صنعت فیلم و تلویزیون افغانستان From Wikipedia, the free encyclopedia
سینما برای نخستینبار در اوایل سدهٔ بیستم به افغانستان وارد شد اما با مخالفتهای حاکمان سیاسی زمینهٔ خوبی برای رشد آن فراهم نشد. فیلمسازی در افغانستان در سدهٔ بیستم نوسانات زیادی داشت و دهههای ۴۰ تا ۶۰ خورشیدی اوج گرفت اما در حکومتهای بعدی افول کرد. فیلمهای بسیار کمی با کیفیت بالا در این کشور ساخته شد. پس از سقوط طالبان و آزاد شدن رسانهها در افغانستان، سینمای افغانستان دوباره آغاز به کار کرد.
از حدود سالهای ۲۰۰۲ به این سو به کمک سازمانهای فرهنگی بینالمللی، اوضاع سینمایی افغانستان کمی بهبود یافتهاست. اگرچه در حال حاضر تنها ۱۷ سالن نمایش فیلم در افغانستان وجود دارد و عمدهٔ ساخت و سازهای محدود سینماگران افغانی نیز در آن سوی مرزها انجام میگیرد. در سالهای اخیر سرزمین افغانستان محل تردد فیلمسازان و مستندسازان زیادی بودهاست. با اینهمه به دلیل نبود امنیت کافی هنوز نمیتوان با اطمینان خاطر در این کشور به سینما پرداخت.[۱]
داستان ورود نخستین پروژکتور سینما به افغانستان هنوز مشخص نیست؛ ولی بنابر روایاتی نخستین پروژکتور توسط وایسرای هند بریتانیا به شاه حبیبالله در سالهای ۱۹۱۴ یا ۱۹۱۵ هدیه داده شدهبود؛ ولی اسناد رسمی نشان میدهد که شاه امانالله برای نخستینبار پروژکتور سینمایی را با خودش از سفر اروپا در سال ۱۹۲۸ وارد افغانستان کرد.[۲] در این سال نخستین فیلم در پغمان در میان عموم مردم برای نخستینبار اکران شد. نخستین سینمای افغانستان سینما بهزاد نام داشت.[۲] زیر فشار روحانیون سینما بهزاد و در میان سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ کاملاً بسته شد و پس از کشته شدن شاه حبیبالله کلکانی، نادرخان شاه نو افغانستان سیاست روحانیون را پیش گرفته و سینماها تا پایان حکومت وی بسته ماندند.
در اوایل، سینمای افغانستان فقط شامل فیلمهای خبری از کار و فعالیت دولت بوده و اندکی هم فیلم مستند ساخته میشد. میتوان گفت در افغانستان همواره سوژههای فیلمهای سینمایی سیاسی و در هر دوره ابزار دست دولت بودهاست.[۲]
پس از به قدرت رسیدن ظاهر شاه در سال ۱۳۱۲ سینماها دوباره باز شده و بیشتر فیلمهای صامت هندی را نمایش میدادند. سال بعد در ۱۹۴۶ نخستین فیلم ساخت افغانستان به نام عشق و دوستی با همکاری سینماگران هندوستان در لاهور ساخته شد که مورد استقبال زیاد تماشاگران قرار گرفت. همزمان با آن در ریاست مستقل مطبوعات که بعدها وزارت اطلاعات و فرهنگ جایش را گرفت، ادارهٔ عکاسی و فیلمبرداری ایجاد گردید و کارش تولید فیلمهای خبری بود و چند تا مستند گزارشی. عدم موجودیت لابراتوار باعث میشد تا این فیلمها در آمریکا چاپ شوند. استقبال بینظیر از نمایش فیلم داستانی مستند مانند عقاب به کارگردانی فیض محمد خیرزاده در سال ۱۹۶۴ انگیزهای شد تا ظاهرشاه توجه بیشتری به سینما در افغانستان نشان دهد. چندی بعد در سال ۱۹۶۸، مؤسسهٔ افغان فیلم که یک نهاد دولتی سینمای میباشد با همکاری یواساید ایالات متحدهٔ آمریکا ساخته و گشایش یافت که دارای یک لابراتوار کوچک برای چاپ و ظهور فیلمهای سیاه و سفید بود.[۳][۴]
