Remove ads
کلمه سامی شمالغربی برای خدا From Wikipedia, the free encyclopedia
اِل یا ئیل (’Ēl یا ’Il، به صورت الف-لام نوشته میشود، مثلاً به اوگاریتی: 𐎛𐎍، به فنیقی: 𐤀𐤋،[۱] به عبری: אל، به سریانی: ܐܠ، به عربی: إل یا إله، هم ریشه با اکدی: ilu) یک کلمه سامی شمال غربی به معنای خدا یا الهه است که (به عنوان اسم خاص) به هر کدام از چندین خدای خاور نزدیک باستان اشاره دارد. یک هجی نادرتر، "ila"، است که نشان دهنده شکل گزارهای [یا اسنادی] آن در اکدی قدیم و در زبان عموری است.[۲] این کلمه مشتق شده از کلمه دوحرفی کهن و مهجور شده ʔ‑L در زبان نیاسامی، به معنای «خدا» است.[۳]
خدایان خاصی که به عنوان ال یا ئیل شناخته میشدند شامل بزرگترین خدای دین کنعانی باستان،[۴] و عالیترین خدای سامیهای میان رودان در دوره پیشا-سارگونی میشود.[۵] ال پیش از یهوه خدای بنیاسرائیل بود اما نهایتاً در قرون نهم تا ششم پیش از میلاد با یهوه ترکیب شد.[۶] داستان بخشیدهشدن اسرائیل به یهوه توسط ال نیز در یکی از نسخههای تورات باقی ماندهاست.[۷]
در میان هیتیها، ال به الکونیرسا معروف بود. اگرچه ال در طول زمان در زبان های مختلف ظاهر و معانی متفاوتی پیدا کرد، اما همچنان به صورت ئیل یا ال در عبارات اسمی مرکب مانند اسماعیل، اسرائیل، دانیال، رافائل، میکائیل و جبرئیل وجود دارد.
اشکال همزاد ال/ئیل در تمامی زبانهای سامی یافت میشود. در زبانهای سامی شمالغربی، ال یک کلمه عمومی برای هر خدا و همچنین نام یا عنوان خاص یک خدا بود که از دیگر خدایان به عنوان «ال» متمایز بود.[۸] ال در رأس بسیاری از پانتئونها ذکر شدهاست. در برخی از متون دینی کنعانی و اوگاریتی، ال (اوگاریتی: 𐎛𐎍) به عنوان پدر خدایان، خدای آفرینش یا هر دو نقش ظاهر میشود.[۹] با این حال از آنجایی که کلمه ال گاهی به خدایی غیر از «خدای برتر ال» اشاره میکند، در این مورد که آیا به عنوان نام خاص خدای برتر ال به کار رفته یا به معنای کلی خدا، به هر خدای دیگری اشاره دارد، مبهم است. به عنوان مثال در متون اوگاریتی، «ال ملک» به معنای «ال پادشاه» است، اما «ال هدد» به معنای «خداوند هدد» ترجمه میشود.[۱۰] در زبان اوگاریتی، شکل جمع ال، «الهم» است که معادل الوهیم در زبان عبری است. در متون عبری این کلمه توسط مفسران کتابمقدس از نظر معنایی مفرد برای خدا تفسیر شدهاست.[۱۱][۱۲]
شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه تصور کنعانیها/فنیقیها و آرامیها از ال، اساساً همان تصور عموریها از ال است که در قرن ۱۸ قبل از میلاد رایج شد، اما منشأ آن در دوره پیش از سارگونی است. به احتمال زیاد مناطق مختلف دیدگاههای متفاوتی از ال داشتهاند.[۱۳] در مناطقی که خط آنها به خط میخی اکدی در طول هزاره دوم پیش از میلاد است، نام افراد و ذکر ال (به شکل ilu) یافت میشود. این اصطلاح در واقع توسط ایدئوگرام دیگیر نوشته شدهاست که به عنوان یک تعیینکننده برای الوهیت عمل میکند. در نامهای عموری مانند همه زبانهای سامی غربی نیز ال یافت میشود.[۲] قبل از این گواهیها که مربوط به آغاز هزاره دوم پیش از میلاد است، ممکن است در متون کتابخانه سلطنتی ابلا (محل باستانشناسی تل مردیخ، در سوریه) از قرن ۲۴ قبل از میلاد، شکلی باستانی از نام ال وجود داشته باشد. جایی که یک خدا با نام «Ilu» (با خوانش نامطمئن) یافت میشود که به خدای سومری انلیل شبیهسازی شدهاست. این نام در سرلیستی از خدایان به عنوان جد خدایان یا پدر همه خدایان یافت میشود.[۱۴]
