از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
شوگونسالاری توکوگاوا که با نامهای توکوگاوا باکوفو (徳川幕府) و ادو باکوفو (江戸幕府) و شوگونسالاری ادو نیز شناخته میشود، حکومتی اربابرعیتیی در ژاپن بود که به دست شوگونها که از خاندان توکوگاوا بودند، اداره میشد. این دوران با عنوان دوره ادو نیز یاد میشود و نام خود را از پایتخت این دوره ادو (توکیو در ژاپن امروز) میگیرد. پایگاه حکومت شوگونسالاری توکوگاوا قلعه ادو بود. این حکومت از سال ۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ (میلادی)، که آغاز دوران بازسازی مِیجی بود، پایدار ماند.
شوگونسالاری توکوگاوا
شوگونسالاری توکوگاوا | |||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۶۰۳–۱۸۶۸ | |||||||||||||
پایتخت | ادو (اقامتگاه شوگون) هیآن-کیو (قصر امپراتور) | ||||||||||||
بزرگترین شهر | اوساکا (۱۶۰۰–۱۶۱۳) هیآن-کیو (۱۶۱۳–۱۶۳۸) ادو (۱۶۳۸–۱۸۶۸) | ||||||||||||
زبان(های) رایج | ژاپنی نوین نخستین[۱] زبان ژاپنی[۱] | ||||||||||||
دین(ها) | دین رسمی: بوداگرایی ژاپنی[۲] کنفسیوسگرایی[۳] دیگران: شینتو[۳] شینبوتسو-شوگو[۴] بوداگرایی ژاپنی[۵] مسیحیت در ژاپن[۶] (ممنوع شد، تا ۱۸۵۳)[۳] | ||||||||||||
حکومت | تاریخ ژاپن، دودمان[۷] ارثی دیکتاتوری نظامی[۸][۹] | ||||||||||||
فهرست امپراتوران ژاپن | |||||||||||||
• ۱۶۰۰–۱۶۱۱ (اولین) | امپراتور گو-یوزی[۱۰] | ||||||||||||
• ۱۸۶۷–۱۸۶۸ (آخرین) | امپراتور میجی[۱۱] | ||||||||||||
شوگون | |||||||||||||
• ۱۶۰۳–۱۶۰۵ (first)[۱۲] | توکوگاوا ایهیاسو | ||||||||||||
• ۱۸۶۶–۱۸۶۸ (آخرین) | توکوگاوا یوشینوبو | ||||||||||||
دوره تاریخی | دوره ادو | ||||||||||||
۲۱ اکتبر ۱۶۰۰[۱۳] | |||||||||||||
۸ نوامبر ۱۶۱۴ | |||||||||||||
۱۶۳۵ | |||||||||||||
۳۱ مارس ۱۸۵۴ | |||||||||||||
۲۹ ژوئیه ۱۸۵۸ | |||||||||||||
۳ ژانویه ۱۸۶۸[۱۴] | |||||||||||||
واحد پول | سه فلزی سیستم ضرب سکه توکوگاوا سیستم مبتنی بر مس مون ژاپن، نقره بو و شو و همچنین طلا ریو (سکه طلا). | ||||||||||||
| |||||||||||||
امروز بخشی از | ژاپن |
پس از دوران دوره سنگوکو یا جنگهای داخلی ژاپن، دولت مرکزی تا حد زیادی به دست اودا نوبوناگا و تویوتومی هیدهیوشی بازسازی شده بود. پس از نبرد سکیگاهارا قدرت اصلی در دستان توکوگاوا ایهیاسو قرار گرفت. به زودی، با پیشرفت توکوگاوا، امپراتور عنوان شوگون را در سال ۱۶۰۳ به ایهیاسو اعطا کرد. او در این زمان ۶۰ ساله بود و سالهای باقیمانده عمر را صرف برپایی حکومت شوگونسالاری توکوگاوا کرد. این سومین حکومت شوگونسالاری تاریخ ژاپن، پس از کاماکورا و آشیکاگا بود.
