From Wikipedia, the free encyclopedia
محمد اوزون (۱ ژانویه ۱۹۵۳ در سیورک - ۱۱ اکتبر ۲۰۰۷) نویسنده و رماننویس کُرد اهل کردستان ترکیه است. وی در سال ۱۹۵۳ میلادی در سیورک زاده شد.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
محمد اوزون | |
---|---|
زاده | ۱ ژانویه ۱۹۵۳ سیورک، کردستان ترکیه |
درگذشته | ۱۱ اکتبر ۲۰۰۷ دیاربکر، کردستان ترکیه سرطان معده |
آرامگاه | گورستان ماردینکاپی، دیاربکر |
ملیت | ترکیهای |
کتابها | مرگ شیخ طیب، در عشق، روزی روزگاری در نکبت عفدالیه، مرگ مرد مقدام، چاه قدر، روشن همانند عشق و تاریک همچون مرگ، شیون دجله، رنگین کمان روح[1] |
اگرچه زبان کردی در فاصله ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ در ترکیه ممنوع بود ولی او نوشتن به زبان مادری خویش را آغاز نمود. از سال ۱۹۷۷ تاکنون وی به عنوان یک پناهنده سیاسی در کشور سوئد زندگی میکند. به عنوان یک نویسنده، او سهم بزرگی در شکلگیری و ایجاد زبان ادبی مدرن کُردی داشت و رسم داستانسرایی کهن کُردی را به شیوهای مدرن احیا کردهاست. از سال ۱۹۷۷ تا سال ۲۰۰۵ او به صورت تبعید به عنوان پناهندۀ سیاسی در سوئد زندگی کرد. در طی این مدت در اسکاندیناوی، او به عنوان یک نویسنده کتابها و تألیفات بسیاری به انتشار رساند و تعداد زیادی رمان و مقاله به زبان کُردی نوشت. او در این زمان در شکل دادن به زبان و ادبیات مدرن کُردی کرمانجی مشارکت فعالی نمود. محمد اوزون در ماه ژوئن سال ۲۰۰۵ به استانبول ترکیه برگشت. اوزون در کلوب اهل قلم و انجمن نویسندگان سوئد عضویت داشت.
در ماه مه سال ۲۰۰۶ اعلام شد که محمد اوزون به بیماری سرطان مبتلا شدهاست.[2] بعد از معالجه در کارولیسکا یا بیمارستان دانشگاه کارولیسکای استکهلم، در سوئد، او دوباره به ترکیه برگشت و در در روز ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ درگذشت.
محمد اوزون هفت رمان به زبان کُردی چاپ و منتشر کردهاست. او به انجام اصلاحاتی نوگرایانه در شعر و نثر ادبیات کُردی دشت زد که در نوع خود بدیع و تأثیرگذار بود. موفقیت مهم و حساس او با رمان "در سایه آخرین عشق" (Siya Evînê) به دست آمد. داستان افسانه شده در سال ۱۹۲۰، که اندیشمندان کُرد نتوانستند دربارهٔ مبارزه و تلاش او به خاطر عشق او به یک زن و وظیفۀ او برای مبارزه با جمهوری جدیدالتأسیس ترکیه تمایز قائل شوند. در سال ۱۹۹۰ رمانهای او به زبانهای اروپایی ترجمه شد. دو کتاب اوزون به زبان سوئدی ترجمه و چاپ شد، و مجموعهای از مقالات توصیفی او Granatäppelblomning' (گل انار) و رمان 'I skuggan av en förlorad kärlek (در سایۀ آخرین عشق) هم به زبان سوئدی ترجمه شدند. با همکاری با مادلین گرایو، همچنین او مجموعه قوانین شعر و نثر بینالمللی را منتشر کرد، Världen i Sverige جهان به زبان سوئدی، دربارهٔ یک پیشقدم مجموعه قوانین شعر و نثر که در سوئد زاده نشده بود اما در آن کشور زندگی کرده و کار نویسندگی را انجام داده بود. او همچنین اثرات خود را در انستیتوی کردی پاریس، به کُردی کرمانجی چاپ و منتشر کرد. اوزون بهخاطر کار جدید و نوی خود در داستانسرایی سنتی هم به سبک جدید و هم در سبک قدیمی بود و برای ماجراها و مشکلات زندگی اخلاقی خود و اعتقاد بیپروا و نیرومند خود به قدرت کلمه در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه Torgny Segerstedt شدهاست.