آلفونسو آرچی پیشنهاد کردهاست که ال تنها در هزاره دوم پیش از میلاد تحت تأثیر باورهای بینالنهرین و هوری در مورد نسلهای متوالی خدایان اجدادی، در میان گویشوران زبانهای سامی شمالغربی به عنوان جد خدايان توسعه یافت.[۱۵]
برای کنعانیان و در کل منطقه شام باستان، ال خدای برتر، پدر بشریت و همه مخلوقات بود.[۱۶] بیشتر اطلاعات در مورد خدای اوگاریتی ال در شمال سوریه باستان یافت شدهاست و مربوط به نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد است، اما به سنتهای قدیمیتر برمیگردد. در اساطیر اوگاریتی ال پدر خدایان بسیاری از جمله بعل (هدد)، یم و موت است، که هر کدام بهترتیب دارای ویژگیهای مشابهی با خدایان یونانی/رومی: زئوس، پوزئیدون و هادس داشتند. ال (ایزد آسمان/معادل ساترن) و پسر بزرگش بعل (ایزد زمین/معادل ژوپیتر) هر دو دارای نماد گاو نر هستند و هر دو شاخ گاو را بر روی سر خود دارند.[۱۷][۱۸] در اساطیر قدیمیتر اوگاریتی، ال جایگاهی فعال در راس پانتئون اوگاریتی داشت اما در اسطورهای بعدی و به مرور بعل جایگزین او میشود.
همانطور که در الواح گلی اوگاریت ثبت شده، ال شوهر الهه اشیره است. این زوج در بالاترین مرتبه میان خدایان کنعانی/اوگاریتی قرار داشتند. ال به همراه همسرش اشیره در چادری بر بالای کوهی زندگی میکرد که تمام آب شیرین جهان از پایه آن سرچشمه میگرفت. خانه او نیز به عنوان سرچشمه رودخانهها، در میان تلاقی دو ژرفا توصیف شدهاست.[۱۹]
سه فهرست پانتئون یافت شده در اوگاریت با نام چهار خدا آغاز میشود: ایلیب، ال، داگون و بعل زفون.[۲۰] اگرچه در اوگاریت داگون و بعل دارای معابد مهمی بودند، ولی هیچ معبدی وقف شده برای ال وجود نداشت. جوزف فونتنروز در سال ۱۹۵۷ استدلال کرد که در اوگاریت، داگون گاهی با ال یکی شناخته میشد. او توضیح میدهد که با توجه به این که در اوگاریت هیچ معبدی برای ال وجود نداشته ولی داگون، که دارای معبد مهمی در اوگاریت بوده در متون اساطیری اوگاریتی نادیده گرفته شدهاست. در اساطیر اوگاریتی داگون فقط پدر بعل است ولی آنات دختر ال، خواهر بعل است.[۲۱] تحقیقات جدیدتر نشان میدهد که شواهد برای شناسایی داگون با ال در هر صورت غیرمرتبط است.[۲۲] در فهرستهای خدایی، ال با کوماربی در دین هوری و انلیل در ادیان میانرودان برابری میشد تا مستقیماً با داگون.[۲۳]
یک کتیبه باستانی نیاسینایی که در صحرای سینا یافت شده است حاوی کلمات «El id 'olam» است که ویلیام آلبرایت آن را به «ال (خدای) ابدیت» ترجمه کردهاست. در کتیبهای که در تل لاچیش یافت شده و مربوط به سلطنت آمنهوتپ دوم است، به خدای مصری پتاح لقب «ḏū gitti» داده شدهاست، که به «خدای جت» (یک شهر فلیسطیه)، ترجمه شدهاست. همچنین این عنوان در کتیبهای دیگر نیز یافت شده. فرانک مور کراس در مطالعات خود تأکید میکند که چگونه پتاح مانند کتیبه ال در سینا غالباً خدای ابدیت خوانده میشود، و حدس میزند که ممکن است این همذات پنداری ال با پتاح باشد که منجر به اطلاق لقب ابدی (Olam) به ال شدهاست.[۲۴] هرچند در متون اوگاریتی، پتاح ظاهراً با خدای صنعتگر کوثر-وا-خاسیس برابری میکند.[۲۵] با این حال ارتباط دیگری با فرشته مندائی پتاحئیل دیده میشود که نامش ترکیبی از دو اصطلاح پتاح و ال است.[۲۶]