شوگونسالاری توکوگاوا جامعه ژاپن را تحت سیستم سختگیرانه طبقاتی توکوگاوا سازماندهی کرد و ورود اکثر خارجیها را به ژاپن تحت سیاستهای انزواگرایانه ساکوکو برای ارتقای ثبات سیاسی ممنوع کرد. شوگونهای توکوگاوا، ژاپن را در یک سیستم اربابرعیتی اداره میکردند و هر دایمیو یک هان (قلمرو اربابرعیتی) را اداره میکرد، اگرچه کشور هنوز اسماً بهعنوان استانهای امپراتوری سازماندهی شده بود. تحت حکومت شوگونسالاری توکوگاوا، ژاپن رشد سریع اقتصادی و شهرنشینی را تجربه کرد که منجر به ظهور طبقه بازرگان و فرهنگ اوکییو شد.
شوگونسالاری توکوگاوا در دوره باکوماتسو از سال ۱۸۵۳ افول کرد و توسط حامیان دربار امپراتوری در کیوتو در طی بازسازی مِیجی در سال ۱۸۶۸ سرنگون شد. بازگشت قدرت به امپراتور ژاپن در دوران دولت میجی شکل گرفت اما وفاداران به خاندان توکوگاوا در جنگ بوشین تا شکست جمهوری ازو در نبرد هاکوداته در ژوئن ۱۸۶۹ به مبارزه ادامه دادند.
پس از دوره سنگوکو (دوره جنگهای داخلی)، دولت مرکزی تا حد زیادی توسط اودا نوبوناگا در طول دوره آزوچی-مومویاما دوباره تأسیس شد.[۱۵] پس از نبرد سکیگاهارا در سال ۱۶۰۰، قدرت مرکزی به دست توکوگاوا ایهیاسو افتاد. 'دایمیوها' و 'هان' (دامنهها) به عنوان اجزای تحت شوگونسالاری جدید او.[۱۶] دایمیوها که در کنار ایهیاسو بودند پاداش دریافت کردند و برخی از ملازمان سابق ایهیاسو به عنوان دایمیو ساخته شدند و به صورت استراتژیک در سراسر کشور قرار داشتند.[۱۶] سیاست سانکین کوتای، در تلاش برای محدود کردن شورشهای دایمیوها، اسکان همسران و فرزندان «دایمیوها» در پایتخت را به عنوان گروگان اجباری کرد.[۱۷]
یک دوره طولانی صلح بین محاصره اوساکا در سال ۱۶۱۵ و کودتای یآن در سال ۱۶۵۱ رخ داد. در این دوره، شوگونسالاری مدیریت مدنی را در اولویت قرار داد و جامعه مدنی شاهد افزایش فعالیتهای تجاری و صنعتی بود. تجارت تحت حکمرانی ایهیاسو شاهد ثروت جدیدی بود که توسط معدنها و تولید کالا ایجاد شد و منجر به مهاجرت جمعیت روستایی به مناطق شهری شد.[۱۸] در دوره گنروکو (۱۷۰۴–۱۶۸۸) ژاپن دورهای از شکوفایی مادی و هنری را دید، مانند توسعه اولیه اوکییو-ئه توسط هیساکاوا مورونوبو. زمان حکمرانی شوگون هشتم توکوگاوا یوشیمونه (۱۷۴۵–۱۷۱۶) شوگونسالاری شاهد برداشت ضعیف و کاهش درآمد مالیاتی در اوایل دهه ۱۷۲۰ بود، در نتیجه او برای ترمیم امور مالی باکوفو به اصلاحات کیوهو دست زد. او معتقد بود که ساموراییها و اشراف نظامی در حال از دست دادن قدرت خود در برابر تجار و زمینداران ثروتمند هستند.[۱۸]
ماهیت تا حد زیادی انعطافناپذیر این سیستم قشربندی اجتماعی نیروهای مخرب را در طول زمان آزاد کرد. مالیات بر دهقانان در مقادیر ثابتی تعیین شده بود که تورم یا سایر دگرگونی در ارزش پولی را به حساب نمیآورد. در نتیجه، درآمدهای مالیاتی جمعآوریشده توسط زمینداران سامورایی در طول زمان بهطور فزایندهای کاهش یافت. مطالعهای در سال ۲۰۱۷ نشان داد که شورشهای دهقانی و فرار از خدمت، نرخهای مالیات را کاهش داد و از رشد دولت در شوگونسالاری توکوگاوا جلوگیری کرد.