از آثار محمد اوزون رمان Bîra Qederê یا همان چاه سرنوشت که داستان زندگی میرجلادت علی بدرخان از شخصیتهای نامدار کُرد است توسط جلال (آراس) عثمانیان به فارسی ترجمه و از سوی انتشارات عمو علوی چاپ شدهاست.
محمد اوزن چندین بار به علت فعالیتهای خود در زمینۀ ادبیات کردی در ترکیه بازداشت شدهاست. او در ۲۱ ماه مارس سال ۱۹۷۶ به علت ویرایش مجله کُردی-ترکی بازداشت شد و به عنوان جداییخواه محکوم شد و در زندان مرکزی آنکارا زندانی شد. در طی دورۀ بازجویی و محاکمه خود در تابستان سال ۱۹۷۶، او سعی کرد موجودیت کُردها و زبان کُردی را ثابت کند. بیانیۀ دادستان حاکی از آن بود که کُردها و فرم زبان کُردی وجود ندارد. اگرچه با این ادعای خود برخلاف رأی دادستانی به عنوان جداییخواه تلقی شد و به مجازات محکوم شد. او به هشت ماه زندان محکوم شد. بعد از آزادی از زندان او هنوز تحت محکومیت برای مسئولیت و نقش خود در ویرایش مجلۀ مذکور، قرار داشت و در نتیجه او پناهندگی را انتخاب کرد و در سال ۱۹۷۷ به سوئد رفت. مقررات اعمالشده و قانونی در آن زمان بازگشت او را به سرزمین مادریش کردستان ترکیه غیرممکن نمود. در نتیجه، در سال ۱۹۸۱ با تصمیم دولت نظامی وقت ترکیه و همانند بسیاری از اندیشمندان و متفکران تُرک و کُرد، او تابعیت خود را لغو کرد. اوزون کار تحقیق زبانشناسی را در استکهلم دوباره آغاز کرد و کمکهای مالی از طرف دولت سوئد دریافت کرد. برای جمعآوری لغات و واژهها و فولکلور و فرهنگ خود او رهبر کردهای عراق را در درۀ کوههای مرکز شورش عراق ملاقات کرد که تا عصر در کلبهای به شنیدن اشعار کُردی و گوش کردن به داستانهای داستانسرایان در نور چراغ نفتسوز پرداخت. او برای این الفبای عربی را یاد گرفت تا بتواند اشعار کُردی قرنهای شانزدهم و هفدهم را بخواند.
بعداً او چند نسخۀ کمیاب از مجلات چاپشده توسط پناهندگان کُرد را دریافت کرد. ماجراهای مریضگونه و مرگآور و کُشندۀ این پیشگامان در اساس و بنیۀ دو رمان او، دربارهٔ مبارزات کُردها در طی سالها و دههها در همۀ اثرها و داستانهای او قرار دارد. او همچنین هیئت ویرایش اندیشمندان و متفکران، که به کُردها کمک مالی میکردند تا به اروپا پرواز کنند تا این لغات و واژههای مبهم و ناشناخته را برای جهانیان روشن کنند.
بعد از زندگی به عنوان پناهنده برای سالیان متمادی، او به ترکیه برگشت تا دربارهٔ ادبیات کردی، هفت کتاب خود، شش کتاب به زبان کُردی و یکی به زبان تُرکی که توسط دادخواست شماره ۳۹/۲۰۰۰ چهارمین دادگاه امنیتی ایالتی دیاربکر در ماه فوریۀ سال ۲۰۰۰ ممنوع شده بود.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.