Remove ads

دولت درمانده[۱] (به انگلیسی: failed state) یا کشور ناکام اصطلاحی در علوم سیاسی‌است. این اصطلاح برای اشاره به دولت‌هایی به‌کار گرفته می‌شود که در پیاده‌سازی دو وظیفهٔ پایه‌ای دولت-ملت‌ها در جهان مدرن، ناکام مانده‌اند: نخست ناتوانی در اعمال حاکمیت سرزمینی-جغرافیایی بر قلمروی خود؛ دودیگر ناتوانی در حافظت از مرزهایش. توان اعمال حاکمیت دولت‌های ناکام ضعیف است چنان‌که آنان توان انجام وظایفِ اداری-سازمانی مورد نیاز برای کنترل مردم و منابع را نمی‌دارد و تنها قادر به ارائهٔ خدماتِ عمومی، در سطح حداقلی‌اند. در حقیقت یک دولت شکست خورده حاکمیت قانونی خود را حفظ می‌کند، اما در قدرت سیاسی، اجرای قانون، و جامعه مدنی دچار فروپاشی شده‌است، که منجر به وضعیتی تقریباً شبیه هرج و مرج می‌شود.[۲] ویژگی‌های مشترک یک دولت ناکام شامل دولتی است که قادر به گرفتن مالیات و ادراه جمعیت، کنترل قلمرو، پر کردن دفاتر سیاسی یا مدنی یا حفظ زیرساخت‌های خود نیست. هنگامی که این اتفاق می‌افتد، فساد و جنایت گسترده، مداخله بازیگران دولتی و غیردولتی، ظهور پناهندگان و جابجایی غیرارادی جمعیت بیشتر می‌شود و افت شدید اقتصادی، و مداخله نظامی از داخل و خارج از دولت بسیار بیشتر است.[۳]

معیارهایی برای توصیف سطح حکمرانی دولت‌ها ایجاد شده‌است. سطح دقیق کنترل دولت برای جلوگیری از تلقی شدن به عنوان یک دولت ناکام در بین سازمان‌های مختلف به‌طور قابل توجهی متفاوت است.[۴] علاوه بر این، اعلام «ناکامی» یک دولت به‌طور کلی بحث‌برانگیز است و وقتی قاطعانه اعلام شود، ممکن است پیامدهای ژئوپلیتیک قابل توجهی داشته باشد.[۴]

Remove ads

تعاریف و مشکلات

طبق نظریات سیاسی ماکس وبر، دولت به عنوان حافظ انحصاری استفاده مشروع از نیروی فیزیکی در داخل مرزهای خود تعریف می‌شود. هنگامی که این انحصار شکسته شود (مثلاً از طریق حضور جنگ سالاران، گروه‌های شبه نظامی، پلیس فاسد، باندهای مسلح یا تروریسم)، وجود دولت مورد شبهه قرار می‌گیرد و دولت به یک دولت ناکام تبدیل می‌شود. دشواری تعیین اینکه آیا یک دولت «انحصار استفاده مشروع از زور» را حفظ می‌کند یا خیر، که به علت مشکلات تعریف واژه «مشروع» است، باعث می‌شود که دقیقاً مشخص نباشد که چه زمانی می‌توان گفت یک دولت «ناکام» است. مشکل مشروعیت را می‌توان با درک دقیق منظور وبر از آن عبارت حل کرد. وبر توضیح می‌دهد که تنها دولت ابزار لازم برای خشونت فیزیکی را دارد. این بدان معنی است که دولت برای دستیابی به انحصار در داشتن ابزار خشونت (دفاکتو) به مشروعیت نیاز ندارد، اما در صورت نیاز به استفاده از آن (دوژور) به آن نیاز خواهد داشت. به‌طور معمول، این اصطلاح به این معنی است که دولت ناکارآمد شده‌است و قادر به اجرای قوانین خود به‌طور یکسان یا ارائه کالاها و خدمات اساسی به شهروندان خود نیست. این نتیجه که یک حالت در حال ناکامی است یا ناکام شده‌است را می‌توان از مشاهده ویژگی‌های دولت و ترکیبات آنها گرفت. نمونه‌هایی از این ویژگی‌ها عبارتند از وجود شورش، فساد سیاسی شدید، نرخ بالای جرم و جنایت که حکایت از نیروی پلیس ناکارآمد است، بوروکراسی غیرقابل نفوذ و ناکارآمد، ناکارآمدی قضایی، مداخله نظامی در سیاست، و تحکیم قدرت توسط بازیگران منطقه ای به گونه ای که با نفوذ مقامات ملی رقابت کند یا آن را از بین ببرد. مفهومی با عنوان «شهرهای ناکام» نیز ایجاد شده‌است. شهر ناکام بر اساس این تصور است که در حالی که یک دولت ممکن است به‌طور کلی کار کند، اما سیاست‌ها در سطح دولتی ممکن است از نظر زیرساخت، اقتصاد و سیاست اجتماعی سقوط کنند. برخی مناطق یا شهرها حتی ممکن است خارج از کنترل دولت قرار گیرند و عملاً به بخش غیرقابل کنترل دولت تبدیل شوند.[۵]

