From Wikipedia, the free encyclopedia
فاطمه صادقی پژوهشگر علوم سیاسی و مطالعات زنان و جنسیت است.[2] صادقی عضو تحریریه فصلنامه گفتگو است. او مدافع جنبش فمینیستی در ایران و منتقد حجاب اجباری بوده و در سال ۱۳۸۷ مقالهای در نقد حجاب اجباری منتشر کرد.[3] او دختر صادق خلخالی قاضی مشهور است.
فاطمه صادقی | |
---|---|
تحصیلات | دکتری علوم سیاسی |
محل تحصیل | دانشگاه تربیت مدرس[1] |
پیشهها |
|
شناختهشده برای | پژوهش علوم سیاسی پژوهش مطالعات جنسیت فعالیت حقوق زنان |
والدین | صادق خلخالی |
صادقی از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ در دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی کرج تدریس میکرد، اما در سال ۱۳۸۷ به دلیل نوشتن مقالهای در انتقاد از حجاب اجباری اخراج شد و به عنوان پژوهشگر مستقل و مترجم به فعالیت خود ادامه داد. او مدتی نیز در مؤسسه رخداد تازه تدریس میکرد.[4] او در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ به عنوان پژوهشگر در مؤسسهٔ بینالمللی مطالعات اسلام در عصر مدرن (ISIM) و دانشکده علوم سیاسی در دانشگاه آمستردام هلند مشغول به فعالیت بود.[5]
وی در مصاحبه ای پدر خود را یک پدر معمولی دانست که به مقتضای وضعیت عمل کردهاست و به همین دلیل از طرف برخی منتقدان همدست خلخالی خوانده شد.[6] او به ماهنامه اندیشه پویا گفت:
تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم… پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی میخواستم کارنامهام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمیبرد. هیچ اهل مماشات نبود. من همیشه باید سختکوش میبودم و کار میکردم و لیاقتم را نشان میدادم. وقتی هم لیاقتم را نشان میدادم میگفت وظیفهات بوده…
عرصه ایدئولوژیک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ایدئولوژیک بود. من اصلاً نمیخواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ایدئولوژیک قاطعیت انقلابی میطلبید؛ و کسی که در جای آقای خلخالی مینشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ میداد. او خودش را انقلابی تعریف میکرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامیها را بپذیرد. وقتی به او میگفتیم که تو چهکاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه میگفت ما انقلاب کردیم و باید پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. میخواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود. اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف میکنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه میخواستند چهرهای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من اینطور میبینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود؛ یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفشهای اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقتها عصبانی میشدم که شما چه حقی دارید که اموال من را میبخشید. این اواخر گاهی اعتراض میکردم که همه جا را فساد اقتصادی گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم برای من هم دوستداشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار میدهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماند همین سادهزیستی بود که نماند. میتوانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانیهایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام میگذاشت اما دربارهٔ بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود.[6]
وی به تلطیف پدرش محکوم شد و برخی به او اعتراض کردند.
منیره برادران، از زندانیان سیاسی پیشین، در واکنش به این اظهارات و خطاب به فاطمه صادقی نوشت: «شما مسئول جنایتهای پدرتان نیستید ولی در مقابل حرفی که میزنید، مسئول هستید. توجیه و رفع مسئولیت از پدرتان، یعنی همدستی با او».[7]
وی در مصاحبه با روزنامه اعتماد که در دوم آبان ۱۴۰۱ به چاپ رسید گفت:[7]
نقد و مرور کتاب
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.