[۱۷] تا اواسط قرن هجدهم، هر دو شوگون و دایمیو به دلیل مشکلات مالی با مشکل مواجه شدند، در حالی که ثروت بیشتری به طبقه بازرگان سرازیر شد. قیام دهقانان و نارضایتی ساموراییها بهطور فزاینده ای رایج شد. برخی اصلاحات برای پرداختن به این مسائل مانند امپراتور کوکاکو (۹۳–۱۷۸۷) توسط ماتسودایرا سادانوبو انجام شد.[۱۹] او ذخایر برنج شوگونسالاری را تقویت کرد و «دایمیوها» را موظف کرد که از این روش پیروی کنند. او مخارج شهری را کاهش داد، ذخایری را برای قحطیهای احتمالی اختصاص داد و از دهقانان شهرنشین خواست به مناطق روستایی بازگردند.[۲۰]
تا سال ۱۸۰۰، ژاپن شامل شهرهایی با بیش از ۱٬۰۰٬۰۰۰ ساکن و سه شهر در بین ۲۰ شهر جهان که بیش از ۳۰۰٬۰۰۰ نفر جمعیت داشتند. ادو احتمالاً عنوان پرجمعیتترین شهر جهان را به خود اختصاص داده است که بیش از یک میلیون نفر را در خود جای داده بود.[۲۱]
اواخر دوره شوگونسالاری توکوگاوا که باکوماتسو نامیده میشود. دوره ای بین ۱۸۵۳ و ۱۸۶۷ بود که ژاپن به سیاست خارجی انزواطلبانهای به نام «ساکوکو» پایان داد و از یک سیستم اربابرعیتی در شوگونسالاری به دولت میجی مدرن تغییر کرد. در دهه ۱۸۵۰، پس از ورود ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به فرماندهی متیو سی. پری، که منجر به گشایش اجباری ژاپن شد، نارضایتی فزاینده ای از سوی دایمیوهای توزاما و احساسات غربستیزی بروز پیدا کرد. جناحهای عمده ایدئولوژیک و سیاسی در این دوره به دو دسته شیشیهای (ملیگرا و نیروهای شوگون تقسیم شدند. جدای از دو گروه مسلط، جناحهای دیگر سعی کردند از هرج و مرج دوران باکوماتسو برای به دست گرفتن قدرت شخصی استفاده کنند.[۲۲]
اتحاد دایمیوها و امپراتور موفق به سرنگونی حکومت شوگونسالاری شد که در سال ۱۸۶۸ با استعفای پانزدهمین شوگون توکوگاوا حکمرانی آن به پایان رسید و به احیای سلطنت و قدرت گرفتن امپراتور منتهی شد. برخی از ملازمان وفادار شوگون در طول جنگ بوشین که بعداً ادامه پیدا کرد شد به مبارزه ادامه دادند، اما در نهایت در نبرد توبا-فوشیمی شکست قابل توجهی خوردند.[۲۳]
در طول دوره ادو (۱۸۶۷–۱۶۰۳) بهطور متوسط تمامی ژاپن به ۲۷۰ قلمرو یا هان که هرکدام توسط یک ارباب فئودال به نام دایمیو اداره میشد، تقسیم شده بود؛ اگرچه اربابان فئودال در حوزه تیولی خویش از استقلال داخلی فراوانی برخوردار بودند، ولی بهطور کلی قدرت اقتصادی – سیاسی کشور، در دست دولت مرکزی بود که در رأس آن شخص شوگون که در ادو، پایتخت امروز ژاپن توکیو مستقر بوده است، قرار داشت. رابطه و مکانیسمی که حکومت مرکزی ضمن حفظ استقلال داخلی هانها، بر سراسر کشور حکمرانی میکردند از طرف تاریخ نگاران سیستم باکوهان نامگذاری شده است.[۲۴] ثروت بر اساس اندازه تولید برنج در هر سال تعیین میشد و معیار اندازهگیری «ککو» بود.[۲۵] یک «ککو» مقدار برنجی بود که برای تغذیه یک مرد بالغ برای یک سال لازم بود. حداقل عدد برای یک شناخته شدن به عنوان یک «دایمیو» (ارباب بزرگ) ده هزار ککو بود؛ بزرگی قلمرو نه مساحت زمین بلکه بر اساس پیشبینی محصولدهی و بر مبنای کُکوداکا یا «ارزش اقتصادی زمین» و مشخص میشد. نظام فئودالی در ژاپن از این لحاظ با فئودالیسم در غرب تفاوت داشت.[۲۴] بزرگترین آنها، به غیر از آنچه متعلق به شوگون بود، بیش از یک میلیون ککو و متعلق به خاندان مائدا ارباب قلمرو کاگا بود که ارزش آن امروزه ۳۰۷٫۵ میلیارد ین ژاپن تخمین زده میشود.[۲۵][۲۶]