نام رافائیل یا رافا-ال، به معنای «ال شفا داده» در اوگاریت، تقریباً در سال ۱۳۵۰ قبل از میلاد در یکی از نامههای عمارنه که در تل الحسی از حاکم لاچیش یافت شدهاست، گواهی شدهاست.[۲۷]
یک طلسم کتیبهشده فنیقی قرن هفتم قبل از میلاد از ارسلان-تاش ممکن است به ال اشاره داشته باشد. متن را روزنتال به شرح زیر ترجمه کردهاست:
یک پیوند ابدی برای ما ایجاد شدهاست. آشور آن را برای ما برپا کردهاست، و همه موجودات الهی و اکثریت گروه جمیع مقدسین، از طریق پیوند آسمان و زمین برای همیشه...[۲۸]
با این حال، کراس متن را به این صورت ترجمه کردهاست:
ازلی (Olam) با ما عهد بسته است. اشیره با ما (پیمان) بسته است. و همه پسران ال، و شورای بزرگ همه مقدسین. با سوگند آسمان و زمین کهن.[۲۹]
در برخی از کتیبهها نام «Ēl qōne 'arṣ» (به پونی: 𐤀𐤋 𐤒𐤍 𐤀𐤓𐤑) به معنای «ال خالق زمین» به چشم میخورد. حتی این جمله در یک کتیبه متأخرتر در لپتیس ماگنا، در تریپولیتانیا که مربوط به قرن دوم است، یافته شدهاست. در متون هیتی این نام به الکونیرسا تبدیل شدهاست، این الکونیرسا به عنوان شوهر اسردو (اشیره) و پدر ۷۷ یا ۸۸ فرزند ظاهر میشود.[۳۰] در یک سرود هوری ال «il brt» و «il dn» نامیده می شود، که توسط کراس به ترتیب به «ال عهد» و «ال قاضی» ترجمه شدهاست.[۳۱]
بهطور مکرر از ال در متون اوگاریتی،ال گاو نر (ṯr il) ال پادشاه (il milk)،[۳۲] خالق مخلوقات (bny bnwt)،[۳۳] پدر خدایان (abū banī 'ili)[۳۴] و پدر انسان (ab adm)[۳۵] نام برده میشود. نامهای «ابدی»، «خالق» یا «خالق باستانی» عنوانهای مشخصه ال در افسانهها و عبادتهای کنعانی هستند.[۳۶] او پدرسالار شما (ḥātikuka) است. ال ریش خاکستری باستانی، پر از خرد، پادشاه (malku)، پدر سالها (ab šnm)[۳۷] و ال جنگجو (El gibbōr) است.[۳۸] او همچنین شخص بخشنده، خدای مهربان (lṭpn ʾil d pʾid) و مهربان و مقدس (lṭpn wqdš) نامیده می شود.[۳۹]
شخصیت پردازی ال در متون اوگاریتی همیشه مطلوب نیست. اقتدار او بدون تردید است، اما گاهی اوقات مورد تهدید یا تمسخر قرار میگیرد. او در نقش ناتوانی «هم خنده دار و هم رقت انگیز» است. اما بر اساس نظریه برخی از محققان این شخصیت پردازی احتمالاً یک تفسیر نادرست از متون یافت شدهاست. زیرا ال روابط تکمیلی با خدایان دیگر داشت. تمامی تفاوت های ال با سایر خدایان، مربوط به عملکرد بود. به عنوان مثال، ال و بعل پادشاهان الهی بودند اما ال اجرایی بود در حالی که بعل نگهدارنده کیهان بود.[۴۰]
ال به شکل انسان و در لباس سلطنتی به تصویر کشیده شدهاست. در نقش برجسته سنگی از اوگاریت که اکنون در موزه ملی حلب در سوریه قرار دارد، ال به صورت شاهی ریشدار با شاخ (نماد او) به تصویر کشیده شده است.[۴۱] او روی تخت پادشاهی خود نشسته است و یک پادشاه اوگاریتی در حال تقدیم پیشکش به او است. در بالای آنها چرخ خورشید بالدار قرار دارداست. در مجسمه دیگری در موزه دمشق، ال به صورت نشسته روی صندلی بدون تکیهگاه به تصویر کشیده شدهاست.
