From Wikipedia, the free encyclopedia
محمد توکلی طَرقی (زادهٔ ۱۳۳۶ در تهران -)، از ایرانشناسان و مورخ مطرح در عرصه بینالمللی است. او ساکن کانادا است.
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (دسامبر ۲۰۱۷) |
وی در سال ۱۹۸۰ مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم سیاسی و در سال ۱۹۸۱ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته تاریخ از دانشگاه آیووا دریافت کرد و در دسامبر ۱۹۸۸ با مدرک دکترا در رشته تاریخ از دانشگاه شیکاگو فارغالتحصیل شد. او از سال ۱۹۸۹ ابتدا به عنوان استادیار و سپس دانشیار، به تدریس در زمینه تاریخ و فرهنگ خاورمیانه، تمدن اسلامی، تاریخ معاصر کشورهای خاورمیانه (ایران)، انقلاب مشروطه ایران، انقلاب اسلامی ایران، اسلام و مدرنیته، ترکیه و ایران در سده بیستم، فلسفه تاریخ، شرقشناسی و غربشناسی در دانشگاه ایلینوی پرداخته است. وی استاد تاریخ و تمدنهای خاور نزدیک و خاورمیانه در دانشگاه تورنتو و رئیس گروه مطالعات تاریخی دانشگاه تورنتو است. طرقی از سال ۲۰۰۲ سر دبیر مجله «مطالعات تطبیقی جنوب آسیا، آفریقا و خاورمیانه» در دانشگاه دوک و عضو هیئت تحریریه «مطالعات ایرانی است. وی علاوه بر زبان انگلیسی با زبانهای عربی، آلمانی و اردو آشنایی دارد.
وی در کتابهای خود به ارائه نظرات جدیدی دربارهٔ تجدد و مدرنیته پرداخته است. بر خلاف ماکس وبر که جریان مدرنیته را حاصل تفکر غربی و جریانی یکسویه تعبیر مینمود، دکتر توکلی مدرنیته را برآیند نیروهای مختلف تاریخی و حاصل عملکرد فرهنگها و تمدنهای متنوع میشمارد که در یک مقطع خاص تاریخی به تجدد منجر شده است. به بیان دیگر فرایند تجدد یک جریان خطی نیست که از غرب به شرق جاری شده باشد، بلکه همه فرهنگهای بشری در آن سهمی داشتهاند.[1]
حوزههای مطالعاتی:
توکلی، برنده جایزه پژوهشهای نو در سال ۱۹۹۲ شده و بورسیه کالج سنت آنتونی، دانشگاه آکسفورد (۱۹۹۸)، بورسیه مرکز مطالعات تاریخی دانشگاه جواهر لعل نهرو (دهلی نو، ۹۳–۱۹۹۲) و بورسیه دانشگاه هاروارد(۹۲–۱۹۹۱) را دریافت نموده است.
کتاب «تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ» از او برای خوانندگان فارسی آشناست. او تحقیقات جالبی بر روی شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران به هنگام ورود تجدد و در زمانهای که «وبا» کشور را فراگرفته بود انجام داده است و کتاب «ایران آرایی» او که به زبان انگلیسی منتشر شده نیز روایتی خواندنی در نقد تاریخنگاری شرقشناسانه ارائه کرده است. محمد توکلی طرقی در تاریخنگاری خود رویکردی زبان شناسانه را در تلفیق با رویکرد اجتماعی و فرهنگی به کار برده است و نتیجه کار او نیز تصویری متفاوت از تاریخ معاصر ماست. او توضیح میدهد که چگونه «وبا» در ایران در گفتمان سیاسی و فکری و نحوه مواجهه ما با تجدد تأثیر گذاشته است.
او از مدیران سابق انجمن بینالمللی ایرانشناسی (۲۰۰۹–۲۰۱۰) و از اعضاء فعال این انجمن میباشند.