هیچ تعریف منسجم یا قابل اندازه‌گیری از «وضعیت ناکامی» وجود ندارد. ماهیت ذهنی شاخص‌هایی که برای استنباط حالت ناکامی استفاده می‌شوند به درک مبهم از این اصطلاح منجر شده‌است.[۶] برخی از محققان بر ظرفیت و اثربخشی دولت برای تعیین ناکامی یا عدم ناکامی یک دولت تمرکز می‌کنند.[۷] بعضی دیگر، مانند صندوق صلح از سایر شاخص‌ها مانند شاخص آسیب‌پذیری کشورها برای ارزیابی دموکراتیک نهادهای یک دولت به عنوان ابزاری برای تعیین میزان ناکامی آنها استفاده می‌کنند.[۸] در نهایت، سایر محققان استدلال خود را بر مشروعیت دولت،[۹] ماهیت دولت،[۱۰] رشد خشونت جنایتکارانه در یک دولت،[۱۱] نهادهای اقتصادی،[۱۲] یا توانایی دولت‌ها برای کنترل قلمرو آن متمرکز می‌کنند.[۱۳]

Remove ads

سنجش

Thumb
نقشه جهان بر اساس شاخص آسیب‌پذیری کشورها ۲۰۲۰
  اعلام خطر بسیار بالا (۱۱۱–۱۲۰)
  اعلام خطر بالا (۱۰۱–۱۱۰)
  اعلام خطر(۹۱–۱۰۰)
  هشدار بالا (۸۱–۹۰)
  هشدار افزایش یافته (۷۱–۸۰)
  هشدار (۶۱–۷۰)
  باثباتی کمتر (۵۱–۶۰)
  باثبات(۴۱–۵۰)
  باثباتی بیشتر (۳۱–۴۰)
  پایدار (۲۱–۳۰)
  خیلی پایدار (۰–۲۰)
  داده در دسترس نیست

روش‌های سنجش وضعیت درماندگی یا ناکامی به‌طور کلی به دو رویکرد کمی و کیفی تقسیم می‌شوند.

رویکرد کمی

سنجش کمی وضعیت درماندگی به این معنی است که شاخص‌ها و رتبه‌بندی‌ها اهمیت ویژه ای دارد. با این حال، شاخص‌های دیگری نیز برای توصیف ناکامی دولت استفاده می‌شوند که اغلب بر سطح توسعه‌یافتگی دولت تمرکز می‌کنند (مانند شاخص خانه آزادی (FHI)، شاخص توسعه انسانی (HDI)، یا شاخص‌های حکمرانی جهانی که توسط بانک جهانی ارائه می‌شود).[۱۴]

شاخص آسیب‌پذیری کشورها

شاخص آسیب‌پذیری کشورها از زمان اولین انتشار خود در سال ۲۰۰۵ توجه نسبتاً زیادی را به خود جلب کرده‌است. این رتبه‌بندی که توسط مجله فارین پالیسی ارائه شده‌است، ۱۷۸ کشور را بر اساس آنالیز تحلیلی باابزار سیستم ارزیابی تعارض (CAST) صندوق صلح بررسی می‌کند.[۱۵]

