From Wikipedia, the free encyclopedia
خُمس (به زبان عربی به معنای «یک پنجم») یکی از انواع مالیاتهای اسلامی است که به منظور، رفع مشکلات مالی امت اسلامی و تقویت بنیه مالی حکومت اسلامی در جهت رفع نیازهای امت اسلامی وضع شده است.
قرآن تنها یک بار نام خمس را ذکر میکند. قرآن در سوره انفال آیه ۴۱ میگوید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ » بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی (حق از باطل) روزی که آن دو گروه با هم روبرو شدند نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خداوند بر هر چیزی تواناست.
تفاوت خمس و زکات در ماهیت دخل و خرج آنها است، ماهیت دخل کلا متفاوت بوده و در مبحث خرج، اشتراکاتی دارند، با توجه به گستردگی مبحث و تفاوت نظر أهل تسنن و تشیع، عزیزان به منابع مربوطه مراجعه کنند.
به عقیدهٔ ویلفرد مادلونگ سهم خویشاوندان پیامبر از غنیمت و فیء، برحسب روایات بسیاری در کتب حدیث، جبرانی برای استثناء کردن آنان از دریافت صدقه و زکات بود.[1]
به اعتقاد شیعیان هر درآمدی که بیشتر از خرج سالیانه باشد (اگر سال خمسی را مشخص کرده باشد وگرنه درآمد روزانه را باید حساب کند)، غنیمت جنگی و چند مورد دیگر خمس به آن تعلق میگیرد و دادن خمس واجب است (البته احکام آنچه که به ان خمس تعلق میگیرد گستردهتر از این است) شیعیان معتقدند با توجه به معنای خمس در عربی فصیح (عربی قرآنی یا کلاسیک) و متون قدیمی، غنیمت به مفهوم ماحصل کار و تلاش آمده است.
محمد محمدی ریشهری در درس خارج فقه خود روایات زیادی را معرفی میکند که دال بر حلال شدن خمس بر شیعیان است که با وجوب پرداخت آن تنافی دارند، از نظر وی، این روایات چالشیترین بحث میان شیعیان و اهل سنت شده است.[2][3] او تعداد روایات تحلیل خمس ارباح مکاسب در زمان غیبت را دوازده روایت میداند.[4] او نظر خویی،[5] بروجردی،[6] سبحانی[7] و محقق داماد[8][9] را دربارهٔ این احادیث بیان میکند. به نظر ریشهری اجماع فقهای شیعه بر عدم تحلیل مطلق خمس در زمان غیبت باعث شده است این روایات مورد تبیین و توجیه قرار گیرند؛ البته روش فقها در برخورد با این روایات متفاوت است.[10]
بگفته موسی موسوی اصفهانی: … در زمان خلافت عباسیان پدیدار گشت، یعنی زمانی که سلطه حاکم، برای مذهب اهل بیت مشروعیت قایل نبود، و در نتیجه فقهای آنان را نیز قبول نداشت تا به آنان حقوق و مواجبی پرداخت کند، و شیعه نیز تا آن تاریخ به معنای مذهبی، اجتماعی و تماسکی نداشتند تا فقهای خود را از لحاظ مادی فراهم و تأمین کنند، و در نتیجه بهترین تضمین برای معالجه عجز و ناتوانی مادی فقهاء و طلاب علوم دینی شیعه در آن زمان، تفسیر «غنیمت» به «نفع کسب و کار» بود، و این بدین معنی نیست که شیعه هرگز جهت تأمین فقهاء و طلاب علوم دینی خود چارهای نیاندیشیده است… سپس این فتوا نیز توسط علما صادر شد که این خمس نفع کسب و کار که حق امام غایب است باید به مجتهدین و فقهایی که در زمان غیبت جای امام را پر میکنند پرداخته شود. و این چنین بود که این سنت در مجتمع شیعه قرار و تمکین یافته و در همه جا به جمعآوری اموال شیعه پرداخت. و بسیاری از شیعیان حتی تا به امروز این مالیات را به مراجع دینی خود پرداخت میکنند.[11]
به اعتقاد اهل سنت خمس فقط به غنیمت جنگی تعلق میگیرد. علمای تسنن معتقدند که واژه غنیمت در قرآن فقط به معنای دستاوردهای جنگی است و گرفتن خمس مکاسب نامشروع است.