در مجسمه برنزی کشف شده در تل هازور، ال به صورت پادشاهی بیریش ظاهر میشود که بر تختی نشسته و دست چپش قطع شدهاست. روی تاج بلند آن نقش برجسته درخت زندگی با حیوانات شاخدار در دو طرف آن (نقوش درخت و بز) دیده میشود. در تمام مجسمهها او نشسته است، لباس بلندی پوشیده که تقریباً تا کفش هایش میرسد، پاهایش به موازات زمین یا پایه قرار دارد، دست راستش به نشانه تبرک بالا رفته و تاج بلندی بر سر او است.[۴۲]
طبق متن اسرارآمیز شحر و شالم یافته شده در اوگاریت، ال به سواحل دریا رفت و دو زن را دید که بالا و پایین میپرند. ال تحریک شد و آن دو را با خود برد. بعد پرندهای را با پرتاب عصا به سوی آن کشت و آن را روی آتش کباب کرد. او از آن زنان خواست که به او بگویند چه زمانی پرنده کاملاً پخته میشود و همچنين او را به عنوان شوهر یا پدر خطاب کنند، زیرا او پس از آن با آنها همانطور که آنها او را صدا میکنند رفتار میکند. آنها ال را با عنوان شوهر سلام میکنند. سپس ال با آنها دراز کشید و آنها شحر و شالم را به دنیا آوردند.[۴۳][۴۴][۴۵] دوباره ال با زنانش دراز کشید و همسرانش «خدایان بخشنده»، «شکافان دریا» و «فرزندان دریا» را به دنیا آوردند. نام این همسران به صراحت ذکر نشده است، اما برخی از عناوین نامفهوم در ابتدای گزارش به الهه اشیره اشاره میکند که همسر اصلی ال است.[۴۶]
در چرخه بعل اوگاریتی، ال با داشتن مجموعه ای از خدایان در کوه لیل (احتمالا به معنای شب) معرفی شدهاست.[۴۷] او همچنین ساکن در چشمههای دو رودخانه در چشمه دو ژرفا است.[۴۸] بر اساس برخی از تفسیرهای متن، ال در چادر زندگی می کند که ممکن است توضیح دهد که چرا او معبدی در اوگاریت نداشته. ممکن است در مورد رودخانهها و چشمههای دو ژرفا به نهرهای واقعی یا به منابع اسطورهای اقیانوس آب شور و منابع آب شیرین زیر زمین یا به آبهای بالای آسمان و آبهای زیر زمین اشاره داشته باشد.
در قسمت «کاخ بعل»، خدای بعل حداد «هفتاد پسر اشیره» را به مهمانی در کاخ جدیدش دعوت می کند. احتمالاً این پسران اشیره توسط ال به دنیا آمدهاند. در عبارات بعدی به نظر می رسد که آنها بهطور کلی خدایان یا حداقل بخش بزرگی از آنها هستند. تنها پسران ال که در متون اوگاریتی بهطور جداگانه نام برده شده اند عبارتند از یم (خدای دریا)، موت (خدای مرگ) و عثتر که ممکن است رئیس یا رهبر اکثر پسران ال باشند. بعل حداد را چند بار پسر ال مینامید تا پسر داگون (که معمولاً او را پسر داگون می نامند). احتمالاً به این دلیل که ال در مقام یک پدر قبیلهای برای همه خدایان است.
ال همچنین با اسطوره هیتی (با منشأ کنعانی)، اسطوره الکونیرسا و اشیره شناخته می شود. نام ال به الکونیرشاگ تبدیل شدهاست و در آنجا هم همسرش اشیره (هیتی: اسردو) است. این متن همچنین از رقابت بین ال و بعل خبر می دهد. متن تکه تکه آن موجب شدهاست نشود درک کاملی از روایت داشت. در ابتدا اشیره تلاش می کند تا بعل را که پیشنهاد های او را رد می کند، اغوا کند. در مواجهه با این شکست، به بعل نزد ال (الکونیرسا) تهمت می زند و آن دو با هم متحد می شوند تا بعل را مجازات کنند. آنات سپس به کمک بعل می آید. باقی داستان نامفهوم است. در هر صورت این اسطوره توانایی این را دارد که وجود اسطوره های دیگر مربوط به خدایان کنعانی را در خارج از اوگاریت نشان دهد.