سیستم باکوهان سیستم سیاسی اربابرعیتی در دوره ادو ژاپن بود.[۲۷] از زمان انتصاب ایهیاسو به عنوان شوگون در سال ۱۶۰۳، اما به ویژه پس از توکوگاوا محاصره اوساکا در سال ۱۶۱۵، شروع شد. سیاستهای مختلفی برای اعمال کنترل شوگونسالاری اجرا شد که استقلال دایمیوها را به شدت کاهش داد.[۱۶]
سیستم باکوهان قدرت فئودالی را بین شوگونسالاری در ادو و دایمیوها با قلمروهای در سراسر ژاپن تقسیم میکرد.[۲۸] شوگون مسئول روابط خارجی، امنیت ملی،[۲۸] ضرب سکه و حمل و نقل بود. اربابان فئودالی در ازای وفاداری به شوگون مسئول بوروکراسیها، سیاستها و قلمروهای خاص خود در هان بودند.[۱۶]
شوگون همچنین قدرتمندترین هانها را اداره میکرد، فیف موروثی خاندان توکوگاوا، که شامل بسیاری از معادن طلا و نقره نیز میشد.[۲۸] در اواخر دوره ادو خاندان شوگون، خاندان توکوگاوا حدود ۷ میلیون ککو زمین تنریو، از جمله ۲٫۶ تا ۲٫۷ میلیون ککو متعلق دست نشاندگان مستقیم، از ۳۰ میلیون ککو ی موجود در کشور، در اختیار داشت.[۲۵] ۲۳ میلیون ککوی دیگر در اختیار دایمیوهای دیگر بود.[۲۵]
سیاستهای اصلی شوگونسالاری در مورد دایمیوها عبارت بودند از:
اگرچه شوگون قوانین خاصی مانند بوکه شوهاتو در مورد دایمیوها و بقیه طبقه سامورایی صادر میکرد، اما هر هان با سیستم مستقل، قوانین و مالیات، خود را اداره میکرد.[۲۸] شوگون در حکومت هان مداخله نمیکرد مگر اینکه ناتوانی عمده (مانند شورشهای بزرگ) بروز میکرد، و همچنین مالیاتها به دولت مرکزی پرداخت نمیشد.[۲۸] در عوض، هر هان وظایف فئودالی مانند نگهداری جادهها و ایستگاههای پست رسمی، ساخت کانالها و بندرها، تأمین نیرو و رفع قحطی را انجام میداد.[۲۸] دایمیوها به صورت استراتژیک یکدیگر را تحت نظر داشتند و کنترل میکردند، و سیستم سانکین کوتای تضمین میکرد که دایمیوهاً یا خانواده آنها همیشه در ادو هستند و توسط شوگون مشاهده میشود.[۲۸]
شوگونسالاری قدرت ضبط و مصادره، الحاق و تغییر دامنهها را داشت، اگرچه پس از سالهای اولیه شوگونسالاری این مداخلهها به ندرت و با دقت اعمال میشد تا از به هم پیوستن دایمیوها جلوگیری شود.[۲۸] سیستم اقامت جایگزین سانکین کوتای هر دایمیو را ملزم میکرد که در سالهای متناوب بین هان (ژاپن) و محل اقامتش در ادو رفت و آمد باشد.[۲۸] همچنین لازم بود که خانواده خود را تا زمان بازگشت به ادو به عنوان گروگان در این شهر باقی بگذارد. هزینه زندگی خانواده در ادو (گروگانها) و هزینههای هنگفت سانکین کوتای که بر هر هان تحمیل شد، به تضمین وفاداری به شوگون کمک میکرد.[۲۸] در دهه ۱۶۹۰، اکثریت قریب به اتفاق دایمیوها در ادو به دنیا آمدند و بیشتر آنها ادو را خانه خود میدانستند.[۱۶] برخی از دایمیوها علاقه چندانی به قلمروهای فئودالی خود نداشتند و باید از آنها درخواست میشد تا به ولایت خود بازگردند.[۱۶]
