تهران و مدرک دکترای رشتهٔ فیزیولوژی ورزشی از دانشگاه تربیت مدرس است. وی معاون پیشین ورزش دانشگاه آزاد اسلامی نیز بودهاست.
دادکان بهعنوان بازیکن، ۱۰۱ بار برای تیم پرسپولیس به میدان رفتهاست و در این مدت در پست مدافع ۲ گل برای تیمش به ثمر رساندهاست. وی در طول بازیگری حتی یک کارت هم نگرفت.[نیازمند منبع] او در ۱۷ دی ۱۳۶۱ در بازی بین پرسپولیس تهران و استقلال تهران برای همیشه از بازیکنی فوتبال خداحافظی کرد.
در ۲۲ شهریور ۱۳۸۱ با رأی قاطع اعضای مجمع فدراسیون فوتبال محمدحسین دادکان بهعنوان بیست و سومین رئیس فدراسیون فوتبال ایران انتخاب شد. از ۲۴ نفری که تاکنون ریاست این فدراسیون را بر عهده داشتهاند. دورهٔ ریاست او بر فدراسیون فوتبال (شهریور ۱۳۸۱ تا تیر ۱۳۸۵) یکی از پر سر و صداترین دورههای فدراسیون فوتبال ایران در طول تاریخ بودهاست. دادکان با جذب حامی مالی و همچنین کمکهای دوستان بازاریاش وضع مالی فدراسیون فوتبال را سر و سامان بخشید. انتصاب همایون شاهرخی به عنوان سرمربی تیم ملی یکی از اولین اقدامات او بود. او مقابل فشارهای رسانهای در برابر این اقدام مقاومت کرد تا اینکه در نهایت با توصیه و فشار سازمان تربیت بدنی در پاییز ۱۳۸۳ برانکو ایوانکوویچ را دوباره به تیم ملی بازگرداند. تیم ملی در دورهٔ ریاست دادکان بهراحتی به جام جهانی ۲۰۰۶ رفت و در جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ نیز به مقام سوم رسید. دادکان در آن سالها بسیاری از اولینها را رقم زد که از جمله آن صعود مستقیم و بدون دردسر تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و به دست آوردن بالاترین رتبهٔ ایران در ردهبندی جهانی فیفا در طول تاریخ میتوان اشاره کرد که در آن دوره ایران تیم پانزدهم جهان بود. فدراسیون دادکان در آن سالها شاهد آن بود که علی کریمی و مهدی مهدویکیا به عنوان بهترینهای آسیا انتخاب شدند و این اتفاقها برای فوتبال ایران آخرین بود. دادکان در دوران مدیریت خود با برندهای مطرحی از جمله پوما و ایرانول برای تهیهٔ البسه و حامی مالی قرارداد امضا کرد.
من متأسفم که میگویند مهدی تاج خاکخوردهٔ فوتبال است. او کدام خاک را در کدام فوتبال خورده؟ خاکخوردهٔ فوتبال امثال مناجاتیها هستند. اتفاقاً در این فدراسیون، کفاشیان از خیلی از همکارانش جلوتر است. او را آوردند وگرنه نمیخواست به فوتبال بیاید. آقای علیآبادی باید بیاید جواب مردم را بدهد. خیانتی که او به فوتبال کرد را هیچکس نکرد! میخواست خودش رئیس فدراسیون شود فیفا نگذاشت، رفت کفاشیان را آورد تا خودش همهکاره باشد! ما نباید دنبال مقصر باشیم. مقصر سیاسیونی هستند که وجاهت ورزشی ندارند. بگذارید مردم حرف بزنند. البته اینها سیاسی نیستند، سیاهکار هستند![4]
در ۱۵ دی ۱۳۸۸ و در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، دادکان در برنامهٔ ۹۰ ضمن انتقاد از مدیریت محمد علیآبادی گفت:
من سه افتخار در ورزش دارم که خواستهام روی سنگ قبر من هم بنویسند. اول کسب لوح لیاقت مدیریت از دست آقای خاتمی. دوم صعود تیم ملی به جام جهانی و سوم اخراج از فدراسیون فوتبال به دست محمد علیآبادی.
این سخنان دادکان با توجه به شرایط ویژهٔ سال ۱۳۸۸ و اعتراض عمدهٔ اصلاحطلبان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری، بازتاب زیادی در رسانهها داشت.[5]
چند روز بعد از اتمام انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی، خبرگزاریهای ایران از او و سعید فائقی و چند تن دیگر به عنوان اصلیترین گزینههای تصدی وزارت ورزش و جوانان نام بردند.[6] اما نهایتاً مسعود سلطانیفر به مجلس معرفی شد که نتوانست رأی اعتماد بگیرد. پس از سلطانیفر، سید رضا صالحی امیری، وزیر پیشنهادی بعدی نیز رأی اعتماد نگرفت. پس از رأی عدم اعتماد مجلس به صالحی امیری و معرفی محمد شریعتمداری به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان، از دادکان به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای تصدی وزارت ورزش و جوانان یاد میشد که سرانجام به دلیل توصیهٔ برخی از نمایندگان مجلس به روحانی مبنی بر عدم رأی اعتماد به دادکان بهجای او سجادی بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شد که او نیز رأی اعتماد نگرفت و سرانجام محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان دولت یازدهم گردید.
وی در مصاحبه با ایسنا گفت:
وقتی من ضعف در کارم باشد، صحبت از تحریم میکنم. تحریم یعنی چه؟ شما فردی را به کار گرفتهاید که لیاقت ندارد. فقط چون رفیق شماست، پست میگیرد. میگویند چرا نمیتوانید درآمدزایی کنید، میگویند تحریم! تحریم معنایی ندارد. تحریم خود شما هستید، نه آمریکا! اگر درجهبندی کنیم باید بگوییم آمریکا در درجهٔ پنجم قرار دارد. درجهٔ اول خود شما هستید که وضع را به اینجا رساندید. شما میگردید و ضعیفترین آدم را سر کار میگذارید. یادگرفتهایم بگوییم اجنبیها و خارجیها و اسرائیل و آمریکا و انگلیس نمیگذاشتند. شما و برنامهتان جوانید. این را بدانید که دو چیز قوام هر کشور، حکومت و قومی است؛ عدالت و آزادی. دو چیز هم هر قومی را زمین میزند؛ دروغ و افراد نالایق.
وی در مورد فساد و تبعیض در برنامهٔ دستخط گفت:
سهم مردم از این درآمدهای نفتی چیست؟ این پرسشی را اگر کسی بکند ضدانقلاب است؟ شما ببینید چند هزار شهید دادیم؟ ۴۰۰ هزار شهید دادیم که بخشی برای جنگ و بخشی در مسائل دیگر و در مدافعان حرم. حالا یک محاسبهای انجام دهیم؛ از این ۴۰۰ هزار نفر کدام یک فرزندان مسئولین بودند؟ حالا پدر و مادر هستند اذن نمیدهند که بچه برود ولی رانتها هم به این بچه ندهید. اجازه ندهید آن ادا و اطوارها را دربیاورد. چطور به او اجازه میدهید سر از کانادا و انگلیس و فرانسه و آمریکا دربیاورد. بچه من میرود کار یاد بگیرد تا به جامعه خدمت کند. همان خدمتی که شما کردید بچه شما هم میکند!
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.