اوج شکوفایی سینمای افغانستان دهههای ۴۰ تا ۶۰ خورشیدی است که از حکومت محمدداوودخان آغاز گردید، در دوران حکومت چپها (جمهوری دموکراتیک افغانستان) به اوج رسید و با سقوط حکومت محمدنجیبالله روبه زوال رفت. با آغاز جنگهای داخلی، سینما نیز زیر حمله توپ و تانک قرار میگیرد و در دورهٔ طالبان ممنوع میشود.[۲]
در سراسر افغانستان، ۱۱۷ تالار سینما وجود داشته که اکنون در حدود ۹۰ درصد آنها یا ویران شدهاند، یا توسط مقامات تصاحب شدهاند، یا اگر هنوز هم پابرجا باشند، تبدیل به انبار شدهاند.[۲]
در دورهٔ طالبان گرفتن عکس، فیلم و بازدید از سینما به کلی ممنوع قرار داده شده بود. طالبان یک تعداد فیلمها و اسناد سینمایی را در نزدیک تعمیر افغان فیلم به آتش کشیدند. گاه دوستداران سینما، نوارهای فیلم را زیر خاک مدفون میکردند تا از سوختن در امان باشد.[۲] همین مورد سوژهی یکی از فیلم های سینمایی ایران به نام گلچهره شد. گلچهره فیلمی به کارگردانی و نویسندگی وحید موسائیان محصول سال ۱۳۸۹ است.
پس از سال ۲۰۰۲ تولید فیلمهای سینمایی در افغانستان رونق گرفت. تعدادی از تحصیلکردههای سینمایی به کشور بازگشته و بازار خوب دارند.
اکنون در سراسر افغانستان تنها ۱۶ سینما وجود دارد که یازده تای آنها در کابل هستند. (شامل پنج سینمای کلاسیک و شش سینمای کوچک سهبعدی) ۲ تا سینمای کوچک سهبعدی در شهر هرات فعال است، دو سینمای کوچک سهبعدی در شهر مزار شریف و یک سینمای سهبعدی در شهر قندوز. از این ۱۶ سینما، چهار سینمای کلاسیک با تالارهای نسبتاً بزرگ (سینما آریانا، سینما پارک، سینما پامیر و سینمای خیرخانه) مربوط به دولت است. سینمای تیمورشاهی کلاسیک و شخصی است. بقیه همه، خصوصی هستند. سینماهای زیادی در کابل وجود دارد که به دلیل نبود تماشاگر بسته شدهاند مانند سینما بهارستان و سینما آریوب.[۲]
صدیق برمک یکی از موفقترین کارگردان فیلم در افغانستان است. فیلمهای او برندهٔ جوایز بینالمللی شدهاند. فیلم اسامه از ساختههای او برندهٔ جایزهٔ گلدن گلوب سال ۲۰۰۴ آمریکا شد.
فیلم لالهٔ سیاه به کارگردانی سونیا ناصری کول برای کسب جایزهٔ اسکار بهترین فیلم خارجیزبان نمایندهٔ افغانستان در هشتاد و سومین دورهٔ جوایز اسکار بود اما به فهرست نهایی راه نیافت.[۵]
این فهرست بر اساس حروف الفبای فارسی تنظیم شدهاست:
در پی جنگهای طولانی در این کشور اکثر هنرمندان مجبور به ترک افغانستان شدند. به همین دلیل فیلمهای افغانی زیادی در خارج از این کشور ساخته شدند که آثاری مانند شرین گل و شیر آقا، در سرزمین بیگانه، سه دوست، شکست، نخستین پیروزی-۱۳۶۷، زندان-۱۳۶۸، آخرین حرف-۱۳۶۹ و وسوسه-۱۳۷۰ قابلاشاره اند.
یکی از فیلمهای سینمایی که در افغانستان خیلی طرفدار پیدا کرد و مدت شش یا بیشتر از آن نمایش داده شد، فیلم بر باد رفته بود.[۲] همچنین افغانستان با دارا بودن اشتراک مهم با شبه قاره هند، همواره دارای ارتباط بسیار خوبی با سینمای بالیوود بوده. هندیها فیلمهای زیادی را در افغانستان ساختهاند. از مهمترین آنها میتوان به Dharmatma در سال ۱۹۷۵ و خداگوا در سال ۱۹۸۸ و فرار از دست طالبان ۲۰۰۳ و کابل اکسپرس ۲۰۰۶ اشاره کرد.[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.