در ازای تمرکز، صلح در میان دایمیوها حفظ شد. برخلاف دوره سنگوکو، دایمیوها دیگر نگران درگیری با یکدیگر نبودند.[۱۶]
خاندان توکوگاوا با حفظ اصرار جزمی بر وفاداری به «شوگون» وفاداری را بیشتر تضمین کرد. دایمیوها به سه دسته اصلی طبقهبندی شدند:[۲۵]
دارایی دایمیوهای توزاما که در نبرد سکیگاهارا علیه خاندان توکوگاوا جنگیدند، به میزان قابل توجهی کاهش یافت.[۲۵] آنها اغلب در مناطق کوهستانی یا دور قرار داشتند، یا بین دایمیوهای مورد اعتماد قرار داده میشدند. daimyos.[۲۵] در اوایل دوره ادو، شوگوننشینها «توزاما» را دارای کمترین احتمال وفاداری میدانستند. با گذشت زمان، ازدواجهای استراتژیک و استقرار نظام باعث شد تا در قلمروهای «توزاما» شورش کمتری رخ دهد. با این حال، در نهایت، همچنان «توزاماهای» بزرگ قلمرو ساتسوما، قلمرو چوشو و قلمرو توسا و تا حدی قلمرو هیزن بود. که شوگونسالاری را از قدرت سرنگون کرد. این چهار قلمرو چهار خاندان غربی یا به اختصار ساتچودوهی نامیده میشوند.[۲۴]
صرف نظر از عنوان سیاسی امپراتور، شوگونهای خانواده توکوگاوا، ژاپن را تحت کنترل داشتند.[۲۹] شوگونسالاری کمک مالی اسمی تایسی (体制 taisei ) توسط دربار امپراتوری در کیوتو را به خانواده توکوگاوا تضمین کرد.[۲۴] در حالی که امپراتور رسماً حق انتصاب شوگون را داشت و یارانههای سخاوتمندانه دریافت میکرد، امپراتور عملاً هیچ دخالتی در امور دولتی نداشت.[۲۸] شوگونسالاری کینچو نارابینی کوگه شوهاتو را صادر کرد. رابطه خود را با دودمان یاماتو و کوگه (مقامها درباری) نشان داد و تصریح کرد که امپراتور باید وقت خود را به دانش و شعر اختصاص دهد.[۳۰] شوگونسالاری همچنین یک رابط با امپراتور به نام «کیوتو شوشیدای» (نماینده شوگون در کیوتو) منصوب کرد. شوشیدای، که معمولاً از میان دایمیوهای فودای انتخاب میشد، معاون شوگون در منطقه کیوتو بود و مسئول حفظ روابط خوب بین شوگونسالاری و دربار امپراتوری بود. : 325 [۳۱]
با این حال، در اواخر دوره شوگونسالاری پس از قرنها که امپراتور در امور دولتی اظهار نظر بسیار کمی داشت و در کاخ امپراتوری کیوتو خود منزوی و پیرو شوگون حاکم بود، از نفوذ سیاسی فزایندهای برخوردار شد. در سال ۱۸۶۲، توکوگاوا ایهموچی، با خواهر امپراتور کومی (زندگی ۱۸۶۷–۱۸۴۶ میلادی) ازدواج کرد و پس از آن گاهی با امپراتور در مورد سیاستهای مختلف مشورت میشد و شوگون حتی برای دیدار با امپراتور در دوران بازسازی میجی در سال ۱۸۶۸م به کیوتو سفر میکرد.[۳۲]
