عدالت
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
عدالت به پهنترین حس آن، اصلی است که مردم آنچه شایستگی اش را دارند، دریافت میکنند،تحت تأثیر از میدانهای پرشماری، با بسیاری دیدگاهها و پرسپکتیوهای متفاوت، تفسیر آنچه که بهعنوان «شایسته» است در بر گیرنده مفهومهایی بر پایه اخلاقیات، عقلانیت، قانون، دین، انصاف و عدالت است.[۱] همچنین دادمندی را در فلسفه «هر چیز در جای خود» معنی کردهاند.[۲]


پیرامون واژه
عدالت در لغت معادل نظم و ادب است. در پارسی «داد» معادل عدل، و «دادمندی» یا «دادگری» معادل عدالت است. «دادگر» نیز معادل عادل میباشد. «دادگستر» نیز به معنای گسترندهٔ عدل است. از دیگر واژههای دارای ترکیب داد در پارسی، دادگاه، دادیار، دادسِتان، دادخواهی، داددهی، دادرسی، دادپرسی و غیره میباشند.[۳] واژهٔ «داد» برگرفته از «داتا» ی ایرانی باستان به معنای «قانون» است.[۴]
عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی یعنی طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونهای که هر کس به حق عقلانیاش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد. با این حال در تعریف عدالت اجتماعی توافق محکمی وجود ندارد.
دیگر حوزهها
عدالت در اصطلاح فقهی صفت کسیست که گناه کبیره نکند و بر گناه صغیره اصرار نورزد. عدالت در اخلاق یونانی صفت کسیست که هر سه صفت حکمت، شجاعت و عفّت را داشته باشد.[۵]
منابع
پیوند به بیرون
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.