گزارشهای نویسنده یونانی فیلون بیبلوسی از روایت نویسنده فینیقی سانچونیاتون، به نقل از یوسبیوس، دارای حاوی اطلاعات مهم از اساطیر و پانتئون فنیقی است. در این گزارشها ال (که به الوس ترجمه شدهاست و توسط همتای یونانی خود، کرونوس شناخته میشود) اولین خدا یا خدای خالق نیست. ال خود پسر آسمان (معادل اورانوس) و زمین (معادل گایا) است. آسمان و زمین نیز خود فرزندان خدایی به نام علیون هستند.[۴۹][۵۰] ال برادر خدای بیتئیل، داگون، الهههای عشتروت (معادل آفرودیته)، رئا (احتمالاً اشیره) و بلات (معادل دیونه) و خدای ناشناختهای است که با اطلس یونانی برابر است. ال پدر پرسفونه و آتنا (احتمالاً آنات) است.[۵۱]
در ابتدا آسمان و زمین در خصومت از یکدیگر جدا شدند، اما آسمان اصرار داشت که با زور خود بر روی زمین ادامه یابد و تلاش میکند تا فرزندان حاصل از چنین پیوندی را نابود کند. سرانجام، ال با توصیه دخترش آتنا (آنات) و خدای هرمس تریسمجیستوس (شاید تحوت)، با داس و نیزه ای آهنین به پدرش آسمان حمله میکند و به همراه متحدان نظامیاش پادشاهی آسمان را به دست میآورد.[۵۱] در قسمت بعدی توضیح داده شدهاست که ال آسمان را اخته میکند. یکی از زنان آسمان (که به داگون برادر ال داده شده) قبلاً توسط آسمان حامله بود.[۵۲] پسری که از این پیوند متولد شد، دماروس یا زئوس نام داشت، اما زمانی آدودوس نام داشت که آشکارا اداد یا همان بعل متون اوگاریتی است که اکنون متحد پدربزرگش آسمان میشود و شروع به مبارزه با ال میکند.[۵۳] در این روايات ال در درجه اول به عنوان یک جنگجو به تصویر کشیده شدهاست. در منابع اوگاریتی بعل نقش جنگجو را دارد و ال صلح آمیز است و ممکن است سانچونیاتون سنتهای قبلی را به تصویر بکشد که بیشتر در مناطق جنوبی کنعان جریان داشتهاست.[۵۱][۵۴]
ال سه همسر دارد، خواهران یا خواهران ناتنیاش آفرودیته/عشتروت، رئا (احتمالاً اشیره) و دیونه که توسط سانچونیاتون با بعلات جبیل، الهه جبیل شناخته میشود، شهری که سانچونیاتون میگوید ال آن را تأسیس کرده.
همچنین گفته میشود که ال پسر خود سدیدوس (نامی که برخی از مفسران گمان میکنند ممکن است شکل تحريف شدهی شدای، یکی از القاب کتاب مقدس باشد) را به قتل رساند (قربانی میکند) و یکی از دخترانش را نیز سر برید.[۵۵] بعدها شاید با اشاره به همین مرگ سدیدوس نقل میکند:
اما کرونوس پس از وقوع بیماری و مرگ و میر، یگانه پسر خود را به عنوان قربانی سوختنی به پدرش آسمان تقدیم میکند و خود را ختنه میکند و یاران خود را نیز مجبور به انجام این کار میکند.
شرح کامل تری از قربانی توسط فیلون بیبلوسی نقل میشود:
این رسم پیشینیان بود که در بحرانهای بزرگ، حاکمان یک شهر یا ملت برای جلوگیری از ویرانی مشترک عزیزترین فرزندان خود را به عنوان قربانی برای دیوهای انتقام گیرنده تقدیم میکردند. و کسانی که به این شیوه تقدیم میشدند با مناسک عرفانی قربانی میشدند. سپس کرونوس که فنیقیها او را الوس مینامند که پادشاه کشور بود و متعاقباً پس از مرگ او به عنوان ستاره زحل خدایی شد، توسط یک پوره از کشور به نام آنوبرت یک پسر یگانه داشت که به همین دلیل او را ایدود نامیدند. تنها موجودی که هنوز در میان فنیقیها به این نام خوانده میشود. و هنگامی که خطرات بسیار بزرگ جنگ کشور را فرا گرفت، پسرش را لباس سلطنتی پوشاند و قربانگاهی آماده کرد و او را قربانی کرد.[۵۶]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.