در ابتدا ایهیاسو سیاست خارجی فعالی را دنبال کرد. هنگامی که کشتی هلندی لیفده در سال ۱۶۰۰ در کیوشو به گل نشست، او با یان یوستن فان لودنشتاین و دریانورد انگلیسی ویلیام آدامز ملاقات کرد. او آنها را به ادو دعوت کرد و در آنجا این دو دریانورد به او در امور خارجی مشاوره میدادند و شوگون را در جهت تجارت با هلند و انگلستان تشویق کردند. در آن زمان برخلاف کشورهای کاتولیک پرتغال و اسپانیا، این دو کشور پروتستان، تجارت را از فعالیتهای تبلیغی مسیحی جدا کرده بودند. یک پایگاه هلندی برای تجارت در هیرادو (ناگاساکی) در سال ۱۶۰۹ و یک پایگاه انگلیسی در سال ۱۶۱۳ افتتاح شد. در سال ۱۶۱۰، ایهیاسو، تاجر اهل کیوتو، تاناکا شوسوکه، را به مکزیک کنونی که در آن زمان مستعمره اسپانیا بود فرستاد، جایی که او درخواست از سرگیری تجارت با امپراتوری اسپانیا در لوزون (فیلیپین کنونی) کرد. تجارت با اسپانیا پیش از این پس از اعدام مسیحیان توسط تویوتومی هیدهیوشی در سال ۱۵۹۷ متوقف شده بود. ایهیاسو همچنین روابط دیپلماتیک خود را با کره در پی تلاشهای نافرجام تهاجم هیدهیوشی به کره از سر گرفت. با کمک خاندان سو در جزیره تسوشیما، روابط رسمی با کره در سال ۱۶۰۷ برقرار شد و سرانجام کره ب، مأموران دیپلماتیک خود را به ژاپن اعزام کرد. در حالی که روابط رسمی با مینگ چین، متحد کره در برابر حمله هیدهیوشی به کره اصلاح نشد، بازرگانان چینی تجارت گستردهای در هیرادو و ناگاساکی داشتند. با این حال، ایهیاسو در اواخر عمر خود کمتر مشتاق ارتباط با کشورهای خارجی شد.[۳۳]
ایهیاسو که سالها بهطور ضمنی به مسیحیت اجازه داده بود، در سال ۱۶۱۲ ابتدا فعالیت مذهبی آنها را در سرزمینهایی که مستقیماً توسط شوگون سالاری کنترل میشد، ممنوع کرد و سال بعد این ممنوعیت را در سراسر کشور گسترش داد. در همان زمان دستور تخریب کلیساها و اخراج مبلغان مذهبی را صادر کرد و مؤمنان مسیحی را تحت فشار قرار داد تا کاملاً از ایمان خود دست بکشند. گمان میرود که او از پیوستن نیروهای استعمارگر اسپانیایی یا پرتغالی به گروههای مسیحی ژاپنی نگران بود. در سال ۱۶۱۴، او بیش از ۳۰۰ مسیحی را به مانیل و ماکائو تبعید کرد. به احتمال زیاد تغییر سیاست او زمانی رخ داد که او روابطی را که با هلند و انگلیس برقرار کرده بود به عنوان جایگزینی برای روابط با پرتغال و اسپانیا در نظر گرفته شد.[۳۳]
بین ۱۶۰۴ تا سال ۱۶۳۵، شوگونسالاری مجوزهای متعددی را برای به اصطلاح «شوئین سن» (کشتی مهر قرمز) که برای تجارت آسیایی بود صادر کرد.[۳۴]
پس از مرگ ایهیاسو، پسرش توکوگاوا هیدهتادا محدودیتها را تشدید کرد و در زمان حکمرانی شوگون سوم توکوگاوا ایهمیتسو، ژاپن وارد سیستمی شد که بعدها به نام ساکوکو یا سیستم «کشور بسته» شناخته شد.[۳۳]
از سال ۱۶۳۳، زمانی که شوگونسالاری توکوگاوا آغاز ساکوکو (کشور منزوی با درهای بسته) را اعلام کرد، تا اواسط قرن نوزدهم، روابط خارجی و معامله تجارت ژاپن تنها به پنج واحد تجاری از طریق چهار دروازه محدود شد که عبارت بودند از:
پیروان مسیحیت اولین بار در قرن شانزدهم در ژاپن ظاهر شدند. اودا نوبوناگا مسیحیت و فناوری غربی را که با آن وارد شده بود، مانند مشک، پذیرفت. او همچنین آن را ابزاری میدانست که میتوانست برای سرکوب نیروهای بودایی از آن استفاده کند.[۳۶]