سید محمد جواد غروی (شیعه) در کتاب خود چنین مینویسد که خمس در هفت چیز است:
طبق اعتقاد بسیاری از فقهای شیعه، خمس به دو سهم تقسیم میشود که یکی سهم سادات فقیر، یتیم و در راه درمانده است و دیگری سهم امام زمان که هر دو سهم باید به مرجع تقلید یا نمایندهٔ وی داده شود، مگر آن که از ایشان اجازه گرفته و در راهی مصرف شود که آنها اجازه میدهند.[13] البته جمعی از فقهای شیعی اختصاص نیمی از خمس به سادات را قبول ندارند[14]
چون این پیشوایان مذهبی بعلت وجود چنین بودجهای عظیم که حصول آن هیچ نیازی به مأموران مالیات ندارد، و با رضایت کامل پرداخت کنندگان به سوی آنان روان میگردد، توانسته است از رهبری شیعه نیروی سیاسی بزرگی بسازد که شیعه را به هر سویی که بخواهد میکشاند و به همین خاطر است که میبینیم این رهبریتها همواره شیعه را جهت رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعیشان در طول تاریخ به کار گرفتند.[15]
موسی موسوی اصفهانی در کتاب شیعه و تصحیح مینویسد:
سیرت نویسانی که کوچک و بزرگ سیرت پیامبر ص را نوشته، و همه اوامر و نواهی او را ثبت کردهاند، هرگز به این مسئله اشارهای نیز نکردهاند که حضرت رسول ص، اشخاصی را جهت گردآوری خمس نفع و کسب و کار به بازارها میفرستاده است. … در کتابهای مورخانی که زندگانی خلفای راشدین را به رشته تحریر کشیدهاند، هرگز اثری از گرد آوری خمس نفع و کسب تجارت توسط آنان ذکری به میان نمیآید. کیفیت زندگانی امام علی در کوفه نیز بسیار معروف است… ایشان هرگز فرستادگان خود را جهت جمعآوری خمس نفع کسب و تجارت به هیچ جا نفرستاده است. و همچنین اگر آثار مورخانی که زندگانی ائمه را دنبال میکردهاند مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دانست که آنها هرگز از مردم خمس دریافت نکرده، و هیچگاه کسی مالی را به این عنوان به ایشان تقدیم نکرده است… این بدعت در اواخر قرن پنجم هجری در مجتمع شیعی پدیدار گشت چون در فاصله بین غیبت کبری تا اواخر قرن پنجم هجری در کتب شیعه از باب خمس اثری نمیبینیم. و به این مسئله نیز که خمس، نفع کسب تجارت را شامل میشود هیچ اشارهای نمیشود. به عنوان مثال «محمد بن حسن الطوسی» که از فقهای بزرگ شیعه بهشمار میرود، در اوایل قرن پنجم هجری میزیسته، و حوزه علمیه نجف را نیز او تأسیس کرده است، در کتابهای فقهی معروفش هیچ ذکری از این مسئله نمیکند، با اینکه در تالیفات زیادش، ریز و درشت مسایل فقهی را مورد بررسی قرار میدهد.[16]
احمد کسروی، معتقد بود که: «زکات و مال امام، مالیات اسلام بوده. اسلام یک حکومتی داشته که سپاه میگرفته و حکمرانان میفرستاده و قاضی میگمارده و شحنه و شرطه برمیگزیده و یک کشور بسیار بزرگی را اداره میکرده و مسلمانان را نگهداری مینموده و در برابر آن از مردم مال امام و زکات میگرفته، اما اکنون که حکومت واحد اسلامی برافتاده و هر توده و نژادی از مسلمانان خود را جدا گردانیده و یک حکومت نژادی بنیاد گزاردهاند و مالیات به دولتهای خود میپردازند، دیگر نیازی به پرداخت زکات و مال امام به ملاها وجود ندارد».[17]
البته بر خلاف تصور کسروی هیچکدام از دو سهم خمس -چنانکه در قسمت مصارف همین مقاله اشاره شد- (در نزد اهل تشیع دست کم) به مصرف هزینههای دولتی نمیرسد.[18]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.