شاخص آسیب‌پذیری کشورها (FSI) در گزارش سالانه خود که توسط صندوق صلح تهیه و توسط مجله فارین پالیسی منتشر شدT شاخص کشورها را در چهار دسته طبقه‌بندی می‌کند. دسته اعلام خطر به رنگ قرمز تیره، هشدار به رنگ نارنجی و زرد و با ثبات و پایدار به رنگ سبز است. FSI از دو معیار استفاده می‌کند تا براساس آن یک کشور را واجد شرایط قرار گرفتن در لیست بداند: اولاً، کشور باید عضو سازمان ملل باشد، و ثانیاً، باید حجم نمونه قابل توجهی از محتوا و داده‌ها برای آن کشور وجود داشته باشد تا امکان تجزیه و تحلیل معنادار فراهم شود. سه گروه‌بندی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با دوازده شاخص کلی وجود دارد.[۱۶]

شاخص‌های اجتماعی:

  • فشارهای جمعیتی
  • پناهندگان یا آوارگان داخلی
  • نارضایتی عمومی
  • فرار مغزها

شاخص‌های اقتصادی:

  • توسعه نابرابر اقتصادی
  • فقر و زوال اقتصادی

شاخص‌های سیاسی و نظامی:

  • مشروعیت دولت
  • خدمات عمومی
  • حقوق بشر و حاکمیت قانون
  • دستگاه امنیتی
  • نخبگان جناح‌بندی شده
  • مداخله خارجی

شاخص‌ها هر کدام برای ۱۰ امتیاز دارند و مجموعاً به ۱۲۰ می‌رسند.[۱۷]

رویکرد کیفی

رویکرد کیفی چارچوب‌های نظری را در بر می‌گیرد. به‌طور معمول، این نوع اندازه‌گیری از مدل‌های مرحله ای استفاده می‌کند تا امکان طبقه‌بندی حالت‌ها را فراهم کند. در سه تا پنج مرحله، محققان وضعیت ناکامی را به عنوان یک فرایند نشان می‌دهند.

مدل مرحله ای اولریش شنکنر (۲۰۰۶) سه عنصر اصلی، انحصار خشونت، مشروعیت و حاکمیت قانون را تعریف می‌کند. تیپولوژی آن مبتنی بر منطق امنیت محور است، سپس ارتباط انحصار خشونت را در مقایسه با دو مورد دیگر نشان می‌دهد و در عین حال به عنوان پیش شرط یک دولت کارآمد عمل می‌کند. چهار نوع دولت او عبارتند از: (۱) دولت‌های تلفیقی و در حال تحکیم، (۲) دولت‌های ضعیف، (۳) شکست خورده، و (۴) دولت‌های فروپاشیده/شکست خورده.

نوع اول دولت‌های فعال هستند. همه کارکردهای اصلی دولت در بلندمدت عمل می‌کنند. در دولت‌های ضعیف، انحصار قدرت همچنان پابرجاست، اما دو حوزه دیگر کمبودهای جدی را نشان می‌دهند. کشورهای در حال شکست فاقد انحصار قدرت هستند، در حالی که سایر بخش‌ها حداقل تا حدی عمل می‌کنند. در نهایت، دولت‌های فروپاشیده یا ناکام تحت سلطه ساختارهای نیمه دولتی هستند که مشخصه آن بازیگرانی است که سعی در ایجاد نظم داخلی خاصی دارند، اما دولت نمی‌تواند به اندازه کافی به سه عنصر اصلی خدمت کند.[۱۸]

هر دو رویکرد تحقیق برخی بی‌نظمی‌ها را نشان می‌دهند. در حالی که رویکرد کمی فاقد شفافیت در مورد شاخص‌های خود و ایجاد تعادل در فرایند ارزیابی کشورهاست، رویکرد کیفی تنوع کانون‌های مختلف را نشان می‌دهد. یکی از اختلافات عمده این سؤال است که آیا تمام مراحل باید به‌طور مداوم انجام شود یا اینکه آیا یک دولت می‌تواند از یک مرحله بگذرد. شنکنر تأکید می‌کند که مدل او در واقع نباید به عنوان یک مدل مرحله ای تفسیر شود، زیرا به نظر او، دولت‌ها لزوماً در هر مرحله خاص نیستند. مدل رابرت روتبرگ زیربنای یک منطق ترتیبی است و بنابراین، دلالت بر این دارد که فرایند حالت ناکامی یا درماندگی یک زنجیره زمانی از مراحل است.[۱۹]

Remove ads

منابع

Remove ads

پیوند به بیرون

Wikiwand in your browser!

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.

Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.

Remove ads