اگرچه مسیحیت تا دهه ۱۶۱۰ اجازه رشد یافت، توکوگاوا ایهیاسو به زودی آن را به عنوان تهدیدی فزاینده برای ثبات حکومت شوگون تلقی کرد. به عنوان اوگوشو[۳۷] او بر اجرای قوانینی که اعمال مسیحیت را ممنوع میکرد، تأثیر گذاشت. جانشینان او از این روش پیروی کردند و بر قوانین آیه یاسو نیز افزودند. ممنوعیت مسیحیت اغلب با ایجاد قوانین انزوا یا ساکوکو در دهه ۱۶۳۰ مرتبط است.[۳۸]
منبع اصلی درآمد شوگونسالاری از طریق مالیات بود (حدود ۴۰٪) که از برداشت در دامنه اربابی شخصی خاندان توکوگاوا تنریو (tenryō) اخذ میشد.[۲۵] به جز این هیچ مالیاتی بر دامنههای دایمیوها وضع نمیشد. وظیفه نظامی، کارهای عمومی و سخره.[۲۵] شوگونسالاری وامهایی از بازرگانان دریافت میکردند که گاهی به عنوان کمکهای مالی اجباری تلقی میشد، اگرچه اغلب از تجارت مالیاتی اخذ نمیشد.[۲۵] عوارض ویژه نیز برای زیرساختسازی وضع شد.[۲۵]
اولین ساختار سازمان شوگونسالاری توکوگاوا «بوکه شیتسویاکو» را به عنوان بالاترین رتبه دارد. اولین اعضای این دفتر ای نائوماسا، ساکاکیبارا یاسوماسا، و هوندا تاداکاتسو بودند.[۳۹][۴۰]
دستنشاندگان شخصی شوگونهای توکوگاوا به دو گروه طبقهبندی شدند:
در اوایل قرن هجدهم، از حدود ۲۲٬۰۰۰ رعیت شخصی، بیشتر آنها به جای دامنه، کمک هزینه دریافت میکردند.[۲۵]
روجو معمولاً ارشدترین اعضای دولت شوگونسالاری بودند.[۴۱] بوگیو (کمیسیون وظایف اداری و قضایی در شهرهای بزرگ، به ویژه ادو)، آنگوکو بوگیو (مدیران سایر شهرهای بزرگ و حوزههای شوگونی) و سایر مقامها، بر روابط با دربار امپراتوری در کیوتو، کوگه (اعضای اشراف)، دایمیوها، معابد بودایی در ژاپن و معبد شینتوییها نظارت داشتند و به اموری مانند تقسیمات قلمروها رسیدگی میکردند. سایر بوگیوها (مدیران) مسئول امور مالی، صومعهها و زیارتگاهها نیز به روجو گزارش میدادند. در اصلاحات اداری ۱۸۶۷ (اصلاحات کیئو)، این دفتر به نفع یک سیستم بوروکراتیک با وزرای کشور، دارایی، روابط خارجی، ارتش و نیروی دریایی حذف شد.
اصولاً شرایط انتصاب در دفتر روجو این بود که شخصی از دایمیوهای فودای باشد و یک قلمرو به ارزش ۵۰٬۰۰۰ ککو یا بیشتر داشته باشد. با این حال، استثناهایی برای هر دو معیار وجود داشت.[۲۵]
شوگون بهطور نامنظم یک روجو را به سمت تایرو منصوب میکرد.[۲۵] تایرو بلندپایهترین پست اداری در شوگونسالاری توکوگاوا در ژاپن بود. امروزه این پست با نخستوزیر برابری میکند. در پایان رژیم تویوتومی، پنج گوتایرو (۵ بزرگان) شناخته شده هستند که پس از مرگ تویوتومی هیدهیوشی مسئولیت سیاست را بر عهده داشتند. در دوره شوگونسالاری ادو، بهطور معمول قدرتمندترین فرد در کنار شوگون ادو، روجو در نظر گرفته میشد، اما زمانی که مشکل مهمی در شوگونسالاری پیش آمد، تایرو بهطور موقت در پایه بلندتری از روجو قرار میگرفت. عموماً اعتقاد بر این است که اولین تایرو در سال ۱۶۳۸ (سال پانزدهم کانئی) منصوب شد. در مجموع ۱۴ نفر در طول ۲۳۰ سال تا سال ۱۸۶۸، به عنوان تایرو منصوب شدند.[۴۲]
سه تا پنج مرد با عنوان «واکادوشییوری» در جایگاه بعدی بعد از روجو قرار میگرفتند.[۲۵] این دفتر ابتدا روکونین شو (۱۶۳۳–۱۶۴۹) نام داشت، این دفتر نام و شکل نهایی خود را در سال ۱۶۶۲ به خود گرفت. مسئولیت اصلی آنها مدیریت امور هاتاموتوها و گوکهنینها، دستنشاندگان مستقیم شوگون بود.[۲۵]
برخی از شوگونها یک سوبایونین را منصوب میکردند. وظیفه او این بود که همیشه در کنار شوگون خدمت کرده و دستورهای شوگون را به روجو و نظر و پاسخ روجو را به شوگون منتقل کند. شوگون اغلب در مورد مسائل سیاسی با سوبایونین مشورت میکرد و او قدرت زیادی داشت.[۴۳]
اومهتسوکه و مهتسوکه نیروی امنیتی، سانسورکنندگان یا بازرسان شوگونسالاری توکوگاوا بودند. آنها مقامات باکوفو (شوگونسالاری) بودند که تا حدی پایینتر از مقام بوگیو قرار داشتند. آنها مأمور بررسی موارد سوءمدیریت، فساد یا نارضایتی در هر نقطه از ژاپن بودند. به ویژه در میان مردمی که در منطقه تحت تسلط یک دایمیو زندگی میکردند.[۴۴] آنها مقامهایی بودند که به «روجو» و واکادوشییوری گزارش میدادند.[۲۵] حکومت شوگونی نیاز به نوعی دستگاه جمعآوری اطلاعات داخلی و درجاتی از جاسوسی پنهان در صفوف خود را تشخیص داد. میتوان گفت که متسوکه به عنوان سازمان اطلاعاتی شوگون یا جاسوسان داخلی عمل میکرد و به مقامات ادو در مورد رویدادها و موقعیتهای سراسر کشور گزارش میداد.[۴۵] اومهتسوکه به مقام ارشد مهتسوکه گفته میشد.[۴۶]
با گذشت زمان، کارکرد «اومهتسوکه» به انتقال فرمانها از شوگونسالاری به دایمیوها و اجرای مراسم در قلعه ادو تبدیل شد. آنها همچنین مسئولیتهای اضافی مانند نظارت بر امور مذهبی و کنترل سلاح گرم را بر عهده گرفتند. «اومهتسوکه» که به واکادوشیوری گزارش میداد، بر امور دست نشاندگان شوگون نظارت داشت.[۲۵]
سان-بوگیو (سه مدیر)[۴۷]جیشا-بوگیو، کانجو-بوگیو و ماچی-بوگیو بودند که به ترتیب بر معابد بودایی در ژاپن و معبد شینتویی، حسابداری و امور شهرها نظارت میکردند.[۴۸]
جیشا-بوگیو بالاترین جایگاه را در بین این سه نفر داشت. آنها بر اداره معابد بودایی («جی») و زیارتگاههای شینتو («شا») نظارت میکردند که بسیاری از آنها دارای دامنه فئودالی بودند. همچنین، آنها به دعاوی چندین زمین در خارج از هشت استان منطقه کانتو رسیدگی میکردند.[۴۹]
کانجو-بوگیو در وضعیت بعدی قرار گرفتند. چهار دارنده این مقام به روجو گزارش میدادند. آنها مسئول امور مالی شوگونسالاری بودند.[۵۰]
ماچی-بوگیو مدیران ارشد شهری ادو و سایر شهرها بود. نقشهای آنها شامل شهردار، رئیس نیروی انتظامی (و بعداً آتشنشانی) و قاضی در امور جنایی و مدنی بود که ساموراییها را شامل نمیشد. دو (بهطور خلاصه، سه) مرد، معمولاً هاتاموتو، این دفتر را بر عهده داشتند، و هر ماه بهطور متناوب با یکدیگر عوض میشدند.[۵۱]
گایکوکو بوگیو در ۸ ژوئیه ۱۸۵۸ به منظور مقابله با وضعیت دیپلماتیک جدید که در پایان دوره ادو به دلیل خواستههای قدرتهای غربی برای باز کردن کشور ایجاد شد، تأسیس شد. این بلافاصله پس از امضای معاهده تجاری با هریس، نماینده آمریکا در ژاپن بود. در ۲۹ ژوئن ۱۸۶۷، زمانی که مدیر کل امور خارجه به تازگی تأسیس شد، او فرماندهی این سمت را بر عهده گرفت، اما سال بعد با سقوط شوگونسالاری، گایکوکو بوگیو لغو شد.[۵۲]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.